شوراي فرهنگي آب و فاضلاب استان مركزي

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

شهادت بانوي دو عالم

يادتون نره كه حال و احوال خونه مادر بزرگ و پدر بزرگ رو بپرسيد در اين ايام كرونا

پاسخ به شهبات حجاب

بعد از نزول اين آيات داريم كه عايشه زنان انصار را چنين ستايش مي كرد كه " حتا يك نفر آنان مانند سابق بيرون نيامدند و سر خود را با روسري مشكي مي پوشاندند."

اما آيا حجاب اجباري است؟

سوال را بايد دقيق كرد. اجبار به چه معنا؟ ما در دين اجبار نداريم. نه در اعتقاد و نه در عمل. پس بدين معنا حجاب اجباري نداريم. اما حجاب قانوني داريم.

تفاوت ايندو چيست؟

فرد مسلمان مي تواند نماز نخواند و روزه نگيرد. اما در حجاب ماجرا متفاوت است. حجاب برخلاف نماز و روزه امر فردي و در خلوت نيست و بروز اجتماعي دارد. يعني فرد مي تواند اعتقادي به حجاب نداشته باشد اما به جهت اجتماعي نمي تواند خلاف قانون عمل كند.

دين اختياري است. مردم مي توانند ديني كه پذيرفتند را عمل نكنند كه البته متضمن آثار اخروي است. اما رفتار آنها نبايد منجر به ضرر جامعه شود. لذا شرب خمر در خانه يك حكم دارد و در خيابان متضمن ضرر اجتماعي و يك حكم.
جلوگيري از ضرر جامعه مقابل آزادي و تعرض فرد از بينات است و در همه جاي عالم نيز همين اصل برقرار است.

آيا حجاب در زمان انبيا نيز اجباري بوده است؟
برخي معتقدند در زمان انبيا حجاب اجبار نبوده است. اولاً در اين رابطه اجماع نيست. مثلاً به اعتقاد شهيد مطهري اساساً دوره اي را نمي توان نشان داد كه به طور عمومي شدت حجاب بيش از زمان رسول اكرم باشد. و احتمالاً اين شدت حجاب بيانگر اهتمام حكومت نبوي در اجراي اين دستور الهي است.با اين حال استدلال ما اينجا نيست.حجاب امري اجتماعي است.

احكام اجتماعي و حكومتي عقلا و شرعا جزأ اختيارات حاكم است. منحصر به سيره اهل بيت نيست و كاملاً منطبق با شرايط زمان و مكان است. يعني يك مساله مي تواند در يك دوره اي موضوعيت نداشته باشد و در دوره ديگر مساله آنروز جامعه باشد. مثل اينكه اميرالمومنين ماليات بر اسب قرار مي دهند حال آنكه در زمان پيامبر اينطور نبوده است. يا اينكه برخي ائمه در دوره خود خمس را از شيعيان نمي گرفتند.

پس قانون گذاري براي حجاب جزء اختيارات حاكم است و نيازي به انطباق با دوره زعامت اهل بيت ندارد. حجاب مي تواند در دوره اي به جهت اجتماعي سخت گيرانه نباشد و در دوره ديگر الزام آور باشد. همين امروز نيز اين تفاوت وجود دارد. مثلاً زنان روستايي در شاليزار ممكن است آستين لباس خود را تا آرنج هم بالا بزنند اما هيچ گشت ارشادي به آنها تذكر ندهد اما همين حجاب در شهر مورد توجه قانون باشد. هردو خلاف شرع است اما يكي بجهت اجتماعي و عرفي مي تواند مساله قانون نباشد و مجري قانون از كنار آن عبور كند.

وقتي برخورد با بي حجابي در زمان اهل بيت نداشتيم پس اين مجازات از كجا آمده است؟

مجازات در حقوق اسلامي ۴ عنوان دارد. ديات و قصاص و حدود و تعزير. حدود در شرع آمده است. ديات و قصاص هم روشن است و براي جرائم عمدي و غيرعمدي و جبران است. اما تعزير كاملاً بر اساس شرايط زمان و مكان است كه حاكم وضع مي كند. حجاب نيز تعزيري است مثل بسياري از مجازات هاي ديگر.

چرا كشف حجاب تعرض به حقوق اكثريت است؟

"خب مردها تحريك نشوند".اين حرف براي تنزل دادن مساله است. البته قواعد طبيعي و غريزي سرجاي خودش قرار دارد و دستوري نيست، ولي علت اصلي ايندست مسائل نيست.توجه كنيم اينكه گفته مي شود كشف حجاب تعرض به حقوق اكثريت است به جهت اينست كه شرايط براي دينداري سخت مي شود. چرا اكثريت بايد به مشقت بيافتند كه عده اي مي خواهند مقابل اراده ديني مردم باشند؟ مثلاً نگاه به موي زن نامحرم، بدون تحريك هم حرام است. يعني حجاب اختياري يك نفر، مشقت است براي ديگري.اما ماجرا ازين نيز فراتر است. شهري كه قرارست محيط دين ورزي و بستر معنويت براي جامعه باشد مستعد بي اخلاقي مي شود. وظيفه يك حكومت ساخت بستري است كه مهياي دينداري باشد نه مروج بداخلاقي.

اگر قانون حجاب را نخواهيم چه بايد كرد؟ مشروعيت اين قانون از كجاست؟

اگر بحث درون ديني نكنيم؛ با منطق دموكراسي و حقوق بشري نيز، قانون مشروعيتش را از رعايت مصلحت اكثريت مي گيرد. يعني اقليت به حكم اخلاق و عقل لازمست حق اكثريت را رعايت كنند. قانون حجاب بر مبناي مصلحت مسلمين نوشته شده است.

چه كسي گفته طرفداران حجاب اكثريت اند؟ رفراندوم بگذاريم.

از رفراندوم هراسي نيست. اما منطق اين بحث ايراد دارد. انتخاب دين اختياري است اما انتخاب اجزاي دين اختياري نيست. يعني يك جامعه مي توانند اسلام را با راي كنار بگذارند و البته در قيامت حساب پس مي دهند اما اجزاي دين را نمي شود به راي گذاشت. انتخاب ملت ايران نيز اسلام است. مهمترين شاهد نيز رفراندم ابتداي انقلاب است كه به اسلام در قالب مدل اجرايي جمهوري اسلامي راي دادند.

آن راي پدران ما بود و ما قبول نداريم. تكليف چيست؟

پاسخ به اين شبهه دو وجه دارد. سلبي و ايجابي. بخشي ايجابي اش اين است كه رفراندوم با انتخابات ها و مشاركت سياسي مردم در طول انقلاب بارها تمديد شده است. يعني اينطور نيست كه يك بار رفراندوم برگزار شده باشد و تمام.

اما وجه سلبي اش اين است كه اگر يكي فرداي رفراندوم جديد گفت من اين را هم قبول ندارم و بايد مجدد رفراندوم شود تكليف چيست؟ اين دور باطل است و پاياني ندارد.

گشت ارشاد تا امروز چه كسي را باحجاب كرده است؟ چرا اصرار به اجرا داريم؟
گفته شده است قهريه در موضوع برخورد با بدحجابي بي تاثير است. بي تاثير در چه چيز؟ برخي تصور مي كنند با گشت ارشاد قرار است بي حجاب، باحجاب شود. غلط فاحشي است.برخي تصور مي كنند با گشت ارشاد قرار است حجاب در جامعه رشد كند. اين نيز غلط فاحشي است.پس گشت ارشاد چيست؟ گشت ارشاد دفاع از حق الناس است؛ چيزي فراتر از حق الله. حجاب فردي، تكليف شرعي و حق الله است ولي وظيفه نظام دفاع از حق الناس است.

اشتباه سوال كننده اينست كه تصور مي كند رفتار قهري براي اصلاح بدحجاب است. آن نيز هست ولي اولويت اول نيست. برخورد قهري براي صيانت از جامعه ديني است.

قوانين حكومت بايد بنحوي باشد كه نتنها اهل حجاب احساس غربت نكنند، بلكه فضاي اجتماعي نيز به خودي‎ خود مشوق آن‌‎ها باشد. قانوني شدن حجاب يكي از روش‌‎هايي است كه فضاي اجتماعي را با خواست دروني اهل حجاب، هماهنگ مي‎كند.

كساني كه معتقدند حجاب بايد اختياري باشد كه هركس هرطور تمايل داشت به خيابان بيايد احتمالاً حاضر نيستند عواقب اين حرف شان را بپذيرند. اگر حجاب محدوديت نداشته باشد، آنگاه نبايد انتظار داشته باشند خانواده به سبك شرقي و اسلامي اش حريم و حرمت داشته باشد. رها سازي جامعه و اباحه گري روي ديگرش روابط نامشروع زن و مرد و بهم خوردن كانون خانواده وغيره است. آنچنان كه امروز در غرب شاهديم. حجاب اختياري يك زنجيره است كه روي ديگرش ابزاري شدن زن در جامعه است. پاي عوارض اين زنجيره مي مانيم؟

پس قهريه صيانت از جامعه ايست كه قرارست بستر ذكر و معنويت و تدين باشد نه الزاماً باحجاب كردن بي حجاب. با اين توضيح روشن مي شود كه برخورد با بدحجابي ممكن است بر فردخاصي تاثير نداشته باشد اما جامعه را امن كرده است. فرض كنيد وضعيت امروز را ۲۰ سال پيش داشتيم. آيا با افول دينداري مواجه نبوديم؟

تذكر؛ روشنست كه از فلسفه قهريه دفاع مي كنيم نه رفتارهاي غلط و خشونت بار. توجه كنيم كه از الزام دفاع مي كنيم نه خشونت. كمربند ايمني الزام است اما خشونت نيست.

چه بايد كرد؟

امر به معروف و نهي از منكر چه فردي و چه حاكميتي اش داراي يك پيش نياز ضروري و اوليه است و اينكه فرد خاطي بايد آن امر را معروف يا منكر بداند. مساله حجاب هنوز براي بخشي از جامعه روشن نيست.

اينجاست كه مساله مدارا در اسلام مطرح مي شود. مدارا يك اصل تربيتي است كه با فرد همدلي و همراهي مي كند تا در گام هاي بعدي مساله برايش روشن شود. مدارا با تسامح و تساهل متفاوت است. مدارا يك صبر فعال و آگاهانه است و تسامح و تساهل غفلت و بي اعتنايي ناشي از اباحه گريست.

به همين جهت اجراي قانون تنها محصور به گشت ارشاد نيست و ۲۳ نهاد ديگر بايد در اين خصوص نقش آفريني كنند كه متاسفانه تعطيلند.

توجه شود كه امر مدارا براي متن مردمست و ساختارشكني هايي شبيه كمپين چهارشنبه هاي سفيد ازين موضوع خارج است و نيازمند مواجهه قهري است. مقصد در چهارشنبه هاي سفيد به گفته سرشاخه اصلي آن براندازي است نه حجاب اختياري يا اجباري.

نظريات حجاب

بعد از نزول اين آيات داريم كه عايشه زنان انصار را چنين ستايش مي كرد كه " حتا يك نفر آنان مانند سابق بيرون نيامدند و سر خود را با روسري مشكي مي پوشاندند."

اما آيا حجاب اجباري است؟

سوال را بايد دقيق كرد. اجبار به چه معنا؟ ما در دين اجبار نداريم. نه در اعتقاد و نه در عمل. پس بدين معنا حجاب اجباري نداريم. اما حجاب قانوني داريم.

تفاوت ايندو چيست؟

فرد مسلمان مي تواند نماز نخواند و روزه نگيرد. اما در حجاب ماجرا متفاوت است. حجاب برخلاف نماز و روزه امر فردي و در خلوت نيست و بروز اجتماعي دارد. يعني فرد مي تواند اعتقادي به حجاب نداشته باشد اما به جهت اجتماعي نمي تواند خلاف قانون عمل كند.

دين اختياري است. مردم مي توانند ديني كه پذيرفتند را عمل نكنند كه البته متضمن آثار اخروي است. اما رفتار آنها نبايد منجر به ضرر جامعه شود. لذا شرب خمر در خانه يك حكم دارد و در خيابان متضمن ضرر اجتماعي و يك حكم.
جلوگيري از ضرر جامعه مقابل آزادي و تعرض فرد از بينات است و در همه جاي عالم نيز همين اصل برقرار است.

آيا حجاب در زمان انبيا نيز اجباري بوده است؟
برخي معتقدند در زمان انبيا حجاب اجبار نبوده است. اولاً در اين رابطه اجماع نيست. مثلاً به اعتقاد شهيد مطهري اساساً دوره اي را نمي توان نشان داد كه به طور عمومي شدت حجاب بيش از زمان رسول اكرم باشد. و احتمالاً اين شدت حجاب بيانگر اهتمام حكومت نبوي در اجراي اين دستور الهي است.با اين حال استدلال ما اينجا نيست.حجاب امري اجتماعي است.

احكام اجتماعي و حكومتي عقلا و شرعا جزأ اختيارات حاكم است. منحصر به سيره اهل بيت نيست و كاملاً منطبق با شرايط زمان و مكان است. يعني يك مساله مي تواند در يك دوره اي موضوعيت نداشته باشد و در دوره ديگر مساله آنروز جامعه باشد. مثل اينكه اميرالمومنين ماليات بر اسب قرار مي دهند حال آنكه در زمان پيامبر اينطور نبوده است. يا اينكه برخي ائمه در دوره خود خمس را از شيعيان نمي گرفتند.

پس قانون گذاري براي حجاب جزء اختيارات حاكم است و نيازي به انطباق با دوره زعامت اهل بيت ندارد. حجاب مي تواند در دوره اي به جهت اجتماعي سخت گيرانه نباشد و در دوره ديگر الزام آور باشد. همين امروز نيز اين تفاوت وجود دارد. مثلاً زنان روستايي در شاليزار ممكن است آستين لباس خود را تا آرنج هم بالا بزنند اما هيچ گشت ارشادي به آنها تذكر ندهد اما همين حجاب در شهر مورد توجه قانون باشد. هردو خلاف شرع است اما يكي بجهت اجتماعي و عرفي مي تواند مساله قانون نباشد و مجري قانون از كنار آن عبور كند.

وقتي برخورد با بي حجابي در زمان اهل بيت نداشتيم پس اين مجازات از كجا آمده است؟

مجازات در حقوق اسلامي ۴ عنوان دارد. ديات و قصاص و حدود و تعزير. حدود در شرع آمده است. ديات و قصاص هم روشن است و براي جرائم عمدي و غيرعمدي و جبران است. اما تعزير كاملاً بر اساس شرايط زمان و مكان است كه حاكم وضع مي كند. حجاب نيز تعزيري است مثل بسياري از مجازات هاي ديگر.

چرا كشف حجاب تعرض به حقوق اكثريت است؟

"خب مردها تحريك نشوند".اين حرف براي تنزل دادن مساله است. البته قواعد طبيعي و غريزي سرجاي خودش قرار دارد و دستوري نيست، ولي علت اصلي ايندست مسائل نيست.توجه كنيم اينكه گفته مي شود كشف حجاب تعرض به حقوق اكثريت است به جهت اينست كه شرايط براي دينداري سخت مي شود. چرا اكثريت بايد به مشقت بيافتند كه عده اي مي خواهند مقابل اراده ديني مردم باشند؟ مثلاً نگاه به موي زن نامحرم، بدون تحريك هم حرام است. يعني حجاب اختياري يك نفر، مشقت است براي ديگري.اما ماجرا ازين نيز فراتر است. شهري كه قرارست محيط دين ورزي و بستر معنويت براي جامعه باشد مستعد بي اخلاقي مي شود. وظيفه يك حكومت ساخت بستري است كه مهياي دينداري باشد نه مروج بداخلاقي.

اگر قانون حجاب را نخواهيم چه بايد كرد؟ مشروعيت اين قانون از كجاست؟

اگر بحث درون ديني نكنيم؛ با منطق دموكراسي و حقوق بشري نيز، قانون مشروعيتش را از رعايت مصلحت اكثريت مي گيرد. يعني اقليت به حكم اخلاق و عقل لازمست حق اكثريت را رعايت كنند. قانون حجاب بر مبناي مصلحت مسلمين نوشته شده است.

چه كسي گفته طرفداران حجاب اكثريت اند؟ رفراندوم بگذاريم.

از رفراندوم هراسي نيست. اما منطق اين بحث ايراد دارد. انتخاب دين اختياري است اما انتخاب اجزاي دين اختياري نيست. يعني يك جامعه مي توانند اسلام را با راي كنار بگذارند و البته در قيامت حساب پس مي دهند اما اجزاي دين را نمي شود به راي گذاشت. انتخاب ملت ايران نيز اسلام است. مهمترين شاهد نيز رفراندم ابتداي انقلاب است كه به اسلام در قالب مدل اجرايي جمهوري اسلامي راي دادند.

آن راي پدران ما بود و ما قبول نداريم. تكليف چيست؟

پاسخ به اين شبهه دو وجه دارد. سلبي و ايجابي. بخشي ايجابي اش اين است كه رفراندوم با انتخابات ها و مشاركت سياسي مردم در طول انقلاب بارها تمديد شده است. يعني اينطور نيست كه يك بار رفراندوم برگزار شده باشد و تمام.

اما وجه سلبي اش اين است كه اگر يكي فرداي رفراندوم جديد گفت من اين را هم قبول ندارم و بايد مجدد رفراندوم شود تكليف چيست؟ اين دور باطل است و پاياني ندارد.

گشت ارشاد تا امروز چه كسي را باحجاب كرده است؟ چرا اصرار به اجرا داريم؟
گفته شده است قهريه در موضوع برخورد با بدحجابي بي تاثير است. بي تاثير در چه چيز؟ برخي تصور مي كنند با گشت ارشاد قرار است بي حجاب، باحجاب شود. غلط فاحشي است.برخي تصور مي كنند با گشت ارشاد قرار است حجاب در جامعه رشد كند. اين نيز غلط فاحشي است.پس گشت ارشاد چيست؟ گشت ارشاد دفاع از حق الناس است؛ چيزي فراتر از حق الله. حجاب فردي، تكليف شرعي و حق الله است ولي وظيفه نظام دفاع از حق الناس است.

اشتباه سوال كننده اينست كه تصور مي كند رفتار قهري براي اصلاح بدحجاب است. آن نيز هست ولي اولويت اول نيست. برخورد قهري براي صيانت از جامعه ديني است.

قوانين حكومت بايد بنحوي باشد كه نتنها اهل حجاب احساس غربت نكنند، بلكه فضاي اجتماعي نيز به خودي‎ خود مشوق آن‌‎ها باشد. قانوني شدن حجاب يكي از روش‌‎هايي است كه فضاي اجتماعي را با خواست دروني اهل حجاب، هماهنگ مي‎كند.

كساني كه معتقدند حجاب بايد اختياري باشد كه هركس هرطور تمايل داشت به خيابان بيايد احتمالاً حاضر نيستند عواقب اين حرف شان را بپذيرند. اگر حجاب محدوديت نداشته باشد، آنگاه نبايد انتظار داشته باشند خانواده به سبك شرقي و اسلامي اش حريم و حرمت داشته باشد. رها سازي جامعه و اباحه گري روي ديگرش روابط نامشروع زن و مرد و بهم خوردن كانون خانواده وغيره است. آنچنان كه امروز در غرب شاهديم. حجاب اختياري يك زنجيره است كه روي ديگرش ابزاري شدن زن در جامعه است. پاي عوارض اين زنجيره مي مانيم؟

پس قهريه صيانت از جامعه ايست كه قرارست بستر ذكر و معنويت و تدين باشد نه الزاماً باحجاب كردن بي حجاب. با اين توضيح روشن مي شود كه برخورد با بدحجابي ممكن است بر فردخاصي تاثير نداشته باشد اما جامعه را امن كرده است. فرض كنيد وضعيت امروز را ۲۰ سال پيش داشتيم. آيا با افول دينداري مواجه نبوديم؟

تذكر؛ روشنست كه از فلسفه قهريه دفاع مي كنيم نه رفتارهاي غلط و خشونت بار. توجه كنيم كه از الزام دفاع مي كنيم نه خشونت. كمربند ايمني الزام است اما خشونت نيست.

چه بايد كرد؟

امر به معروف و نهي از منكر چه فردي و چه حاكميتي اش داراي يك پيش نياز ضروري و اوليه است و اينكه فرد خاطي بايد آن امر را معروف يا منكر بداند. مساله حجاب هنوز براي بخشي از جامعه روشن نيست.

اينجاست كه مساله مدارا در اسلام مطرح مي شود. مدارا يك اصل تربيتي است كه با فرد همدلي و همراهي مي كند تا در گام هاي بعدي مساله برايش روشن شود. مدارا با تسامح و تساهل متفاوت است. مدارا يك صبر فعال و آگاهانه است و تسامح و تساهل غفلت و بي اعتنايي ناشي از اباحه گريست.

به همين جهت اجراي قانون تنها محصور به گشت ارشاد نيست و ۲۳ نهاد ديگر بايد در اين خصوص نقش آفريني كنند كه متاسفانه تعطيلند.

توجه شود كه امر مدارا براي متن مردمست و ساختارشكني هايي شبيه كمپين چهارشنبه هاي سفيد ازين موضوع خارج است و نيازمند مواجهه قهري است. مقصد در چهارشنبه هاي سفيد به گفته سرشاخه اصلي آن براندازي است نه حجاب اختياري يا اجباري.

حجاب از نگاه ديگران

 

 

سي ساله شديم


بيانيه مديرعامل شركت آب و فاضلاب استان مركزي به مناسبت يازدهم دي ماه، سالروز تصويب قانون تشكيل شركت هاي آب و فاضلاب

 

 

       قانون تشكيل شركت هاي آب و فاضلاب به منظور ساماندهي امر تأمين و توزيع آب شرب، جمع آوري و دفع بهداشتي فاضلاب شهرها در 11 دي ماه سال 69 توسط نمايندگان مجلس شوراي اسلامي تصويب و به دنبال آن  شركت هاي آب و فاضلاب در سال 1370 تاسيس شدند  و مديريت آب شهري كه تا پيش از آن توسط  بخش هاي مختلفي از جمله شهرداري ها،سازمانهاي خصوصي و عمراني اداره مي شد ، به شركت‌هاي مستقل آب و فاضلاب واگذار شد، تا خدمات خود را در بخش  آب و ايجاد شبكه‌هاي جمع آوري فاضلاب در راستاي رسيدن به بهداشت عمومي و سلامت جامعه به مشتركين ارائه دهند.

     با يكپارچه سازي شركت هاي آب و فاضلاب شهري و روستايي در ماههاي  پاياني سال1398 ،هم اينك در آستانه سي امين سالگرد تصويب قانون تشكيل شركت هاي آب و فاضلاب مديريت آب وفاضلاب در استان ها به صورت واحد انجام مي شود.

      شركت آب و فاضلاب استان مركزي از زمان تاسيس، همواره  بر آن بوده است تا دسترسي شهروندان  و هم اينك روستائيان عزيز به آب شرب سالم و امكانات جمع آوري، انتقال و تصفيه بهداشتي فاضلاب  را در حد استاندارد هاي ملي و بين المللي فراهم آورد و در حوزه هاي تأمين آب شرب سالم و بهداشتي، صيانت از محيط زيست، تأمين بهداشت عمومي مردم، انجام مطالعات آبرساني و اجراي پروژه هاي فاضلاب در استان به عنوان شركتي پيشرو شناخته شود.

    شركت آب و فاضلاب استان مركزي براي دستيابي به اين هدف عاليه عليرغم موانع و مشكلات موجود  با تلاش شبانه روزي كاركنان تلاشگر و سختكوش خود ، زمينه برخورداري 99.98 درصد جمعيت شهري و 86درصد جمعيت روستايي استان از آب شرب بهداشتي و 64 درصد جمعيت شهري استان از خدمات دفع بهداشتي فاضلاب را فراهم آورده است.
   اميد است پس از اين نيز بتوانيم با تلاش شبانه روزي و همدلي و همراهي كاركنان خدوم شركت در راستاي اعتلاء شركت، گام هاي اساسي برداشته، از عهده خدمت رساني و سقايي مردم به شايستگي برآييم.

                                                                                يوسف عرفاني نسب

                                                                             رئيس هيئت مديره و مدير عامل

 

 


 

سالگرد شهادت سردار دلها

دريادلي سردار دل‌ها تا ابد زنده در دل تاريخ دريادلي سردار دل‌ها تا ابد زنده در دل تاريخ 

 

سردار شهيد حاج قاسم سليماني سرباز بي ادعاي ولايت و جان بر كف براي حفظ اسلام و ايران رشادت و جانفشاني كرد كه تا ابد در دل تاريخ جهان اسلام زنده خواهد ماند. به گزارش ايرنا، گويي همين ديروز بود صبحگاه جمعه ۱۳ دي‌ماه ۱۳۹۸ همه شبكه‌هاي تلويزيوني، خبرگزاري‌ها و پايگاه‌هاي خبري در كادري قرمز رنگ حكايت از جمعه شوم و شهادت سردار قاسم سليماني در حمله هوايي نيروهاي آمريكايي در فرودگاه بغداد داشتند و در ساعات ابتدايي صبح، آحاد جامعه اين خبر را باور نداشتند و نمي‌توانستند باور كنند سردار سليماني سردار با افتخار و غرورآفرين كشور ديگر نيست. هر چه به ظهر نزديك‌تر مي‌شد سهمگيني و سنگيني خبر قلب‌ها را مي‌فشرد و مردم استان سمنان نيز همپاي ديگر نقاط كشور ديگر ياراي ماندن در خانه نداشتند و با حضور در مساجد و اماكن عمومي اين اقدام سخيف جنايت‌كاران و بدخواهان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران را محكوم كردند و در اقدامي خودجوش سردر تمام خانه‌ها مشكي پوش شد آخر سردار سليماني حكم عزيز خانواده را داشت و تحمل اين داغ سخت بود، در اين بين كاربران در فضاي مجازي هم با سياه كردن كاربري خود غم و عزاي خود را نشان دادند و اكنون يكسال از آن روز مي‌گذرد و همچنان داغ بر دل نشسته جانسوز است. شهادت سردار دل‌ها جوانان را در ادامه مسير مكتب ناب اسلامي ثابت‌قدم تر كرد آحاد مردم استان سمنان در گفت و گو با خبرنگار ايرنا، شهادت سردار حاج قاسم سليماني را نشان از قدرت و اقتدار نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و درماندگي دشمن مي‌دانند و همه هم صدا باهم معتقدند راه سردار سليماني ادامه دارد و تا آخرين نفس در دفاع از كيان انقلاب اسلامي و تداوم راه مكتب سليماني تا ظهور امام عصر(عج) ايستاده‌اند. مردم استان سمنان معتقد هستند دشمن با شهادت سردار سليماني فقط توانست چهره سخيف و جنايتكارانه خود را به جهانيان نشان دهد و يك جهان را همراه ملت ايران كند. مردم استان سمنان گفتند دشمن بداند هر قطره قطره خون سردار حاج قاسم سليماني، جوانان را در ادامه مسير و تحقق مكتب سليماني استوارتر و ثابت‌قدم‌تر كرد. در كنار مردم مسوولان نيز هر كدام در مصاحبه‌هايي جداگانه در اولين سالگرد شهادت سردار سليماني بر تداوم راه شهيد تاكيد و ابراز داشتند: اين اقدام سخيف چهره نقاب‌زده دشمنان بر همگان آشكار ساخت. شاخصه‌هاي اخلاقي سردار سليماني چراغ‌راه جوانان باشد نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه سمنان گفت: شهادت‌طلبي، شجاعت، اخلاص و بي‌ادعايي، ولايتمداري و همراهي با مقام معظم رهبري از ويژگي شاخص شهيد سردار حاج قاسم سليماني است كه بايد اين ويژگي‌ها الگو و چراغ راه جوانان باشد. آيت‌الله سيد محمد شاهچراغي در گفت و گو با ايرنا، ابراز داشت: شهيد سردار سليماني داراي شاخص‌هايي است كه در ديگر شهدا كمتر ديده مي‌شود و مقام معظم رهبري نيز در فرمايشات خود به اين موضوع اشاره كرده‌اند. وي ادامه داد: شهيد سردار سليماني از همان ابتدا ارادت قلبي به امام راحل داشت و تا آخرين نفس در تبعيت و اطاعت از مقام معظم رهبري ايستاد و به دنبال اداي تكليف ديني خود به شهادت رسيد. وي بيان كرد: سردار سليماني در آرزوي شهادت بود و هميشه كلامش اين بود خدايا از تو ميخواهم طوري شهيد شوم كه عضوي و جزئي از من باقي نماند و در راه رضاي تو جان دهم و اين خواسته نشان از دريا دلي سردار دل‌ها شهيد حاج قاسم سليماني دارد. امام جمعه سمنان بيان كرد: اهتمام به مساله ولايت فقيه و ايمان قلبي مبني بر اينكه مهمترين شئون عاقبت بخيري رابطه دلي و حقيقي با حكيمي كه سكان انقلاب در دست اوست از جمله شاخص‌هاي اين شهيد مكتب اسلام است. آيت الله شاهچراغي اظهار داشت: شهادت مسيري است كه انسان را به رضوان الهي مي رساند و رمز جاودانگي و ماندگاري يك شهيد فضائلي است كه در وجود او قراردارد و شهيد سردارسليماني در پرتو رشادت ها و از خودگذشتگي هايش، نام و آوازه‌اش جهاني شد. نماينده ولي فقيه در استان سمنان گفت: شهيد حاج قاسم سليماني به تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي تبديل به يك جريان و چهره بين المللي مقاومت شد و مسير دفاع از اسلام و آرمان‌هاي بلند انقلاب و خط جهاد و مقاومت را با شهادت و خون خود طراحي كرد. مكتب شهيد سليماني الگوي آزادي‌خواهان جهان نماينده مردم دامغان در مجلس شوراي اسلامي گفت: سردار شهيد حاج قاسم سليماني با شهادت خود مكتبي در جهان ايجاد كرد كه الگويي براي تمام آزادي‌خواهان جهان و نجات‌دهنده بشريت است. علي‌اكبر عليزاده برمي در گفت و گو با ايرنا، اظهار داشت: بزرگ‌ترين ويژگي شهيد سليماني ولايت‌پذيري، اطاعت از رهبري و كرنش در برابر مؤمن و استواربودن در برابر دشمنان بود. وي ادامه داد: سردار سليماني جلوي ضربه‌ها عليه نظام اسلامي را مي‌گرفت و همه را زير پرچم ولايت فقيه جمع‌ مي كرد كه اين خصوصيت يك فرمانده واقعي و دلسوز است. عليزاده اضافه كرد: امام خميني (ره) در سال ۵۷ اسلام ناب محمدي را در كشور نهادينه كرد و روح حماسه، ايمان و قدرت را در بين جوانان كشور دميد و اسلام ناب را براي نرفتن زير بار ظلم و ستم مطرح كرد. عليزاده خاطرنشان كرد: سردار سليماني تنها يك شخص نبود بلكه مكتب و مجموعه به‌هم پيوسته‌اي بود كه الگو و چراغ راه جوانان در آينده است. وي ادامه داد: شهيد سليماني فردي شجاع، مؤمن، مدبر، زيرك و سياستمدار بود اما اين ويژگي‌ها تنها ويژگي‌هاي سردار سليماني نيست بلكه الگو و مكتب انقلابي او بود كه حتي پس از شهادت او به سنجش و شاخصي مهم تبديل شد. عليزاده عنوان كرد: شهادت سردار سليماني، اتحاد جبهه مقاومت را مستحكم‌تر كرد و ايران، يمن، لبنان، سوريه، عراق، افغانستان، و پاكستان را به يكديگر نزديك‌تر كرد. وي بيان كرد: دشمنان با ترور شهيد سليماني، اقدامي عليه خود انجام دادند چرا كه نام و مكتب شهيد سليماني پس از شهادت وي دشمن را بيشتر آزار مي‌دهد. عليزاده گفت: انقلاب ايران با پيروزي خود طرحي نو در عالم ايجاد كرد و معادلات جهاني را به هم ريخت، در راستاي انقلاب سال ۵۷، جبهه مقاومت نيز قدرت گرفت و در بين كشورهاي جبهه مقاومت، ايران به‌عنوان بزرگ اين جبهه شناخته مي‌شود. وي افزود: امروز ايران به قدرتي در جهان تبديل شده است كه در انتقام از خون سردار سليماني، به پايگاه آمريكا موشك زد و اين كشور هيچ غلطي نتوانست بكند. نماينده مردم دامغان در مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: جبهه مقاومت به دنبال ايجاد تمدن نوين اسلامي است تا زمينه‌سازي ظهور امام زمان (عج) فراهم شود. صبحگاه جمعه ۱۳ دي‌ماه ۱۳۹۸ سردار قاسم سليماني در حمله هوايي نيروهاي آمريكايي در فرودگاه بغداد به شهادت رسيد. در اين حمله همراه با سردار سليماني، ابومهدي المهندس، فرمانده حزب الله عراق و قائم مقام بسيج مردمي عراق (الحشد الشعبي) و شمار ديگري از رزمندگان عراقي به شهادت رسيدند. اين حمله به دستور مستقيم دونالد ترامپ رييس جمهوري ايالات متحده آمريكا صورت گرفت. سردار سليماني محبوب قلب‌هاي بيدار سرپرست بنياد شهيد و امور ايثارگران استان سمنان گفت: شهيد سردار حاج قاسم سليماني يكي از محبوب‌ترين چهره‌هاي انقلاب اسلامي و نماد مبارزه با نظام سلطه و ظلم جهاني شناخته مي‌شود. محمد يزداني ابراز داشت: اين شهيد والامقام هرگز فكري جز حركت براي عزت اسلام و مظلومان جهان در سر نداشت و زندگي خود را صرف مبارزه با ظالمان كرد و همواره نگاهش به افق نگاه مقام معظم رهبري جمهوري اسلامي دوخته بود. وي ادامه داد: شهيد سردار سليماني نمونه‌ برجسته‌اي از تربيت‌شدگان اسلام و مكتب امام خميني(ره) بود و همه‌ عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانيد. شهادت پاداش بي‌وقفه همه‌ اين ساليان بود. سرپرستبنياد شهيدوامورايثارگران استان سمنان گفت: شهيد سليماني چهره‌ بين‌المللي مقاومت است و همه دلبستگان مقاومت خونخواه او هستند و نيز همه‌ دشمنان بدانند خط جهاد مقاومت با انگيزه‌ مضاعف ادامه خواهد يافت و پيروزي قطعي در انتظار مجاهدان اين راه مبارك است.

شهادت فاطمه دخت نبي اكرم (ص)

 

بايد لباس نوكري ام را به تن كنم
حي علي العزاي شما ميرسد به گوش

‌يا حضرت مادر

در استانه شب يلدا

وصيت نامه شهدا