شوراي فرهنگي آب و فاضلاب استان مركزي

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

علي مولا

 

نه فقط بنده به ذات ازلي مينازد*
ناشرحكم ولايت به ولي مينازد*
گربنازد به علي شيعه نداردعجبي*
عجب اينجاست
((خدا)) هم به علي مينازد.
عيد غدير پيشاپيش مبارك

 

 

اي كه نامت تسكين

علي مولا

 

نه فقط بنده به ذات ازلي مينازد*
ناشرحكم ولايت به ولي مينازد*
گربنازد به علي شيعه نداردعجبي*
عجب اينجاست
((خدا)) هم به علي مينازد.
عيد غدير پيشاپيش مبارك

 

 

اي كه نامت تسكين

علي مولا

 

نه فقط بنده به ذات ازلي مينازد*
ناشرحكم ولايت به ولي مينازد*
گربنازد به علي شيعه نداردعجبي*
عجب اينجاست
((خدا)) هم به علي مينازد.
عيد غدير پيشاپيش مبارك

عوامل بدپوشي چيست در بحث و فلسفه حجاب اسلامي

چكيده
حجاب و پوشش يكي از بايدها و هنجارهاي فرهنگ ديني و بومي ما و از سوي ديگر، يكي از مهم‌‌ترين جنبه‌‌هاي جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامي است. مسئلة بدحجابي بدون شك يكي از پيامدهاي تهاجم فرهنگي است و نگرش سطحي و مقطعي به اين مسئله، شناخت لازم و درك صحيح براي برنامه‌ريزي‌هاي فرهنگي كارا و اثربخش را ممكن نمي‌سازد. بنابراين هدف پژوهش حاضر، بررسي عوامل گرايش به بدحجابي و راه‌كارهاي مقابله با آن است. اين تحقيق از نظر هدف، كاربردي و از نظر ماهيت، از نوع تحقيقات توصيفي‌ـ‌‌پيمايشي است كه به‌صورت ميداني و همراه با آن از مطالعات كتابخانه‌اي به‌منظور تدوين مباني نظري نيز استفاده شده است. در اين پژوهش، محققان با استفاده از پرسشنامة محقق‌ساخته كه اعتباريابي و روايي‌سنجي شد، به گردآوري داده‌ها پرداختند. سپس داده‌هاي به‌دست آمده با استفاده از روش مدل‌سازي معادلات ساختاري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در چارچوب مفهومي اين پژوهش، با تفكر سيستمي به موضوع حجاب پرداخته شد و از اين‌رو حجاب به‌عنوان يك سيستم اجتماعي در نظر گرفته شد و عناطر اصلي آن در چهار بخش: ورودي­ها، فراگرد، پيامدها و بازخورد مورد بررسي قرار گرفت.
كليدواژه‌ها
حجاب؛ گرايش به بد حجابي؛ رويكرد سيستمي
موضوعات
مطالعات فرهنگي؛ جامعه شناسي
در اين تحقيق براي جمع آوري مطالب، از روش كتابخانه اي و رجوع به اينترنت و نرم افزار نمايه استفاده شده است و سعي شده به گونه اي كاربردي و قابل استفاده باشد.
حجاب در لغت به معناي پرده و در اصطلاح شامل يك سلسله رفتار و گفتار همراه با عفت و پرهيزكاري است كه مانع از به وجود آمدن هر نوع تمايل نامشروع ميان دو نامحرم مي باشد. دانستن معناي عفاف،‌ حيا، فرهنگ و رابطه آنها با حجاب، تعيين نوع پوشش و كيفيت آن در برابر محارم ما را در مشخص كردن محدوده ي حجاب ياري مي كند. آثار و زيان هاي فردي و اجتماعي بدحجابي ما را متوجه سالم سازي محيط اجتماع توسط خانواده و مسئولين مي نمايد. در اين ميان خانواده با سهل انگاري و ضعف خود و هدايت فرزندان به تضعيف شدن حجاب در جامعه دامن مي زند كه بايد با تحميل نكردن فرهنگ به نوجوانان و با تقويت فرهنگ غيرت نسبت به رفع اين معضل ابتدا از خانواده خود اقدام نمايد. و اجتماع نيز با عدم اجراي قانون،‌ ضعف برنامه ريزي، عدم فعاليت مؤثر قواي سه گانه نقش مهم و كليدي در تضعيف حجاب ايفا مي نمايد كه بايد با آموزش سبك زندگي ديني،‌ برنامه ريزي اساسي و دراز مدت نسبت به رفع اين معضل از سطح جامعه اقدام نمايد. رسانه هاي گروهي عامل مهم ديگري در تضعيف حجاب در اجتماع است كه بايد با الگو آفريني،‌ تجليل، تحقير غير مستقيم، اطلاع رساني،‌ جريان سازي و معرفي الگوهاي مناسب در رفع اين مشكل اقدام نمايد. محيط هاي آموزشي به عنوان عامل ديگر نياز به اصطلاحاتي دارد. از جمله آموزش حجاب با هماهنگي خانه و مدرسه،‌ عمومي كردن مطالعه،‌ فرهنگ سازي ديني در دوران ابتدايي و راهنمايي در اين راستا نظام اداري، ‌اجرايي كشور نيز در ساختن فرهنگ جامعه و حاكم كردن ارزش ها به ويژه فرهنگ حجاب بيشترين تأثير را دارد. از جمله با تداوم و اصلاح طرح گشت اخلاقي با برنامه هاي نظارتي، حمايتي و حفاظتي دولت مي تواند بيشترين نقش را در سالم سازي محيط اجتماع ايفا نمايد.
واژگان كليدي:‌ حجاب، ‌عفت، حيا، فرهنگ.

 
حجاب
حجاب اسلامي اصطلاحي است به معناي مجموعه رفتار هاي پرهيزكارانه كه بايد ميان دو نامحرم برقرار شود، چه در خفا، چه در اجتماع و انظار عمومي حقيقت حجاب، ستر يا پوشش صرف نيست، بلكه حجاب شامل سلسله رفتار و گفتار تقوايي است كه مانع از به وجود آمدن هر نوع تمايل نا مشروع يا غير الهي ميان دو نامحرم مي شود.[1]
 
عفاف
عفت، ملكه ي نفساني و صفت راسخ در جان انسان است كه با تعديل و كنترل قوه ي شهوت از افراط و تفريط حاصل مي شود،[2] و از مباحث مهم اخلاق خانواده در اسلام، مبحث عفاف است و اسلام خواستار آن است كه در جامعه ي اسلامي عفت پياده گردد. حجاب و عفاف لازم و ملزوم يكديگرند، هر چند كه عفاف لازمه حجاب است اما حجاب به تنهايي نمي تواند بيانگر عفاف باشد.[3]
حيا
حيا در لغت به معناي شرم، خجالت كشيدن[4] و ترك كردن چيزي از ترس سرزنش ديگران است[5] هنگامي كه حيا در نفس انسان ملكه شود، طهارت پاكدامني و دوري از گناه در فرد به وجود مي آيد و فرد مي تواند نوعي كنترل ارادي بر رفتارش داشته باشد تا از پديدار شدن هيجان و احساس خاص خود در برابر نامحرم جلوگيري كند.[6]
پوشش و حيا تفكيك ناپذيرند تا جلوه اي از حيا در زني وجود نداشته باشد، پوشش را هم به صورت جدي رعايت نخواهد كرد. زنان با حيا كساني هستند كه با پوشش كامل، از نمايش بدن، موي سر و زينت هاي خود شرم دارند.[7]
حيا يكي از ريشه هاي پذيرش حجاب و مقيد شدن به آن به شمار مي رود. هنگامي كه حيا در جامعه اي نهادينه شود، در پي آن عفاف و خود نگهداري دروني پديد مي آيد و سپس ثمره هاي عفاف، يعني حفظ حريم ها و حدود آشكار مي شود. در اين هنگام مي توان شاهد گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و پوشش مناسب بود.[8]
در جامعه اي كه فرهنگ حجاب تضعيف شود، بي ترديد فرهنگ خودآرايي وخود نمايي و بازار دلربايي در ميان بانوان رونق مي گيرد و اگر با فقر اقتصادي و فرهنگي توام شود، اين حركت مضاعف شده، به شكل يك مسابقه مبتذل و رقابت ناصحيح جلوه خواهد كرد و در نتيجه، بنيادهاي اخلاقي ونظام خانوادگي را مختل خواهد نمود.بي بند و باري، روحيه نفاق، دروغگويي، مكر و تزوير، عشوه گري، بلند پروازي، روحيه انتقامجويي و روابط نامشروع از ثمرات اين فرهنگ به شمارمي رود.
اما در جوامعي كه فرهنگ حجاب حاكم و يا غالب باشد، عفت و حيا، صداقت و پاكي، تقوا و صيانت اخلاقي، روابط سالم و معقول، كرامت نفس و روحيه عفو و اغماض از بركات رعايت حريم و حايل بين زن و مرد است.[9]
 
فلسفه حجاب
زن، اين موجود ظريف، مظهر جمال خلقت است. و اسلام مي خواهد اين گوهر گرانب ها را در گنجينه حجاب، مستور باشد تا از آفات هوسها مصون بماند، از طرفي حجاب نوعي ارزش و احترام براي زنان به دنبال مي آورد تا نامحرمان هوسران، آنها را به ديده ي حيواني ننگرند،[10] قرآن درباره ي فلسفه حجاب مي فرمايد:
«حجاب براي اين است كه زنان شناخته نشوند و مورد اذيت و آزار فرا نگيرند.»[11]
 
فوايد حجاب
پوشش صحيح اگر همراه بارعايت اصول و موازين شرع مقدس اسلام باشد، آثار شگفت آوري را مي تواند به دنبال داشته باشد. آثار و فوايد اين موضوع دايره ي وسيعي را در بر گرفته، هم فرد و هم طيف عظيمي از جامعه را متأثر ساخته است. [12]
 
 
-  آثار فردي حجاب
الف: ارزش ومنزلت زن:
اسلام بوسيله ي تشريع حكم حجاب، براي زنان ارزش و منزلت ويژه اي قائل شده است، او را چون گنجينه اي از گوهر هاي گرانقدر به حساب آورده، سعي در مصون نگه داشتن اين گنجينه از دستبرد دزدان ناموس مي كند.[13]
ب: امنيت
امنيت ناموسي، بزرگترين و ضروري ترين امنيتي است كه در جهان بايد باشد و مسلماً رعايت پوشش و حجاب عامل قوي و سازنده براي ايجاد و حفظ اين امنيت خواهد بود[14].
يكي ازانواع نا امني كه قرن ها در جوامع بشري رواج يافته و باعث نا ديده گرفته شدن حق مسلم گروه وسيعي از انسان ها شده است، محروميت زن از امنيت اجتماعي است. [15]
 
-  آثار اجتماعي حجاب
الف: حفظ و ثبات خانواده ها
حجاب، لذت ها و بهره هاي جنسي را به محيط خانواده محدود مي گرداند و به دنبال آن ازدواج هاي مشروع به وجود مي آيد. اين گونه ازدواج ها پيوند زوجين را به يكديگر محكم مي سازد و در نتيجه كانون خانواده گرم تر مي شود.[16]
اسلام با طرح پوشش زن در حقيقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حكيمانه و راه گشايي كه در چگونگي منش و روش او ارائه داده از يك سوي اين نيروي عظيم را از تباه شدن و در گوشه اي ماندن بي هدف و اثر ماندن نجات داده و از سوي ديگر جلو فساد گستري و ناهنجاريهاي ناشي از اختلاط مرد و زن را گرفته است. [17]
 
تعريف بي حجابي
بي حجابي به معناي نداشتن پوشش متناسب با استاندارد هاي متعارف عرف عام و الگوي برگرفته از فقه اسلامي است. [18]
 
آثار و پيامدهاي بدحجابي
1. فردي
1-1 بدآموزي
فرزندان، رفتار خود را از بزرگ ترها مي آموزند. اگر زنان و دختران بالغ جامعه، از شرم و حيا به دور باشند و در پوشش مناسب موي سر، بدن و زينت هايشان دقت نكنند، الگوي نامناسبي براي فرزندان جامعه خواهند بود.[19]
2-1 افت تحصيلي و آموزشي
هر قدر، آمورش ها از غناي بيشتري برخوردار باشند، فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود و پيشرفت هر جامعه اي در گرو آموزش آن است. دختران و پسران اگر در كنار تحصيل، دل مشغولي هاي ديگري داشته باشند، از تحصيل باز مي مانند و وقت زيادي از فرصت هاي مطالعاتي و تحصيلي آنان به هدر مي رود. [20]

2. اجتماعي
2-1 ترويج رذايل اخلاقي
بدحجابي علاوه بر اين كه خود يك ناهنجار اجتماعي به شمار مي آيد و جامعه را به بي بند و باري مي كشاند، زمينه ساز بسياري از زشتي هاي اخلاقي است. وقتي به پوشش و متانت بي اعتنايي مي شود، مسائل اخلاقي ديگر هم از جامعه رخ برمي بندد.[21]
2-2 دشوار شدن زندگي مؤمنانه
حقيقت آن است كه مؤمنان جامعه در مقابل اين شرايط غير ارزشي و گناه آلود زندگي آسوده اي ندارند از دين صحنه هاي غير مخفيانه در صحن جامعه متأثر و متاسف مي شوند و در عين حال، اميدها و علاقه هايشان براي اقدام جدي دولت مكتبي بر باد رفته مي بينند. [22]
 
عوامل تضعيف فرهنگ حجاب و پوشش در جامعه
1 . عوامل فردي
1-1 هوس راني
برخي زنان براي ارضاي هوس راني خود، به تنوع پوشش، آرايش و زينت بسيار اهميت مي دهند و بهترين اوقات خود را به حضور در محيط هاي تجارتي و تفريحي و مهماني هاي مفسده، انگيز مي گذارنند.[23]
1-2 ضعف حيا
پوشش و حيا تفكيك ناپذيرند، تا جلوه اي از حيا در زني وجود نداشته باشد، پوشش را هم به صورت جدي رعايت نخواهد كرد. زنان با حيا كساني هستند كه با پوشش كامل، از نمايش بدن، موي سر و زينت هاي خود شرم دارند. [24]

2.  عوامل خانوادگي
2-1 ضعف خانواده در هدايت و پيشگيري
خانواده هايي كه از تعاليم ديني فاصله مي گيرند به يك فرهنگ برزخي بين اسلام و خواسته هاي نفساني خود مي رسند. عقايد آنها رنگ دارد ، اما حقيقت ديني ندارد، زيرا دين را در محدوده اي مي پذيرند كه با تمايلات و باور هاي غير ديني آنها تضادي نداشته باشد، اينان همان كساني هستند كه دين را لقلقه زبان ساخته و با كمترين سختي يا تضاد با تمايلاتشان از دين خدا چشم پوشي مي كنند.[25]
2-2 نقش مادر (به طور اخص)
بدون ترديد مادر، در مقايسه با ساير اعضاي خانواده بيشترين و موثرترين نقش را در صلاح و فساد جوانان دختر و پسر (بويژه دختران) به عهده دارند، چراكه زمينه هاي تربيت و پرورش طفل قبل از تولد و از دوران جنيني آغاز مي شود.
بنابراين بسياري از مفاسد اخلاقي و رفتارهاي نابهنجار نظير قمار، ميگساري، قتل، زنا، سرقت، بي عفتي و بي حجابي و ..... ثمره تلخ نهالي است كه ريشه اش در ميان خانواده هاي بي ايمان ولاابالي (به طوراعم) و مادران غيرملتزم (به طور اخص) رشد نموده است.[26]
 
3. عوامل اجتماعي
- نقش سازمان هاي آموزشي
3-1 عدم تعهد برخي معلمان و مربيان
معمولاً دانش آموزان معلم خود را الگو و سر مشق اخلاق و رفتار خود قرار      مي دهند و در موارد زيادي از وي تقليد مي كنند. لذا، يكي از علل عمدي عدم رعايت ضوابط اخلاقي و استفاده ي دانش آموزان از لباس هاي نامناسب و مبتذل در مدارس را بايد در طرز تفكر و رفتار مربيان و معلمان آن مدارس جستجو كرد.
3-2  عدم دقت در برگزاري مراسم مذهبي در مدارس
از جمله برنامه هايي كه بعد از پيروزي انقلاب در مدارس مرسوم و معمول گرديده است، برگزاري مراسم و برنامه هاي مذهبي، سخنراني، نماز جماعت و ... مي باشد كه اگر بدون دقت كامل و برنامه ريزي انجام گيرد و يا متناسب با استمرار و موقعيت سني و علاقه جوانان و نوجوانان نباشد نه تنها در هدايت و ارشاد آنان نقش مثبت و مؤثري نخواهد داشت، بلكه موجب دلزدگي، بي اعتنايي و كم توجهي نسل نو نسبت به اين گونه برنامه ها و مراسم شده، زمينه ي جذب آنان يه محافل و مجالس غير مذهبي و احياناً ضد اخلاقي را فراهم ساخته و در نتيجه طرز پوشش، سخن گفتن و طرز رفتار آنان را به ابتذال مي كشاند. [27]
3-3 عدم وضع و اجراي مقررات خاص در محيط هاي آموزشي و علمي
هم اكنون مدارس راهنمايي و دبيرستان ها، نسبت به سهل انگاري و تخلفات دانش آموزان، درست در سنين نظم پذيري و شكل گيري شخصيت، با تسامح برخورد مي كنند . برخي مديران نيز از ترس عقاب و خطاب هاي والدين يا مسئولان آموزش و پرورش، خود را كنار كشيده اند. [28]
 
- نقش ادارات، سازمان ها و دستگاه هاي اجرايي
1- عدم رعايت ضوابط گزينشي در انتخاب كارمندان زن
دولت با اختياري كه دارد مي تواند با به كارگيري بانوان با حجاب در اداره ها ضمن منتفي ساختن گسترش اين ناهنجاري فرهنگي در بخش گسترده اي از عرصه هاي    فعاليت هاي اجتماعي زنان، الگوي نيكويي از چهره ي زن با حجاب و كاركرد حجاب اسلامي به جامعه معرفي كند. [29]
2- تلاش ناكافي مديران در ايجاد محيط سالم اجتماعي
ساختن جامعه سالم از نظر اقتصادي، سياسي و اجتماعي، اداري و ارزش حكم، شرط ضروري در تربيت عمومي است. مهم ترين و ظيفه ي مديران در چنين شرايطي، تلاش براي رفع مشكلات و بهبود وضع اجتماعي، تصحيح مديريت ها، اصلاح اداري و تقويت بنيه اقتصادي است.[30]
 
- نقش قوانين اجتماعي
1- عدم فعاليت موثر قواي سه گانه
نظارت جدي، دلسوزانه و از روي ايمان مسئولين دولتي برمحيط هاي تحت نظارت آنها از جمله عوامل مهم ترويج حجاب و پيشگيري از بدحجابي و ابتذال جنسي در ادارات است.
قوه ي قضائيه نيزبايد باجديت وپرهيز ازهرگونه تسامح به قوانين مصوب عمل نمايد زيرا نسخه هرچه خوب باشد چنانچه عمل به آن نشود هرگز بهبودي حاصل نخواهد شد. [31]
2- كمي نظارت قواي سه گانه بر قوانين تصويب شده
تصويب قوانين جامع و دقيق در اين زمينه در مجلس شوراي اسلامي و عمل كردن بدون تساهل و تسامح قوه قضائيه به قوانين ياد شده سبب مي شود، فرهنگ حجاب ترويج يابد. قوه قضائيه سهمي مهم در حفظ سلامت جامعه دارد و اوضاع اخلاقي جامعه    كارنامه ي گوياي اين دستگاه است.
نظارت دلسوزانه و جدي مسئولان دولتي بر محيط هاي تحت نظارت آنها نيز از جمله عوامل تضعيف حجاب و پيش گيري در اداره هاي دولتي است.[32]
 
-   نقش رسانه جمعي
1- ضعف برنامه ريزي و نداشتن اهتمام جدي بر ترويج پوشش اسلامي
يكي از اشكال هاي مهم سيما در زمينه ي حجاب، ضعف برنامه ريزي دقيق و هماهنگ و نداشتن اهتمام جدي نسبت به ترويج فرهنگ عفاف و پوشش اسلامي است . با بررسي گذراي برنامه هاي شبكه هاي مختلف تلويزيوني در مي يابيم كه تا كنون اقدام برجسته و مشخصي كه نشان دهنده ي برنامه ريزي بويژه و گسترده اي براي ترويج فرهنگ حجاب و عفاف باشد انجام نشده است. [33]
2- تحقير ضمني جايگاه زن با حجاب و مترقي نشان دادن افراد بدحجاب
گاهي سيما در برنامه هاي نمايشي خود نسبت به بسياري از نماد

شبهات حجاب

شبهه ۱: حجاب و دخالت در پوشش افراد مخالف آزادي است و با «لااكراه في الدين» نمي سازد. ضمن اينكه اگر به كار رضاشاه پهلوي در كشف حجاب انگ ديكتاتوري مي خورد اجباري بودن حجاب نيز همان مشكل را برمي تابد.

پاسخ: اولا منظور از آيه كريمه فوق، اكراه و اجبار در اصل اعتقاد به دين و قبول آن است نه برخوردار بودن دين از نظام قانوني.

ثانيا هر كسي كه در جامعه اسلامي زندگي مي كند مطابق با نظام دموكراسي بايد به ارزش هاي پذيرفته شده اكثريت آن جامعه احترام بگذارد.

ثالثا دين اسلام از اول آزادي را مشروط به عدم مخالفت با قوانين الهي اعلام داشته نه غير مشروط. اما در كشورهاي اومانيستي كه آزادي را اصل غير مشروط مي دانند مخالفت با حجاب مخالفت با آزادي محسوب مي شود. البته كشورهاي اومانيستي بر حسب انسان محور بودن و عدم ارادت به خالق متعال در امور اجتماعي، آزادي را به معنويات و احكام الله مقيد نمي دانند و الا نسبت به امور مادي اتفاقا بسيار مقيدند؛ مثلا به سربازي رفتن، رعايت نظافت، رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي و صدها امر مادي ديگر كاملا مقيد است و آزادي در اين موارد معنايي ندارد و با مخالفين برخورد قانوني مي شود.

رابعا معناي ديكتاتوري اجبار افراد بر حسب ميل و نظر شخصي است نه اجبار بر اساس قوانين فطري و معقول الهي. ضمن اينكه اجبار در معقولات بسيار پسنديده است به عنوان مثال اجبار والدين در درس خواندن فرزندان.

شبهه ۲: چادر و حفظ آن سخت است، گرم است، مانع فعاليت اجتماعي است، خودنمايي نياز طبيعي زن است و…

پاسخ: روايت است كه «افضل العباده احمزها» يعني بالاترين عبادات سخت ترين آنهاست. لذا هرگاه اميرالمومنين علي عليه السلام نزد رسول خدا (صل الله عليه و آله) مي آمد، مي فرمود: «يا رسول الله! سخت ترين كار را (كه غالبا بر زمين مي ماند) به من بدهيد». ضمن اينكه به اين سختي هم كه مي گويند نيست و اگر قابل تحمل نبود خداوند تكليف نمي كرد «لايكلف الله نفسا الا وسعها» و بانوان محجبه در عرصه هاي مختلف اجتماعي تا حد وزارت، نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي، ورزش، سخنگوي وزارت امور خارجه و… مشغول به خدمت هستند و به قول معروف «ادلّ الدليل علي امكان شي‏ء وقوعه» بهترين و رساترين دليل بر امكان چيزي، اين است كه خود آن چيز اتّفاق بيفتد. ضمن اينكه ارزش حفظ عفت و نجابت و رضاي خدا خيلي برتر از زحمت ناچيز پوشيدن چادر است و هر آنچه كه سودش بر زحمتش غالب باشد عقلايي است. و البته راه براي ارائه مدل هاي مختلف چادر با حفظ كمالات آن، جهت سهولت در استفاده باز است. لذا اين قبيل سخنان از حرف هاي سست و بي پايه است. و نيز اسلام با خودنمايي و زينت كردن زن مخالف نيست اما در محدوده خانواده و صرفا جهت همسر.

شبهه ۳: دلت پاك باشه ايمان و دينداري كه به حجاب و اينجور چيزها نيست…

پاسخ: اينكه هر كسي هر كاري كه مي خواهد بكند و بعد هم دلش پاك باشد به يك شوخي شبيه تر است تا به يك حرف معقول زيرا اصولا اين تقيد به فرائض ديني است كه دل را پاك نگه مي دارد و نه هُرهُري مذهب بودن. لذا حرف صحيح اين است كه محجبه باش تا دلت پاك باشد و مومن و ديندار باشي. حرف فوق سخن شيطان است و آنچه كه ما گفتيم سخن ما نيست بلكه بنا بر آيات و روايات متن و مُرّ دين است.

شبهه ۴: اگر حجاب براي پيش گيري از شهوتراني و جنسي كردن فضاي جامعه است چرا صورت زن كه زيباترين عضو است از پوشش استثناء شده است؟

پاسخ: در واقع بايد زن صورتش را نيز مي پوشاند اما چون دين اسلام دين سهله و سمحه است پوشش صورت و دست ها از مچ واجب نشده است و با وجوب پوشش ساير اعضاء بدن به ويژه موي سر و ممنوعيت آرايش در بيرون از منزل، جلوه گري اين زيبايي را به حداقل رسانده است. ضمنا اگر زن بداند كه كسي از روي شهوت به او نگاه مي كند پوشاندن چهره نيز بر او واجب مي شود.

شبهه ۵: رعايت حجاب، مرد را بيشتر كنجكاو و تحريك مي كند. از قديم گفته اند: «الانسانُ حريصٌ علي مامُنعِ؛ انسان نسبت به آنچه از آن منع شود، طمع مي ورزد.»

پاسخ: اولا اينكه مى‏ گويند: «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى‏ ما مُنعَ مِنْهُ» مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است. انسان به چيزى حرص مى‏ ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود؛ به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امرى اصلاً عرضه نشود يا كمتر عرضه شود، حرص و وَلَع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود.

دوما اينكه ما نمي خواهيم كشش بين زن و مرد كه زيبايي زندگي است از بين برود. اتفاقا اگر از بين برود زشت و نازيبا ست. بلكه اين كشش بايد باشد اما تعديل شده، كنترل شده و قاعده مند، نه ول و رها. و اتفاقا حفظ كشش و جذابيت همراه با حريم از كارايي هاي مهم حجاب است.

ضمن اينكه «پلينت روث» مي گويد: رواج فرهنگ برهنگي نه تنها آن را به صورت عادي و يك چيز بي اهميت در نياورده بلكه عطش روحي را افزايش داده است. آري بي حجابي نيز حريص بودن را كم نمي كند اما قطعا رابطه دو جنس مخالف را به لجن مي كشاند و زن را بي ارزش مي كند.

شبهه ۶: حجاب كفن است.

پاسخ: اگر حجاب كفن است پس چرا غرب از آن هراس دارد؟ زن بي حجاب زن بزم است و زن محجبه زن رزم. براي ستمكاران عالم زن بزم خطر ندارد ولي زن رزم ريشه آنان را مي كند. لذا پشت سر زنان بزم، پُر است از ستمگران عالم. در دوران رضاشاه پهلوي نيز مساله بدحجابي با چماق تحميل شد نه اينكه تمايل اوليه زنان ايراني باشد. علت تحميل هم اين بود كه زن بزم، مردان رزم تحويل جامعه نمي دهند لذا دربار، فراماسونرها، بابيت و وهابيت، زنان بدكاره، محصلين فرنگ و رضاشاه ديكتاتور از جريان بي حجابي پشتيباني كردند. حجاب كفن نيست بلكه حجاب، فرهنگ غرب و استثمار و استعمارگران را كفن مي كند.

شبهه ۷: برخي مي گويند اولا چادر گران است و مانتو از نظر اقتصادي با صرفه تر است و ثانيا: رنگ مشكي باعث بوجود آمدن انواع ناراحتي هاي رواني و افسردگي مي گردد پس بهتر است چادر مشكي به چادر صورتي و رنگ هاي متنوع تبديل گردد…! نظر شما چيست؟ آيا چادر مشكي افسردگي مي آورد؟

پاسخ: اولا وقتي يك زن چادري را (كه در طول يك يا دو سال يك چادر بيشتر لازم ندارد) با خانمي كه بدون چادر هر هفته با يك نوع لباس و رنگ و با خرج كردن پول زيادي براي انواع آرايش در نظر مي گيريم به مراتب از نظر اقتصادي چادر با صرفه تر است. بلكه آن خانم هايي كه دائم به چادر اشكال مي كنند گاهي مانتوهايشان چندين برابر قيمت يك چادر است.

ثانيا: مگر دختر يا زن چادري مي خواهد هميشه چادر سرش نمايد تا رنگ مشكي اثر منفي از جهت رواني بر وي داشته باشد، بلكه چادر را براي اوقات كمي كه در بيرون از منزل هست استفاده مي كند و در درون خانه و در مكاني كه نامحرم نيست مي تواند از لباس هاي خوش رنگ و مناسب استفاده كند و اسلام هم روي اين موضوع تاكيد نموده است.

ثالثا: اگر رنگ مشكي اينقدر خطرناك است چطور شما در ميهماني ها و پارتي هاي خصوصي خود تيپ مشكي مي زنيد؟!

رابعا: اگر اين حرف شما صحت داشته باشد بايد همه خانم هاي بدحجاب و زناني كه از انواع اقسام لباس ها و رنگ ها در خيابان استفاده مي كنند و نظر مردان بويژه جوانان لاابالي را به خود خيره مي كنند بايد از نظر رواني و روحي سالم ترين زنان باشند و از نظر اجتماعي و اخلاقي و مشكلات خانوادگي مانند طلاق و… كمترين ناراحتي نداشته باشند، درحالي كه در آمار و حقايق غير از اين است و اصلا بر مبناي نظر شما جوامع غربي بايد شاداب ترين و سالم ترين مردم را از نظر روحي و اخلاقي داشته باشند اما مي بينيم و خود غربي ها هم بارها اعتراف كرده اند كه كشور هاي غربي بالاترين آمار را از نظر مشكلات اخلاقي و روحي در بين جوامع دارند.

خامسا: اگر رنگ مشكي اين آثار منفي را دارد بايد در آفريقا يك آدم سالم از نظر رواني پيدا نشود! در حالي كه مردم شريف و سياه پوست آفريقا از جمله بلال حبشي موذن رسوا خدا(ص)  از نظر رواني و اخلاقي و صفا و محبت به مراتب بالاتر از مردم فرنگ و پيروانش هستند.

شبهه ۸: حجاب در كجاي قرآن آمده است؟!

پاسخ: آيات حجاب در نور قرآن:

«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ (۳۰ نور) وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (۳۱ نور)

به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و فروج خود را حفظ كنند، اين براى آنها پاكيزه‏ تر است، خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است.
و به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس‏ آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرى‏ هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود (و صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان تا رستگار شويد.

«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتي لا يَرْجُونَ نِكاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَهٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَميعٌ عَليمٌ‏‏» (نور ۶۰)

زنان سالخورده‏ اي كه از سن ازدواج آنها گذشته باشد و ديگر اميدي به ازدواج ندارند گناهي بر آنان نيست كه لباس هاي روئين خود را بر زمين بگذارند، در حالي كه خود را آرايش و زينت ننموده باشند.

«يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا قرن في بيوتكن و لا تبرجن تبرج الجاهليه الاولي و اقمن الصلوه و آتين الزكوه و اطعن الله و رسوله انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» (احزاب ۳۲ و ۳۳)

اي زنان پيغمبر شما همچون ساير زنان نيستيد. اگر پرهيزكار باشيد مواظب باشيد كه در سخن نرمش زنانه و شهوت آلود به كار نبريد كه موجب طمع بيماردلان گردد. به خوبي و شايستگي سخن بگوئيد. در خانه هاي خويشتن قرار گيريد و مانند دوران جاهليت نخستين، به خودنمائي و خودآرائي از خانه بيرون نشويد.

«ِاذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسَْلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَالِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» (احزاب ۵۳)

و هر گاه از همسران پيامبر چيزى از وسايل زندگى (به عنوان عاريت) خواستيد از پشت پرده بخواهيد اين رفتار براى دل‏ هاى شما و دل‏ هاى آنان به پاكى و پاكدامنى است.

«يَأَيهَا النَّبىُّ قُل لاَزْوَجِك وَ بَنَاتِك وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَلِك أَدْنى أَن يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيما» (۵۹ احزاب)

اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (لباس هاي يكسره و بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه (از كنيزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است و (اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده) خداوند همواره غفور و رحيم است.

شبهه ۹: بر فرض پذيرفتن حجاب از كجا معلوم كه معني آن همان كيفيتي است كه شما در نظر داريد و از كجا معلوم «چادر» حجاب برتر باشد؟

پاسخ: معناي جلباب:

واژه جلباب (با كسر جيم) در اصل مصدر فعل رباعي «جلبب» است كه از مصدر، اسم ذات اراده شده، نام پوشش ويژه اي قرار گرفته است. تعبير از اسم ذات به وسيله مصدر، باعث شده است كه مبالغه در پوشاندن را بفهماند، به گونه اي كه دلالت بر معناي پوشش بزرگ و كامل كند. به رغم وجود اختلاف در تفسير معناي جلباب حتي كساني كه تصريح كرده اند در معناي آن اختلاف است نيز قبول دارند كه در اصل لغت به معناي پوشش گسترده و فراگير است كه ظاهر و روي همه بدن را بپوشاند و روي لباس هاي ديگر پوشيده مي شود.

برخي فرهنگ نامه هاي ويژه لغات قرآن كه جلباب را چادر معنا كرده اند:

۱ـ لسان التنزيل

۲ـ فرهنگ نامه قرآني

۳ـ الدّرّ في الترجمان

۴ـ تفسير مفردات قرآن نسخه كهن

۵ـ نثر طوبي

۶ـ قاموس قرآن

۷ـ واژه هاي دخيل در قرآن مجيد

برخي تفسيرهاي قرآن كه جلباب را چادر معنا كرده اند:

۱ـ تفسير نسفي

۲ـ تفسير شريف لاهيجي

۳ـ تفسير ابوالفتوح رازي

۴ـ مخزن العرفان

۵ـ مواهب علّيه (تفسير حسيني)

۶ـ تفسير سورآبادي

۷ـ تفسير شريف البلابل و القلاقل

۸ـ تفسير اثني عشري

۹ـ منهج الصادقين في الزام المخالفين

۱۰ـ اطيب البيان في تفسير القرآن.

برخي رساله هاي علمي كه جلباب را چادر معنا كرده اند:

۱ـ سدول الجلباب في وجوب الحجاب (۱۲۹۱ش)، آيت اللّه سيدعبداللّه بلادي بوشهري

۲ـ رساله شريفه لزوم حجاب (۱۲۹۳ش)، مؤلف: چند نفر از مسلمين مشروطه خواه

۳ـ رساله ردّ كشف حجاب (۱۲۹۶ش)، سيد اسداللّه خرقاني

۴ـ صواب الخطا في اتقان الحجاب (۱۳۰۴)، ميرمحمد هاشم مرندي خويي

۵ـ جوابيه مقاله ضالّه طالبين رفع حجاب (۱۳۰۶ش)، زينب بيگم شيرازي

۶ـ وسيله العفاف يا طومار عفت (۱۳۰۶ش)، شيخ يوسف نجفي گيلاني

۷ـ سرادق دوشيزگان و سعادت ايرانيان در وجوب حجاب و لزوم نقاب (۱۳۰۷ش)، سيدمحمدعلي مباركه اي

۸ـ رساله حجابيه (۱۳۱۷ش)، شيخ فياض الدين زنجاني

۹ـ رساله در اثبات وجوب حجاب (۱۳۲۴ش)، مباحثه مكتوب ابوالفضل حاذقي و سيدعلي اصغر لاري

۱۰ـ حجاب و پرده داري (۱۳۲۴ش)، مباحثه مكتوب ابوالفضل حاذقي و سيدعلي اصغر لاري.

(ر. ك. پايگاه اطلاع رساني حوزه)

شبهه ۱۰: براي نهادينه كردن فرهنگ حجاب و عفاف چه بايد كرد؟ آيا راه حل اجبار حكومتي است؟

پاسخ: بي شك راه حل اصلي اقدامات فرهنگي است اما ادله اي نيز براي استفاده از اجبار حكومتي در موقع مقتضي وجود دارد.

برخي راه حل هاي خوب را مي توان به صورت زير اشاره كرد:

– تبيين عقلاني بودن و مفيد بودن حجاب

– مبارزه با فساد و تبعيض و فقر در جامعه

– كوتاه نمودن مدت زمان دوران اخذ مدرك فوق ليسانس و سربازي به ۲۳ سالگي

– ايجاد اشتغال و تسهيلات در امر ازدواج جوانان

– نهادينه كردن فرهنگ ازدواج آسان

– كوتاه نمودن دوران خدمت سربازي

– كمك در دستيابي سريع تر جوانان به هويت خويش

– پيشرفت و تعالي كشور با توليد فكر

– خودباوري

ريشه هاي هفتگانه بدحجابي (از نگاه دكتر رحيم پور ازغدي):

الف) جو زدگي

ب) فساد اخلاقي

ج) تنبلي

و) تربيت غلط خانوادگي

ه) سياسي (لجبازي)

ن) شوهريابي

طبعا براي برطرف كردن هر يك از علل بدحجابي بايد نسخه اي جداگانه بپيچيم و نبايد يكسان برخورد كنيم.

ادله قائلين به الزام حكومتي حجاب:

الف) سيره عقلا بر جلوگيري از اختلال نظام و استيفاي مصالح است.

ب) اطلاقات ادله احكام فردي و اجتماعي دين بر اجرا است يعني غرض خدا از نزول احكام اجراي آن هاست.

ج) ادله نهي از منكر كه يكي از مراتب آن نهي عملي است.

و) اصل فقهي: كل من خالف الشرع فعليه حدّ او تعزير.

سخنان گوهر بار رهبري درخصوص حجاب و عفاف

گزيده اي از بيانات مقام معظم رهبري در خصوص حجاب و عفاف

_ زن مسلمان از درون خانواده تا درون جامعه و تا مسايل علمي و سياسي و ارزش‌هاي اخلاقي و نيزنشان دادن منش‌هاي بزرگ انقلابي مي‌تواند به زندگي آن حضرت (فاطمه زهرا (س)) تأسي جويد.

_ زنان ما بايد بدانند كه همين آگاهي و معرفت و صبر و تحمل آنان ناشي از بينش اسلامي حضرت زينب(س) بود كه توانست حادثه كربلا را اينچنين بزرگ و ماندگار در تاريخ نگه دارد و دستاوردهاي عظيم معنوي و تاريخي اين حادثه را ماندگار سازد.

_ «سكينه كبري» يكي از مشعل‌هاي معرفت عربي در همة تاريخ اسلامي تا امروز است.

_ زنان مسلمان ايراني در دنياي امروز رسالتي عظيم بر عهده دارند و بعنوان الگوي زنان جهان بايد پيام متعالي خود را در عرصه‌هاي مختلف بشري به گوش جهانيان برسانند.

_ امروز زن ايراني سرمشق و الگوي زنان مسلمان كشورهاي ديگر است.

_ لقب«ام ابيها» بيانگر احساس مسئوليت فاطمه (س) است نسبت به پدر بزرگوارشان

_ زندگي فاطمه زهرا(س) در همه ابعاد پر از كار و تلاش و تكامل و تعالي روحي يك انسان است.

_ فاطمه زهرا(س) با آن عظمت و جلالت, در محيط خانه يك همسر است.

_ شخصيت زهراي اطهر (س) در ابعاد سياسي, اجتماعي و جهادي , شخصيت ممتاز و برجسته‌اي است.

_ اين زندگي جهادي فاطمه زهرا(س) است كه بسيار عظيم و فوق‌العاده و حقيقتاً بي‌نظير است و يقيناً در ذهن بشر چه امروز و چه در آينده يك نقطه درخشان و استثنايي است.

_ از لحاظ زيبايي هنري اين سخن فاطمه زهرا(س) (خطبه حضرت زهرا(س) ) مثل زيباترين و بلندترين كلمات نهج‌البلاغه و در حدّ سخنان امير المومنين (ع) است.

_ تجليل از مقام فاطمه (س) تكريم ايمان, تقوا, علم, ادب, شجاعت, ايثار, جهاد, شهادت و در يك كلمه مكارم اخلاق است.

_ حضرت فاطمه زهرا(س) خلاصه نبوّت و ولايت است.

_ شخصيت فاطمه (س) مجسم كننده هويت حقيقي و همه جانبه يك مسلمان است.

_ فاطمه زهرا(س) به عنوان الگو, معرفت, دانش , عبادت, زهد, خانه‌داري , جهاد, شهادت و تمام امتيازات و خصوصيات يك انسان والا و معصوم را با خود دارد.

_ زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) الگوي زندگي يك زن مسلمان است.

_ حضرت فاطمه زهرا(س) از نظر انديشه اسلامي و معرفت, يكي از پيروان فكر اسلامي است.

_ او فرزندان خود را در محيط اسلامي, همراه با انديشه‌هاي اسلامي تربيت كرد و فضاي خانه‌ او آكنده ازمعنويات اسلامي بود.

_ او يك زن مبارز , پيگير, آگاه, دانشمند و در عين حال يك زن خانه‌دار و با توقع كم بود.

_ امروز بيداري زن مسلمان از بركات بزرگ انقلاب عظيم اسلامي است.

_ انتخاب چنين روزي به عنوان روز زن به معني انتخاب زيباترين, متعالي‌ترين و مقدس ‌ترين الگو براي زنان مسلمان, بلكه زنان همه جهان است.

_ خير كثيري كه خداوند متعال در سوره مباركه كوثر مژده آن را به پيامبر داد, فاطمه زهرا(س) است.

_ زن مسلمان بايد در راه فرزانگي و علم و در راه خودسازي معنوي و اخلاقي تلاش كند.

_ آنچه زن ايراني را به عنصري انقلابي, سياسي , آگاه و مبارز تبديل كرده است ايمان آگاهانه است.

_ عنصر اصلي تشكيل خانواده زن است , نه مرد.

_ جا دارد زن مسلمان با تأمل در مفاهيم اسلامي و ارزشگذاري‌هاي اسلامي و با دقت در خطوطي كه در نظام اسلامي براي پيشرفت زنان و مردان پيش‌بيني شده است, هويت خود را بازيابي كند.

_ جامعه زنان بايد كار فرهنگي در مورد زنان را در اولويت خود قرار دهند.

_ زنان در اصلاح جامعه نقش بسيار برجسته‌اي دارند.

_ زن بايستي در ميدان تلاش و جهاد عمومي و فعاليت‌هاي مشروع همگاني و در صحنة مبارزه با دشمن و در زمينه‌هاي سازندگي به اشكال گوناگون و در طيف وسيع شركت و حضور داشته باشد.

_ انقلاب يك سدّي را شكست و يك مسير جديدي را براي زنان بازكرد.

_ انقلاب زنهاي مسلمان را آن چنان ارزش بخشيد كه هيچگاه زن ايراني در طول تاريخ خود, اينقدر موقعيت و ارزش نداشت.

_ بايد زنان انديشمند و آگاه ايران اسلامي, راه روشن خود را ادامه دهند و گام‌ها را متين و محكم بردارند.

_ زن اسلامي زني است كه راه را درست مي‌رود, هدف را درست تشخيص مي‌دهد و در اين راه حاضر به فداكاري است و چنين زني عظمت مي‌آفريند, همچنان كه زنان ايران عظمت آفريدند.

_ خانم‌ها سربازان خط مقدّم انقلاب بودند.

_ با پيروزي انقلاب جامعه ما تحولي الهي يافت و زنان در اين تحول جزء پيشگامان بودند.

_ نقش زنان در انقلاب ثابت كرد كه زن در ساية ايمان و آگاهي ... مي‌تواند نقش اول را در تحولات تاريخي ايفا كند.

_ حضور خانم‌ها در همه مراحل انقلاب, حضوري زنده و نيرومند و قوي بود.

_ بسيج يك زن در واقع بسيج يك خانواده است.

_ كار بايد با كرامت و با ارزش معنوي و انساني زن منافات نداشته باشد. بايد زن را تذليل نكند, زن را وادار به تواضع و خضوع نكند.

_ تحميل كار سنگين به زن ظلم به زن است.

_ هر حركتي كه براي دفاع از زن انجام مي‌گيرد, بايد ركن اصلي آن رعايت عفاف زن باشد.

حجاب براي زن به معناي عصمت و حفظ زن است.

_ حفظ حجاب و حفظ عفت, حفظ خط اسلام و ايمان مردم است.

_ حجاب اسلامي وسيله حفظ وصيانت عفاف انساني است.

_ حجاب و پوشش زن مظلوميت و شخصيت وي بشمار مي‌رود.

_ چادر بهترين نوع حجاب و نشانة ملي ماست.

_ هر ايده و انديشه و انقلابي كه در غالب هنر نگنجد, ماندني نخواهد بود.

_ بر روي مسئله حجاب كار هنري و كار زيباي تبليغي بايد صورت بگيرد.

_ روش اسلام و نظام جمهوري اسلامي ايران نسبت به زن محترمانه, تكريم‌آميز , مصلحت انديشانه, عاقلانه و به نفع بشريت است.

_ امروز زنان كشور بايد خودشان را مثل مردان موظف بدانند.

_ حضور روز افزون زنان مسلمان و مومن در كسوت متخصص و استادي ماية مباهات و افتخار نظام جمهوري اسلامي است.

_ اسلام از مردي كه به زن و دختر خود ظلم كند, متنفّر و بيزار است.

_ زن مسلمان با حجاب، امنيت خود و مردان را در جامعه تأمين مي‌كند.

_ زن امروز ايران در صحنه علم و سياست و هنر و در گونه گونه فعاليتهاي اجتماعي از گذشته بسي فعالتر و ميدان‌دارتر است.

_ اولين پاسخ‌دهندگان به همه دعوتهاي بزرگ انقلابي بانوان هستند.

_ زن بايد با ايمان و آن هم ايمان آگاهانه زيور يافته باشد تا او را بتوان بعنوان يك الگو به حساب آورد

_ از نظر اسلام زن بايد به مثابه يك عنصر انساني تمام مراحل كمال انساني را بپيمايد.

_ روز مبارك زن، روز شرافتمندي عنصر تابناكي كه زيربناي فضيلتهاي انساني و ارزشهاي والاي خليفه‌الله در جهان است.

_ حضرت فاطمه زهرا(س) برترين نمونه مجسم براي زن مسلمان است.

_ پايبندي به اصالت‌ها و ارزشهاي معنوي رسالت امروز زنان مسلمان است.

_ بايد زنان انديشمند و آگاه ايران اسلامي راه و روش خود را ادامه دهند.

_ ملت ايران امروز به بركت انقلاب قادر گشته است كه نظرگاه جديدي در باب زن و ارزشهاي او ارائه كند.

_ زن مي‌تواند بعنوان يك مبارز، يك سلحشور، يك مجاهد في‌سبيل‌الله در صحنة جامعه ظاهر شود.

_ عمل به سيرة بانوي بزرگ اسلام زهراي اطهر(س) وظيفة شيفتگان عصمت و طهارت است.

_ زنان مسلمان بايد خود را از درياي معرفت و كرامت حضرت فاطمه (س) بهره‌مند سازد.

_ زهراي اطهر(س) در زندگي پيامبر اسلام و علي‌بن ابي‌طالب به مانند نوري مي‌درخشيد.

_ مادر، از هر سازنده‌اي سازنده‌تر و با ارزش‌تر است.

_ يك كشور نمي‌تواند از نيروي كار زنان در عرصه‌هاي مختلف بي‌نياز باشد.

_ ما به زنان مسلمان خودمان افتخار مي‌كنيم.

_ زن سرشار از ارزشهاي اسلامي و انقلابي است.

-اين عظمت اسلام است كه در چهرة زنان انقلابي ما در دوران انقلاب آشكار شد.

 

 

 

علت نامگذاري 21 تير ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

زيرپا نهادن رسوم مذهبي

وقتي رضاخان به قدرت رسيد، درصدد فريب مردم برآمد. او با پاي پياده همراه دسته جات عزاداري حركت مي كرد و در مجالس عزاداري و تكيه ها حاضر مي شد و خود را مقيّد به اصول مذهب نشان مي داد. اما بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تلاش خود را در راه زير پا نهادن رسوم مذهبي به كار بست. او در راه رسيدن به اهداف شوم و پليد خود، حتي حرم مطهر امام رضا عليه السلام را به خاك و خون كشيد و واقعه مسجد گوهرشاد، نمونه بارز و علني دشمني او با اسلام بود.

تغيير لباس دستور استعمارگران

رضاخان به دستور استعمارگران غربي و به كمك جريان وابسته روشن فكر، تمام توان خود را در تغيير لباس ملي به كار گرفت و به عنوان لباس متحدالشكل، مردم را مجبور به تغيير لباس و كلاه نمود و از تمامي قدرت و ابزاري كه در دست داشت،براي اين مقصد استفاده كرد. او لباس روحانيت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به تركيه، يكي از توطئه هاي روشن فكران وابسته بود تا رضاخان تحت تأثير قرار گيرد و در تغيير ماهيت ملي و اسلامي ايران تلاش نمايد.

پيش بيني مخالفت روحانيون

در زمان رضاخان، پيش از آن كه طرح تغيير لباس و بر سر گذاشتن كلاه شاپو به مرحله اجرا درآيد، براي جلوگيري از مخالفت روحانيان، نخست دولت اعلام كرد به اين دليل كه اشخاص غير روحاني يا روحاني نمايان، نتوانند از پوشيدن لباس و عمامه سوء استفاده كنند، بايد اشخاصي كه به اين لباس ملبّس هستند، از دو نفر از مراجع گواهي بگيرند كه آيا براي پوشيدن لباس روحانيت صلاحيت دارند يا خير و مجتهدان نيز شهادت نامه بدهند. سپس روحانيان گواهي را به وزارت معارف ببرند و اجازه پوشيدن لباس دريافت كنند. دولت بدين ترتيب، در مورد كساني كه معمّم بودند، سخت گيري هايي نمود. پس از آن، افراد معمّم، يا در معابر رفت وآمد نمي كردند و در خانه مي ماندند و يا اگر در معابر رفت و آمد مي كردند، گرفتار پليس مي شدند.

تأثير اقتصادي تغيير لباس

تأثير اقتصادي تغيير لباس و كشف حجاب، اين بود كه زمينه استفاده از لباس ها، لوازم آرايش و ساير فراورده هاي ظاهر فريب سرمايه داري فراهم گرديد؛ زيرا تا وقتي كه مرد و زن ايراني لباس سنتي خود را مي پوشيدند، طبعا مناسب با آن زيور آلات مصرف مي كردند و بيش تر لباس ها و زيور آلات نيز در داخل كشور توليد مي شد و محتاج محصولات غربي نبودند. اين موضوع، براي سرمايه داري غرب غيرقابل تحمل بود. از اين رو، با تغيير لباس مردان و زنان به سبك اروپايي، ايرانيان مجبور شدند توليدات آن ها را وارد كشور كرده، سپس تهيه و مصرف كنند. بدين ترتيب، كم كم صنايع داخلي از قبيل كارگاه هاي نسّاجي پارچه و شال و نمدمالي و عبابافي و..، چون نمي توانستند با مدهاي رنگارنگ پاريس و لندن و نيويورك مقابله و رقابت كنند، از بين رفتند و سرمايه هاي داخلي، به جاي توليد، مجبور به واردات شده و سرمايه داران استعماري هم درآمدهاي سرشاري را به جيب زدند.

بايد صورتا و سنتا غربي شويم

رضا شاه بعد از مسافرت تركيه، در اغلب اوقات، ضمن صحبت از پيشرفت سريع كشور تركيه، از تغيير لباس مردان و رفع حجاب خانم ها سخن مي گفت و اين مسأله را تشويق مي كرد. او يك روز اوايل خرداد 1314، هيأت دولت را احضار كرد و گفت: «ما بايد صورتا و سنتا غربي شويم و بايد در قدم اول، كلاه ها تبديل به شاپو شود. پس فردا كه افتتاح مجلس دوره دوازدهم است، همه بايد با شاپو حاضر شوند و در مجالس بايد كلاه را به عادت غربي ها از سر بردارند و نيز بايد شروع به رفع حجاب زن ها نمود. شما وزرا و معاونان بايد پيشقدم شويد».

جنبش شيراز، مقدمه قيام مشهد

چند ماه قبل از قيام مردم مشهد، يعني در يكي از شب هاي جمعه ماه ذي الحجه سال 1353ق، وزير معارف مسافرتي به شيراز مي كند و به مناسبتي، مجلس جشني با حضور قشرهاي مختلف مردم برپا مي شود. پس از ايراد سخنراني ها و نمايش، در خاتمه، عده اي از دوشيزگان بر روي صحنه نمايان مي شوند و ناگهان نقاب از چهره برمي گيرند و اركستر آهنگ رقص مي نوازد و دختران به پاي كوبي مي پردازند. در اين هنگام، عده اي به عنوان اعتراض از آن جا خارج مي شوند. روز بعد، اين خبر مانند بمبي صدا مي كند و عده اي از مردم در مسجد وكيل اجتماع مي نمايند. سيد حسام الدين فالي كه از عالمان و روحانيان با نفوذ شيراز بود، به منبر مي رود و اين گونه اعمال را تقبيح و محكوم مي كند. خبر جنبش شيراز و تعطيل بازار به تهران مي رسد، به ناچار دستور گرفتاري سيد حسام الدين صادر مي شود و او را زنداني مي كنند.

تغيير لباس، مقدمه كشف حجاب

خبر گرفتاري حسام الدين فالي از روحانيان شيراز به حوزه علميه قم، مشهد و تبريز مي رسد. در تبريز دو مرجع بزرگوار، يكي آيت اللّه سيد ابوالحسن انگجي و ديگري آيت اللّه آقا ميرزا صادق، درباره تغيير لباس و كلاه شاپو اعتراض مي كنند. از تهران دستور تعقيب داده مي شود كه آن دو نفر توقيف و به سمنان تبعيد مي گردند. در مشهد هم كه دستور تغيير لباس، به همراه خبر جشن شيراز و گرفتاري فالي و تبعيد دو نفر از عالمان تبريز، غوغايي برپا مي كند و مراجع روحاني را سخت ناراحت نموده، جلساتي براي بحث و گفت وگو درباره اين مسايل تشكيل مي گردد. در اين جلسات، مسأله تغيير لباس مطرح مي شود و علما اظهار عقيده مي كنند كه دنباله تغيير لباس، به برداشتن حجاب منتهي خواهد شد و بايد با شدت از آن جلوگيري نمود.

تغيير لباس پيامد تغيير فرهنگ

تغيير لباس، همواره پيامد تغيير يك فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نكند، نمي تواند با لباس خود وداع كند و تا فرهنگ يك قوم را نپذيرد لباس آنان را به تن نمي كند.

درست به همين دليل است كه در احاديث ما آمده است كه هر كه خود را به گروهي شبيه سازد، هم از آن گروه به شمار مي آيد». لباس هر انسان، پرچم كشور وجود اوست؛ پرچمي است كه او بر سر در خانه وجود خود نصب كرده و با آن اعلام مي كند كه از كدام فرهنگ پيروي مي كند. هم چنان كه هر ملتي با وفاداري و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هويت ملي و سياسي خود ابراز مي كند، هر انسان نيز مادام كه به يك سلسله ارزش ها و بينش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بينش ها را از تن به در نخواهد كرد.

گرد همايي مردم در مسجد گوهرشاد

مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنراني بر ضد لباس بيگانه و اسلام زدايي شده بود. با بازداشت برخي از عالمان مبارز، اجتماعات وسيع تر گرديده و لحن سخنرانان آتشين تر و شعار مردم تندتر شده بود. از مركز به شهرباني مشهد دستور داده شد كه واعظان معروف شهر را دستگير كنند. اما گردهمايي فزاينده مردم در مسجد گوهرشاد براي شنيدن سخنان واعظان و روحانيان، بيش تر شد. علما و مجتهدان در منزل يكي از مراجع اجتماع كرده و تصميم گرفتند كه تلگرافي به شاه مخابره و او را از اقدامات ضد ديني اش منصرف سازند. اين تلگراف به امضاي هشت تن از علماي متعهد ارسال گرديد. سپس خطباي معروف و مشهور چون شيخ مهدي واعظ خراساني، شيخ عباس علي محقق و شيخ بهلول در مسجد گوهرشاد به منبر رفتند و مردم را بيش از پيش آگاه ساختند.

حمله به مسجد گوهرشاد

صبح جمعه 20 تير سال 1314، قزّاقان رضاخان براي متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بي محابا به روي مردم تيراندازي كردند و در اين ماجرا، حدود يك صد نفر كشته و زخمي شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت كردند. پس از اين هجوم، مردم از اطراف با ابزاري از قبيل داس، بيل و چوب و... به طرف مسجد سرازير شدند. مسجد گوهرشاد لبريز از جمعيت گرديد. روحانيان به ترتيب بر بالاي منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنراني پرداختند. روز شنبه 21 تيرماه در مسجد؛ شعارهاي ضد سلطنت و ضد حجاب زدايي داده مي شد و مسجد يك پارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتي را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد كه همه را دستگير و مجازات نمايند. سران شهرباني و آگاهي، نيروهاي خويش را هماهنگ كرده، قرار گذاشتند پس از نيمه شب، تهاجم خود را آغاز نمايند. قزّاقان نيز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسل هاي سنگين را بر بام هاي مشرف به مسجد كار گذاشتند.

حيله اسدي، نائب التوليه آستان قدس رضوي

قزّاقان و نيروهاي شهرباني و آگاهي كه در اطراف مسجد و نقاط حساس شهر مشهد مستقر شده بودند، شايع كردند كه براي حفاظت از بانك ها آمده اند. اسدي، نايب التوليه رضاشاه، از نقشه كشتار مطلع شد و چون مي دانست كه مجتهدان هم در مسجد هستند، درصدد برآمد كه آن ها را از آن جا خارج كند. از اين رو، به دروغ پيغام فرستاد كه تلگراف شما را اعلي حضرت همايوني پاسخ گفته، تشريف بياوريد براي مذاكره و با اين حيله مجتهدان را از كشيك خانه به مسجد دارالتوليه كشاند. او مي دانست اگر مجتهدان و عالمان طراز اول در اين حمله و يورش كشته شوند، خراسان يك پارچه آتش خواهد شد و اين آتش، گسترش خواهد يافت و ديگر به هيچ روي نمي توان از آن جلوگيري كرد. پس با اين حيله علما را از مسجد خارج ساخت.

فتح مسجد گوهرشاد

پاسي از نيمه هاي شب دوازدهم ربيع الثاني گذشته بود كه صداي غرش مسلسل هاي قزّاقان، حرم مطهر امام رضا عليه السلام را به لرزه انداخت و سربازان شاه، به فرماندهي سرلشكر ايرج مطبوعي، براي فتح مسجد گوهرشاد به حركت درآمد. عده اي از مأموران مخفي رژيم، پيش تر وارد مسجد شده بودند و قرار بود آن ها از داخل وارد عمل شده و راه را براي ورود نيروهاي رضاخان به داخل مسجد هموار كنند و چنين شد. دژخيمان اسلحه به دست، پا به درون خانه خدا گذاشتند و همه مسجديان را از دم تيغ گذراندند.

توقيف علما و روحانيان

از روز يكشنبه 22 تير، دولت به توقيف و بازداشت علما و روحانيان مشهد اقدام نمود وعده اي از علما را توقيف كرد و عده اي از آن ها هم مخفي شدند. از جمله توقيف شدگان، آيت اللّه سيد يونس اردبيلي و آقازاده، فرزند آخوند ملامحمد كاظم بودند. بيش از سي نفر از عالمان و واعظان را دستگير كردند و شهر تقريبا حالت حكومت نظامي به خود گرفته و ورود و خروج اشخاص به شهر، مستلزم داشتن جواز بود. ماموران براي دستگيري شيخ بهلول جايزه تعيين كرده بودند. پس از رفع غائله، اداره شهرباني براي پيدا كردن عاملان واقعه دست به كار شد و عده اي تحت بازجويي قرار گرفتند و در نتيجه، اسدي، نائب التوليه آستان قدس هم كه يكي از محركان معرفي شد، بلافاصله دستگير شد و تحت محاكمه قرار گرفت و در دادگاه نظامي به اعدام محكوم گرديد.

اهانت به آستان قدس رضوي

كشتار دسته جمعي مردم مشهد و دستيگري و محاكمه عده اي از علما و محكوم كردن جمعي در دادگاه هاي نظامي و صدور مجازات هاي سنگين و حكم اعدام براي عده اي، رفته رفته در كشور موجب گفت وگوها و ابراز نارضايتي هايي گرديد و مردم در مورد ديانت رضاخان دچار ترديد شدند؛ زيرا مردم آن چه در صحن حضرت رضا ديده بودند، براي يكديگر بازگو كرده و اين همه قساوت و خون ريزي را تقبيح مي كردند؛ چرا كه نظاميان، حرمت آستان قدس رضوي را رعايت نكرده و در اين مكان مقدس، خون هزاران بي گناه را بر زمين ريخته بودند.

سخن رهبر كبير انقلاب

رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني رحمه الله در خصوص تغيير لباس و كلاه چنين بيان داشتند: «... آن هايي كه اين قدر قوه تميز ندارند كه كلاه لگني را كه پس مانده درندگان اروپاست، ترقي كشور مي دانند، با آن ها حرفي نداريم كه آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذيرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزديده اند... . آن روز كه كلاه پهلوي سر آن ها گذاشتند، همه مي گفتند: مملكت بايد شعار ملي داشته باشد، استقلال در پوشش دليل استقلال مملكت و حافظ آن است. چند روز بعد، كلاه لگني [شاپو] گذاشتند سر آن ها، يك دفعه حرف ها عوض شد. گفتند: ما با اجانب مراوده داريم. بايد همه هم شكل باشيم تا در جهان با عظمت باشيم. مملكتي كه با كلاه عظمت براي خود درست مي كند يا برايش درست مي كنند، هر روزي كلاهش را ربودند، عظمتش را هم مي برند».

قيام مسجد گوهرشاد، نقطه اوج مبارزات

قيام مسجد گوهرشاد و كشته شدن هزاران نفر از مردم و روحانيت و تبعيد و زنداني شدن جمع بسياري از آن ها، نقطه اوج مبارزه هاي بر ضد رضاخان بود و از آن واقعه جان گداز تا سقوط پهلوي اول و دوم، اين مبارزه هم چنان ادامه داشت تا اين كه خداوند متعال، پاداش اين مبارزات و از جان گذشتگي ها را، پيروزي انقلاب اسلامي، كه از بزرگ ترين انقلاب هاي تاريخ است، قرارداد و اين ملت را به نعمت استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي آراسته و مفتخر ساخت و عظمت اسلام را زنده نمود و آن را مقدمه اي براي ظهور منجي عالم بشريت حضرت مهدي موعود(عج) قرار داد.

سخنان گوهر بار رهبري درخصوص حجاب و عفاف

گزيده اي از بيانات مقام معظم رهبري در خصوص حجاب و عفاف

_ زن مسلمان از درون خانواده تا درون جامعه و تا مسايل علمي و سياسي و ارزش‌هاي اخلاقي و نيزنشان دادن منش‌هاي بزرگ انقلابي مي‌تواند به زندگي آن حضرت (فاطمه زهرا (س)) تأسي جويد.

_ زنان ما بايد بدانند كه همين آگاهي و معرفت و صبر و تحمل آنان ناشي از بينش اسلامي حضرت زينب(س) بود كه توانست حادثه كربلا را اينچنين بزرگ و ماندگار در تاريخ نگه دارد و دستاوردهاي عظيم معنوي و تاريخي اين حادثه را ماندگار سازد.

_ «سكينه كبري» يكي از مشعل‌هاي معرفت عربي در همة تاريخ اسلامي تا امروز است.

_ زنان مسلمان ايراني در دنياي امروز رسالتي عظيم بر عهده دارند و بعنوان الگوي زنان جهان بايد پيام متعالي خود را در عرصه‌هاي مختلف بشري به گوش جهانيان برسانند.

_ امروز زن ايراني سرمشق و الگوي زنان مسلمان كشورهاي ديگر است.

_ لقب«ام ابيها» بيانگر احساس مسئوليت فاطمه (س) است نسبت به پدر بزرگوارشان

_ زندگي فاطمه زهرا(س) در همه ابعاد پر از كار و تلاش و تكامل و تعالي روحي يك انسان است.

_ فاطمه زهرا(س) با آن عظمت و جلالت, در محيط خانه يك همسر است.

_ شخصيت زهراي اطهر (س) در ابعاد سياسي, اجتماعي و جهادي , شخصيت ممتاز و برجسته‌اي است.

_ اين زندگي جهادي فاطمه زهرا(س) است كه بسيار عظيم و فوق‌العاده و حقيقتاً بي‌نظير است و يقيناً در ذهن بشر چه امروز و چه در آينده يك نقطه درخشان و استثنايي است.

_ از لحاظ زيبايي هنري اين سخن فاطمه زهرا(س) (خطبه حضرت زهرا(س) ) مثل زيباترين و بلندترين كلمات نهج‌البلاغه و در حدّ سخنان امير المومنين (ع) است.

_ تجليل از مقام فاطمه (س) تكريم ايمان, تقوا, علم, ادب, شجاعت, ايثار, جهاد, شهادت و در يك كلمه مكارم اخلاق است.

_ حضرت فاطمه زهرا(س) خلاصه نبوّت و ولايت است.

_ شخصيت فاطمه (س) مجسم كننده هويت حقيقي و همه جانبه يك مسلمان است.

_ فاطمه زهرا(س) به عنوان الگو, معرفت, دانش , عبادت, زهد, خانه‌داري , جهاد, شهادت و تمام امتيازات و خصوصيات يك انسان والا و معصوم را با خود دارد.

_ زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) الگوي زندگي يك زن مسلمان است.

_ حضرت فاطمه زهرا(س) از نظر انديشه اسلامي و معرفت, يكي از پيروان فكر اسلامي است.

_ او فرزندان خود را در محيط اسلامي, همراه با انديشه‌هاي اسلامي تربيت كرد و فضاي خانه‌ او آكنده ازمعنويات اسلامي بود.

_ او يك زن مبارز , پيگير, آگاه, دانشمند و در عين حال يك زن خانه‌دار و با توقع كم بود.

_ امروز بيداري زن مسلمان از بركات بزرگ انقلاب عظيم اسلامي است.

_ انتخاب چنين روزي به عنوان روز زن به معني انتخاب زيباترين, متعالي‌ترين و مقدس ‌ترين الگو براي زنان مسلمان, بلكه زنان همه جهان است.

_ خير كثيري كه خداوند متعال در سوره مباركه كوثر مژده آن را به پيامبر داد, فاطمه زهرا(س) است.

_ زن مسلمان بايد در راه فرزانگي و علم و در راه خودسازي معنوي و اخلاقي تلاش كند.

_ آنچه زن ايراني را به عنصري انقلابي, سياسي , آگاه و مبارز تبديل كرده است ايمان آگاهانه است.

_ عنصر اصلي تشكيل خانواده زن است , نه مرد.

_ جا دارد زن مسلمان با تأمل در مفاهيم اسلامي و ارزشگذاري‌هاي اسلامي و با دقت در خطوطي كه در نظام اسلامي براي پيشرفت زنان و مردان پيش‌بيني شده است, هويت خود را بازيابي كند.

_ جامعه زنان بايد كار فرهنگي در مورد زنان را در اولويت خود قرار دهند.

_ زنان در اصلاح جامعه نقش بسيار برجسته‌اي دارند.

_ زن بايستي در ميدان تلاش و جهاد عمومي و فعاليت‌هاي مشروع همگاني و در صحنة مبارزه با دشمن و در زمينه‌هاي سازندگي به اشكال گوناگون و در طيف وسيع شركت و حضور داشته باشد.

_ انقلاب يك سدّي را شكست و يك مسير جديدي را براي زنان بازكرد.

_ انقلاب زنهاي مسلمان را آن چنان ارزش بخشيد كه هيچگاه زن ايراني در طول تاريخ خود, اينقدر موقعيت و ارزش نداشت.

_ بايد زنان انديشمند و آگاه ايران اسلامي, راه روشن خود را ادامه دهند و گام‌ها را متين و محكم بردارند.

_ زن اسلامي زني است كه راه را درست مي‌رود, هدف را درست تشخيص مي‌دهد و در اين راه حاضر به فداكاري است و چنين زني عظمت مي‌آفريند, همچنان كه زنان ايران عظمت آفريدند.

_ خانم‌ها سربازان خط مقدّم انقلاب بودند.

_ با پيروزي انقلاب جامعه ما تحولي الهي يافت و زنان در اين تحول جزء پيشگامان بودند.

_ نقش زنان در انقلاب ثابت كرد كه زن در ساية ايمان و آگاهي ... مي‌تواند نقش اول را در تحولات تاريخي ايفا كند.

_ حضور خانم‌ها در همه مراحل انقلاب, حضوري زنده و نيرومند و قوي بود.

_ بسيج يك زن در واقع بسيج يك خانواده است.

_ كار بايد با كرامت و با ارزش معنوي و انساني زن منافات نداشته باشد. بايد زن را تذليل نكند, زن را وادار به تواضع و خضوع نكند.

_ تحميل كار سنگين به زن ظلم به زن است.

_ هر حركتي كه براي دفاع از زن انجام مي‌گيرد, بايد ركن اصلي آن رعايت عفاف زن باشد.

حجاب براي زن به معناي عصمت و حفظ زن است.

_ حفظ حجاب و حفظ عفت, حفظ خط اسلام و ايمان مردم است.

_ حجاب اسلامي وسيله حفظ وصيانت عفاف انساني است.

_ حجاب و پوشش زن مظلوميت و شخصيت وي بشمار مي‌رود.

_ چادر بهترين نوع حجاب و نشانة ملي ماست.

_ هر ايده و انديشه و انقلابي كه در غالب هنر نگنجد, ماندني نخواهد بود.

_ بر روي مسئله حجاب كار هنري و كار زيباي تبليغي بايد صورت بگيرد.

_ روش اسلام و نظام جمهوري اسلامي ايران نسبت به زن محترمانه, تكريم‌آميز , مصلحت انديشانه, عاقلانه و به نفع بشريت است.

_ امروز زنان كشور بايد خودشان را مثل مردان موظف بدانند.

_ حضور روز افزون زنان مسلمان و مومن در كسوت متخصص و استادي ماية مباهات و افتخار نظام جمهوري اسلامي است.

_ اسلام از مردي كه به زن و دختر خود ظلم كند, متنفّر و بيزار است.

_ زن مسلمان با حجاب، امنيت خود و مردان را در جامعه تأمين مي‌كند.

_ زن امروز ايران در صحنه علم و سياست و هنر و در گونه گونه فعاليتهاي اجتماعي از گذشته بسي فعالتر و ميدان‌دارتر است.

_ اولين پاسخ‌دهندگان به همه دعوتهاي بزرگ انقلابي بانوان هستند.

_ زن بايد با ايمان و آن هم ايمان آگاهانه زيور يافته باشد تا او را بتوان بعنوان يك الگو به حساب آورد

_ از نظر اسلام زن بايد به مثابه يك عنصر انساني تمام مراحل كمال انساني را بپيمايد.

_ روز مبارك زن، روز شرافتمندي عنصر تابناكي كه زيربناي فضيلتهاي انساني و ارزشهاي والاي خليفه‌الله در جهان است.

_ حضرت فاطمه زهرا(س) برترين نمونه مجسم براي زن مسلمان است.

_ پايبندي به اصالت‌ها و ارزشهاي معنوي رسالت امروز زنان مسلمان است.

_ بايد زنان انديشمند و آگاه ايران اسلامي راه و روش خود را ادامه دهند.

_ ملت ايران امروز به بركت انقلاب قادر گشته است كه نظرگاه جديدي در باب زن و ارزشهاي او ارائه كند.

_ زن مي‌تواند بعنوان يك مبارز، يك سلحشور، يك مجاهد في‌سبيل‌الله در صحنة جامعه ظاهر شود.

_ عمل به سيرة بانوي بزرگ اسلام زهراي اطهر(س) وظيفة شيفتگان عصمت و طهارت است.

_ زنان مسلمان بايد خود را از درياي معرفت و كرامت حضرت فاطمه (س) بهره‌مند سازد.

_ زهراي اطهر(س) در زندگي پيامبر اسلام و علي‌بن ابي‌طالب به مانند نوري مي‌درخشيد.

_ مادر، از هر سازنده‌اي سازنده‌تر و با ارزش‌تر است.

_ يك كشور نمي‌تواند از نيروي كار زنان در عرصه‌هاي مختلف بي‌نياز باشد.

_ ما به زنان مسلمان خودمان افتخار مي‌كنيم.

_ زن سرشار از ارزشهاي اسلامي و انقلابي است.

-اين عظمت اسلام است كه در چهرة زنان انقلابي ما در دوران انقلاب آشكار شد.

 

 

 

علت نامگذاري 21 تير ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

زيرپا نهادن رسوم مذهبي

وقتي رضاخان به قدرت رسيد، درصدد فريب مردم برآمد. او با پاي پياده همراه دسته جات عزاداري حركت مي كرد و در مجالس عزاداري و تكيه ها حاضر مي شد و خود را مقيّد به اصول مذهب نشان مي داد. اما بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تلاش خود را در راه زير پا نهادن رسوم مذهبي به كار بست. او در راه رسيدن به اهداف شوم و پليد خود، حتي حرم مطهر امام رضا عليه السلام را به خاك و خون كشيد و واقعه مسجد گوهرشاد، نمونه بارز و علني دشمني او با اسلام بود.

تغيير لباس دستور استعمارگران

رضاخان به دستور استعمارگران غربي و به كمك جريان وابسته روشن فكر، تمام توان خود را در تغيير لباس ملي به كار گرفت و به عنوان لباس متحدالشكل، مردم را مجبور به تغيير لباس و كلاه نمود و از تمامي قدرت و ابزاري كه در دست داشت،براي اين مقصد استفاده كرد. او لباس روحانيت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به تركيه، يكي از توطئه هاي روشن فكران وابسته بود تا رضاخان تحت تأثير قرار گيرد و در تغيير ماهيت ملي و اسلامي ايران تلاش نمايد.

پيش بيني مخالفت روحانيون

در زمان رضاخان، پيش از آن كه طرح تغيير لباس و بر سر گذاشتن كلاه شاپو به مرحله اجرا درآيد، براي جلوگيري از مخالفت روحانيان، نخست دولت اعلام كرد به اين دليل كه اشخاص غير روحاني يا روحاني نمايان، نتوانند از پوشيدن لباس و عمامه سوء استفاده كنند، بايد اشخاصي كه به اين لباس ملبّس هستند، از دو نفر از مراجع گواهي بگيرند كه آيا براي پوشيدن لباس روحانيت صلاحيت دارند يا خير و مجتهدان نيز شهادت نامه بدهند. سپس روحانيان گواهي را به وزارت معارف ببرند و اجازه پوشيدن لباس دريافت كنند. دولت بدين ترتيب، در مورد كساني كه معمّم بودند، سخت گيري هايي نمود. پس از آن، افراد معمّم، يا در معابر رفت وآمد نمي كردند و در خانه مي ماندند و يا اگر در معابر رفت و آمد مي كردند، گرفتار پليس مي شدند.

تأثير اقتصادي تغيير لباس

تأثير اقتصادي تغيير لباس و كشف حجاب، اين بود كه زمينه استفاده از لباس ها، لوازم آرايش و ساير فراورده هاي ظاهر فريب سرمايه داري فراهم گرديد؛ زيرا تا وقتي كه مرد و زن ايراني لباس سنتي خود را مي پوشيدند، طبعا مناسب با آن زيور آلات مصرف مي كردند و بيش تر لباس ها و زيور آلات نيز در داخل كشور توليد مي شد و محتاج محصولات غربي نبودند. اين موضوع، براي سرمايه داري غرب غيرقابل تحمل بود. از اين رو، با تغيير لباس مردان و زنان به سبك اروپايي، ايرانيان مجبور شدند توليدات آن ها را وارد كشور كرده، سپس تهيه و مصرف كنند. بدين ترتيب، كم كم صنايع داخلي از قبيل كارگاه هاي نسّاجي پارچه و شال و نمدمالي و عبابافي و..، چون نمي توانستند با مدهاي رنگارنگ پاريس و لندن و نيويورك مقابله و رقابت كنند، از بين رفتند و سرمايه هاي داخلي، به جاي توليد، مجبور به واردات شده و سرمايه داران استعماري هم درآمدهاي سرشاري را به جيب زدند.

بايد صورتا و سنتا غربي شويم

رضا شاه بعد از مسافرت تركيه، در اغلب اوقات، ضمن صحبت از پيشرفت سريع كشور تركيه، از تغيير لباس مردان و رفع حجاب خانم ها سخن مي گفت و اين مسأله را تشويق مي كرد. او يك روز اوايل خرداد 1314، هيأت دولت را احضار كرد و گفت: «ما بايد صورتا و سنتا غربي شويم و بايد در قدم اول، كلاه ها تبديل به شاپو شود. پس فردا كه افتتاح مجلس دوره دوازدهم است، همه بايد با شاپو حاضر شوند و در مجالس بايد كلاه را به عادت غربي ها از سر بردارند و نيز بايد شروع به رفع حجاب زن ها نمود. شما وزرا و معاونان بايد پيشقدم شويد».

جنبش شيراز، مقدمه قيام مشهد

چند ماه قبل از قيام مردم مشهد، يعني در يكي از شب هاي جمعه ماه ذي الحجه سال 1353ق، وزير معارف مسافرتي به شيراز مي كند و به مناسبتي، مجلس جشني با حضور قشرهاي مختلف مردم برپا مي شود. پس از ايراد سخنراني ها و نمايش، در خاتمه، عده اي از دوشيزگان بر روي صحنه نمايان مي شوند و ناگهان نقاب از چهره برمي گيرند و اركستر آهنگ رقص مي نوازد و دختران به پاي كوبي مي پردازند. در اين هنگام، عده اي به عنوان اعتراض از آن جا خارج مي شوند. روز بعد، اين خبر مانند بمبي صدا مي كند و عده اي از مردم در مسجد وكيل اجتماع مي نمايند. سيد حسام الدين فالي كه از عالمان و روحانيان با نفوذ شيراز بود، به منبر مي رود و اين گونه اعمال را تقبيح و محكوم مي كند. خبر جنبش شيراز و تعطيل بازار به تهران مي رسد، به ناچار دستور گرفتاري سيد حسام الدين صادر مي شود و او را زنداني مي كنند.

تغيير لباس، مقدمه كشف حجاب

خبر گرفتاري حسام الدين فالي از روحانيان شيراز به حوزه علميه قم، مشهد و تبريز مي رسد. در تبريز دو مرجع بزرگوار، يكي آيت اللّه سيد ابوالحسن انگجي و ديگري آيت اللّه آقا ميرزا صادق، درباره تغيير لباس و كلاه شاپو اعتراض مي كنند. از تهران دستور تعقيب داده مي شود كه آن دو نفر توقيف و به سمنان تبعيد مي گردند. در مشهد هم كه دستور تغيير لباس، به همراه خبر جشن شيراز و گرفتاري فالي و تبعيد دو نفر از عالمان تبريز، غوغايي برپا مي كند و مراجع روحاني را سخت ناراحت نموده، جلساتي براي بحث و گفت وگو درباره اين مسايل تشكيل مي گردد. در اين جلسات، مسأله تغيير لباس مطرح مي شود و علما اظهار عقيده مي كنند كه دنباله تغيير لباس، به برداشتن حجاب منتهي خواهد شد و بايد با شدت از آن جلوگيري نمود.

تغيير لباس پيامد تغيير فرهنگ

تغيير لباس، همواره پيامد تغيير يك فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نكند، نمي تواند با لباس خود وداع كند و تا فرهنگ يك قوم را نپذيرد لباس آنان را به تن نمي كند.

درست به همين دليل است كه در احاديث ما آمده است كه هر كه خود را به گروهي شبيه سازد، هم از آن گروه به شمار مي آيد». لباس هر انسان، پرچم كشور وجود اوست؛ پرچمي است كه او بر سر در خانه وجود خود نصب كرده و با آن اعلام مي كند كه از كدام فرهنگ پيروي مي كند. هم چنان كه هر ملتي با وفاداري و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هويت ملي و سياسي خود ابراز مي كند، هر انسان نيز مادام كه به يك سلسله ارزش ها و بينش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بينش ها را از تن به در نخواهد كرد.

گرد همايي مردم در مسجد گوهرشاد

مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنراني بر ضد لباس بيگانه و اسلام زدايي شده بود. با بازداشت برخي از عالمان مبارز، اجتماعات وسيع تر گرديده و لحن سخنرانان آتشين تر و شعار مردم تندتر شده بود. از مركز به شهرباني مشهد دستور داده شد كه واعظان معروف شهر را دستگير كنند. اما گردهمايي فزاينده مردم در مسجد گوهرشاد براي شنيدن سخنان واعظان و روحانيان، بيش تر شد. علما و مجتهدان در منزل يكي از مراجع اجتماع كرده و تصميم گرفتند كه تلگرافي به شاه مخابره و او را از اقدامات ضد ديني اش منصرف سازند. اين تلگراف به امضاي هشت تن از علماي متعهد ارسال گرديد. سپس خطباي معروف و مشهور چون شيخ مهدي واعظ خراساني، شيخ عباس علي محقق و شيخ بهلول در مسجد گوهرشاد به منبر رفتند و مردم را بيش از پيش آگاه ساختند.

حمله به مسجد گوهرشاد

صبح جمعه 20 تير سال 1314، قزّاقان رضاخان براي متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بي محابا به روي مردم تيراندازي كردند و در اين ماجرا، حدود يك صد نفر كشته و زخمي شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت كردند. پس از اين هجوم، مردم از اطراف با ابزاري از قبيل داس، بيل و چوب و... به طرف مسجد سرازير شدند. مسجد گوهرشاد لبريز از جمعيت گرديد. روحانيان به ترتيب بر بالاي منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنراني پرداختند. روز شنبه 21 تيرماه در مسجد؛ شعارهاي ضد سلطنت و ضد حجاب زدايي داده مي شد و مسجد يك پارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتي را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد كه همه را دستگير و مجازات نمايند. سران شهرباني و آگاهي، نيروهاي خويش را هماهنگ كرده، قرار گذاشتند پس از نيمه شب، تهاجم خود را آغاز نمايند. قزّاقان نيز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسل هاي سنگين را بر بام هاي مشرف به مسجد كار گذاشتند.

حيله اسدي، نائب التوليه آستان قدس رضوي

قزّاقان و نيروهاي شهرباني و آگاهي كه در اطراف مسجد و نقاط حساس شهر مشهد مستقر شده بودند، شايع كردند كه براي حفاظت از بانك ها آمده اند. اسدي، نايب التوليه رضاشاه، از نقشه كشتار مطلع شد و چون مي دانست كه مجتهدان هم در مسجد هستند، درصدد برآمد كه آن ها را از آن جا خارج كند. از اين رو، به دروغ پيغام فرستاد كه تلگراف شما را اعلي حضرت همايوني پاسخ گفته، تشريف بياوريد براي مذاكره و با اين حيله مجتهدان را از كشيك خانه به مسجد دارالتوليه كشاند. او مي دانست اگر مجتهدان و عالمان طراز اول در اين حمله و يورش كشته شوند، خراسان يك پارچه آتش خواهد شد و اين آتش، گسترش خواهد يافت و ديگر به هيچ روي نمي توان از آن جلوگيري كرد. پس با اين حيله علما را از مسجد خارج ساخت.

فتح مسجد گوهرشاد

پاسي از نيمه هاي شب دوازدهم ربيع الثاني گذشته بود كه صداي غرش مسلسل هاي قزّاقان، حرم مطهر امام رضا عليه السلام را به لرزه انداخت و سربازان شاه، به فرماندهي سرلشكر ايرج مطبوعي، براي فتح مسجد گوهرشاد به حركت درآمد. عده اي از مأموران مخفي رژيم، پيش تر وارد مسجد شده بودند و قرار بود آن ها از داخل وارد عمل شده و راه را براي ورود نيروهاي رضاخان به داخل مسجد هموار كنند و چنين شد. دژخيمان اسلحه به دست، پا به درون خانه خدا گذاشتند و همه مسجديان را از دم تيغ گذراندند.

توقيف علما و روحانيان

از روز يكشنبه 22 تير، دولت به توقيف و بازداشت علما و روحانيان مشهد اقدام نمود وعده اي از علما را توقيف كرد و عده اي از آن ها هم مخفي شدند. از جمله توقيف شدگان، آيت اللّه سيد يونس اردبيلي و آقازاده، فرزند آخوند ملامحمد كاظم بودند. بيش از سي نفر از عالمان و واعظان را دستگير كردند و شهر تقريبا حالت حكومت نظامي به خود گرفته و ورود و خروج اشخاص به شهر، مستلزم داشتن جواز بود. ماموران براي دستگيري شيخ بهلول جايزه تعيين كرده بودند. پس از رفع غائله، اداره شهرباني براي پيدا كردن عاملان واقعه دست به كار شد و عده اي تحت بازجويي قرار گرفتند و در نتيجه، اسدي، نائب التوليه آستان قدس هم كه يكي از محركان معرفي شد، بلافاصله دستگير شد و تحت محاكمه قرار گرفت و در دادگاه نظامي به اعدام محكوم گرديد.

اهانت به آستان قدس رضوي

كشتار دسته جمعي مردم مشهد و دستيگري و محاكمه عده اي از علما و محكوم كردن جمعي در دادگاه هاي نظامي و صدور مجازات هاي سنگين و حكم اعدام براي عده اي، رفته رفته در كشور موجب گفت وگوها و ابراز نارضايتي هايي گرديد و مردم در مورد ديانت رضاخان دچار ترديد شدند؛ زيرا مردم آن چه در صحن حضرت رضا ديده بودند، براي يكديگر بازگو كرده و اين همه قساوت و خون ريزي را تقبيح مي كردند؛ چرا كه نظاميان، حرمت آستان قدس رضوي را رعايت نكرده و در اين مكان مقدس، خون هزاران بي گناه را بر زمين ريخته بودند.

سخن رهبر كبير انقلاب

رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني رحمه الله در خصوص تغيير لباس و كلاه چنين بيان داشتند: «... آن هايي كه اين قدر قوه تميز ندارند كه كلاه لگني را كه پس مانده درندگان اروپاست، ترقي كشور مي دانند، با آن ها حرفي نداريم كه آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذيرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزديده اند... . آن روز كه كلاه پهلوي سر آن ها گذاشتند، همه مي گفتند: مملكت بايد شعار ملي داشته باشد، استقلال در پوشش دليل استقلال مملكت و حافظ آن است. چند روز بعد، كلاه لگني [شاپو] گذاشتند سر آن ها، يك دفعه حرف ها عوض شد. گفتند: ما با اجانب مراوده داريم. بايد همه هم شكل باشيم تا در جهان با عظمت باشيم. مملكتي كه با كلاه عظمت براي خود درست مي كند يا برايش درست مي كنند، هر روزي كلاهش را ربودند، عظمتش را هم مي برند».

قيام مسجد گوهرشاد، نقطه اوج مبارزات

قيام مسجد گوهرشاد و كشته شدن هزاران نفر از مردم و روحانيت و تبعيد و زنداني شدن جمع بسياري از آن ها، نقطه اوج مبارزه هاي بر ضد رضاخان بود و از آن واقعه جان گداز تا سقوط پهلوي اول و دوم، اين مبارزه هم چنان ادامه داشت تا اين كه خداوند متعال، پاداش اين مبارزات و از جان گذشتگي ها را، پيروزي انقلاب اسلامي، كه از بزرگ ترين انقلاب هاي تاريخ است، قرارداد و اين ملت را به نعمت استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي آراسته و مفتخر ساخت و عظمت اسلام را زنده نمود و آن را مقدمه اي براي ظهور منجي عالم بشريت حضرت مهدي موعود(عج) قرار داد.

روز ازدواج

نخستين روز از آخرين ماه قمري، سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه(س) و حضرت علي(ع) به عنوان روز ازدواج نامگذاري شده است و روزي مبارك براي همه نوگاماني است كه دل به زندگي فاطمي داده ‏اند تا شادي خود را با خاطره هميشه روشن آن روز مبارك، پيوند زنند. ازدواج حضرت علي(ع) با حضرت فاطمه(س) به فرمان خداوند، از امتيازاتي است كه رسول اكرم(ص) بر آن مباهات مي كردند. در اين پيوند پر ميمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادماني و بهشتيان به زينت و زيور آراسته شده بودند.
 فاطمه زهرا (س) دختر پيغمبر اكرم(ص) و از دوشيزگان ممتاز عصر خويش بود. پدر و مادرش از اصيل ترين و شريف ترين خانواده هاي قريش بودند. از حيث جمال ظاهري و كمالات معنوي و اخلاقي از پدر و مادر شريفش ارث مي برد و به عالي ترين كمالات انساني آراسته بود. 
پيش از حضرت علي عليه السلام افرادي مانند ابوبكر و عمر آمادگي خود را براي ازدواج با دختر پيامبر(ص) اعلام كرده بودند و هر دو از پيامبر(ص) يك پاسخ شنيده بودند و آن اين كه درباره ازدواج حضرت زهرا(س) منتظر وحي الهي است. 
هنگامي كه حضرت علي عليه السلام براي خواستگاري فاطمه عليهاالسلام رفت، پيامبر در خانه ام سلمه بود. حضرت علي عليه السلام در زد. ام سلمه پرسيد:كيست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پيامبر دستور داد:«در را باز كن و بگو داخل شود. كسي پشت در است كه محبوب خدا و رسول است». حضرت علي عليه السلام وارد شد، سلام كرد و در حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله نشست. چشمان خود را بر زمين دوخت. شرم از پيامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش مي شد. پيامبر(ص) كه خود حضرت علي(ع) را بزرگ كرده و از روحيات او باخبر است، سكوت را شكست و فرمود:«مي بينم براي حاجتي اينجا آمده اي. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داري بازگو كه خواسته ات پيش من پذيرفته است».

روز ازدواج

نخستين روز از آخرين ماه قمري، سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه(س) و حضرت علي(ع) به عنوان روز ازدواج نامگذاري شده است و روزي مبارك براي همه نوگاماني است كه دل به زندگي فاطمي داده ‏اند تا شادي خود را با خاطره هميشه روشن آن روز مبارك، پيوند زنند. ازدواج حضرت علي(ع) با حضرت فاطمه(س) به فرمان خداوند، از امتيازاتي است كه رسول اكرم(ص) بر آن مباهات مي كردند. در اين پيوند پر ميمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادماني و بهشتيان به زينت و زيور آراسته شده بودند.
 فاطمه زهرا (س) دختر پيغمبر اكرم(ص) و از دوشيزگان ممتاز عصر خويش بود. پدر و مادرش از اصيل ترين و شريف ترين خانواده هاي قريش بودند. از حيث جمال ظاهري و كمالات معنوي و اخلاقي از پدر و مادر شريفش ارث مي برد و به عالي ترين كمالات انساني آراسته بود. 
پيش از حضرت علي عليه السلام افرادي مانند ابوبكر و عمر آمادگي خود را براي ازدواج با دختر پيامبر(ص) اعلام كرده بودند و هر دو از پيامبر(ص) يك پاسخ شنيده بودند و آن اين كه درباره ازدواج حضرت زهرا(س) منتظر وحي الهي است. 
هنگامي كه حضرت علي عليه السلام براي خواستگاري فاطمه عليهاالسلام رفت، پيامبر در خانه ام سلمه بود. حضرت علي عليه السلام در زد. ام سلمه پرسيد:كيست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پيامبر دستور داد:«در را باز كن و بگو داخل شود. كسي پشت در است كه محبوب خدا و رسول است». حضرت علي عليه السلام وارد شد، سلام كرد و در حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله نشست. چشمان خود را بر زمين دوخت. شرم از پيامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش مي شد. پيامبر(ص) كه خود حضرت علي(ع) را بزرگ كرده و از روحيات او باخبر است، سكوت را شكست و فرمود:«مي بينم براي حاجتي اينجا آمده اي. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داري بازگو كه خواسته ات پيش من پذيرفته است».

روز ازدواج

نخستين روز از آخرين ماه قمري، سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه(س) و حضرت علي(ع) به عنوان روز ازدواج نامگذاري شده است و روزي مبارك براي همه نوگاماني است كه دل به زندگي فاطمي داده ‏اند تا شادي خود را با خاطره هميشه روشن آن روز مبارك، پيوند زنند. ازدواج حضرت علي(ع) با حضرت فاطمه(س) به فرمان خداوند، از امتيازاتي است كه رسول اكرم(ص) بر آن مباهات مي كردند. در اين پيوند پر ميمنت، فرشتگان آسمان در سرور و شادماني و بهشتيان به زينت و زيور آراسته شده بودند.
 فاطمه زهرا (س) دختر پيغمبر اكرم(ص) و از دوشيزگان ممتاز عصر خويش بود. پدر و مادرش از اصيل ترين و شريف ترين خانواده هاي قريش بودند. از حيث جمال ظاهري و كمالات معنوي و اخلاقي از پدر و مادر شريفش ارث مي برد و به عالي ترين كمالات انساني آراسته بود. 
پيش از حضرت علي عليه السلام افرادي مانند ابوبكر و عمر آمادگي خود را براي ازدواج با دختر پيامبر(ص) اعلام كرده بودند و هر دو از پيامبر(ص) يك پاسخ شنيده بودند و آن اين كه درباره ازدواج حضرت زهرا(س) منتظر وحي الهي است. 
هنگامي كه حضرت علي عليه السلام براي خواستگاري فاطمه عليهاالسلام رفت، پيامبر در خانه ام سلمه بود. حضرت علي عليه السلام در زد. ام سلمه پرسيد:كيست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پيامبر دستور داد:«در را باز كن و بگو داخل شود. كسي پشت در است كه محبوب خدا و رسول است». حضرت علي عليه السلام وارد شد، سلام كرد و در حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله نشست. چشمان خود را بر زمين دوخت. شرم از پيامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش مي شد. پيامبر(ص) كه خود حضرت علي(ع) را بزرگ كرده و از روحيات او باخبر است، سكوت را شكست و فرمود:«مي بينم براي حاجتي اينجا آمده اي. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داري بازگو كه خواسته ات پيش من پذيرفته است».