شبهه ۱: حجاب و دخالت در پوشش افراد مخالف آزادي است و با «لااكراه في الدين» نمي سازد. ضمن اينكه اگر به كار رضاشاه پهلوي در كشف حجاب انگ ديكتاتوري مي خورد اجباري بودن حجاب نيز همان مشكل را برمي تابد.
پاسخ: اولا منظور از آيه كريمه فوق، اكراه و اجبار در اصل اعتقاد به دين و قبول آن است نه برخوردار بودن دين از نظام قانوني.
ثانيا هر كسي كه در جامعه اسلامي زندگي مي كند مطابق با نظام دموكراسي بايد به ارزش هاي پذيرفته شده اكثريت آن جامعه احترام بگذارد.
ثالثا دين اسلام از اول آزادي را مشروط به عدم مخالفت با قوانين الهي اعلام داشته نه غير مشروط. اما در كشورهاي اومانيستي كه آزادي را اصل غير مشروط مي دانند مخالفت با حجاب مخالفت با آزادي محسوب مي شود. البته كشورهاي اومانيستي بر حسب انسان محور بودن و عدم ارادت به خالق متعال در امور اجتماعي، آزادي را به معنويات و احكام الله مقيد نمي دانند و الا نسبت به امور مادي اتفاقا بسيار مقيدند؛ مثلا به سربازي رفتن، رعايت نظافت، رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي و صدها امر مادي ديگر كاملا مقيد است و آزادي در اين موارد معنايي ندارد و با مخالفين برخورد قانوني مي شود.
رابعا معناي ديكتاتوري اجبار افراد بر حسب ميل و نظر شخصي است نه اجبار بر اساس قوانين فطري و معقول الهي. ضمن اينكه اجبار در معقولات بسيار پسنديده است به عنوان مثال اجبار والدين در درس خواندن فرزندان.
شبهه ۲: چادر و حفظ آن سخت است، گرم است، مانع فعاليت اجتماعي است، خودنمايي نياز طبيعي زن است و…
پاسخ: روايت است كه «افضل العباده احمزها» يعني بالاترين عبادات سخت ترين آنهاست. لذا هرگاه اميرالمومنين علي عليه السلام نزد رسول خدا (صل الله عليه و آله) مي آمد، مي فرمود: «يا رسول الله! سخت ترين كار را (كه غالبا بر زمين مي ماند) به من بدهيد». ضمن اينكه به اين سختي هم كه مي گويند نيست و اگر قابل تحمل نبود خداوند تكليف نمي كرد «لايكلف الله نفسا الا وسعها» و بانوان محجبه در عرصه هاي مختلف اجتماعي تا حد وزارت، نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي، ورزش، سخنگوي وزارت امور خارجه و… مشغول به خدمت هستند و به قول معروف «ادلّ الدليل علي امكان شيء وقوعه» بهترين و رساترين دليل بر امكان چيزي، اين است كه خود آن چيز اتّفاق بيفتد. ضمن اينكه ارزش حفظ عفت و نجابت و رضاي خدا خيلي برتر از زحمت ناچيز پوشيدن چادر است و هر آنچه كه سودش بر زحمتش غالب باشد عقلايي است. و البته راه براي ارائه مدل هاي مختلف چادر با حفظ كمالات آن، جهت سهولت در استفاده باز است. لذا اين قبيل سخنان از حرف هاي سست و بي پايه است. و نيز اسلام با خودنمايي و زينت كردن زن مخالف نيست اما در محدوده خانواده و صرفا جهت همسر.
شبهه ۳: دلت پاك باشه ايمان و دينداري كه به حجاب و اينجور چيزها نيست…
پاسخ: اينكه هر كسي هر كاري كه مي خواهد بكند و بعد هم دلش پاك باشد به يك شوخي شبيه تر است تا به يك حرف معقول زيرا اصولا اين تقيد به فرائض ديني است كه دل را پاك نگه مي دارد و نه هُرهُري مذهب بودن. لذا حرف صحيح اين است كه محجبه باش تا دلت پاك باشد و مومن و ديندار باشي. حرف فوق سخن شيطان است و آنچه كه ما گفتيم سخن ما نيست بلكه بنا بر آيات و روايات متن و مُرّ دين است.
شبهه ۴: اگر حجاب براي پيش گيري از شهوتراني و جنسي كردن فضاي جامعه است چرا صورت زن كه زيباترين عضو است از پوشش استثناء شده است؟
پاسخ: در واقع بايد زن صورتش را نيز مي پوشاند اما چون دين اسلام دين سهله و سمحه است پوشش صورت و دست ها از مچ واجب نشده است و با وجوب پوشش ساير اعضاء بدن به ويژه موي سر و ممنوعيت آرايش در بيرون از منزل، جلوه گري اين زيبايي را به حداقل رسانده است. ضمنا اگر زن بداند كه كسي از روي شهوت به او نگاه مي كند پوشاندن چهره نيز بر او واجب مي شود.
شبهه ۵: رعايت حجاب، مرد را بيشتر كنجكاو و تحريك مي كند. از قديم گفته اند: «الانسانُ حريصٌ علي مامُنعِ؛ انسان نسبت به آنچه از آن منع شود، طمع مي ورزد.»
پاسخ: اولا اينكه مى گويند: «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى ما مُنعَ مِنْهُ» مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است. انسان به چيزى حرص مى ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود؛ به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امرى اصلاً عرضه نشود يا كمتر عرضه شود، حرص و وَلَع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود.
دوما اينكه ما نمي خواهيم كشش بين زن و مرد كه زيبايي زندگي است از بين برود. اتفاقا اگر از بين برود زشت و نازيبا ست. بلكه اين كشش بايد باشد اما تعديل شده، كنترل شده و قاعده مند، نه ول و رها. و اتفاقا حفظ كشش و جذابيت همراه با حريم از كارايي هاي مهم حجاب است.
ضمن اينكه «پلينت روث» مي گويد: رواج فرهنگ برهنگي نه تنها آن را به صورت عادي و يك چيز بي اهميت در نياورده بلكه عطش روحي را افزايش داده است. آري بي حجابي نيز حريص بودن را كم نمي كند اما قطعا رابطه دو جنس مخالف را به لجن مي كشاند و زن را بي ارزش مي كند.
شبهه ۶: حجاب كفن است.
پاسخ: اگر حجاب كفن است پس چرا غرب از آن هراس دارد؟ زن بي حجاب زن بزم است و زن محجبه زن رزم. براي ستمكاران عالم زن بزم خطر ندارد ولي زن رزم ريشه آنان را مي كند. لذا پشت سر زنان بزم، پُر است از ستمگران عالم. در دوران رضاشاه پهلوي نيز مساله بدحجابي با چماق تحميل شد نه اينكه تمايل اوليه زنان ايراني باشد. علت تحميل هم اين بود كه زن بزم، مردان رزم تحويل جامعه نمي دهند لذا دربار، فراماسونرها، بابيت و وهابيت، زنان بدكاره، محصلين فرنگ و رضاشاه ديكتاتور از جريان بي حجابي پشتيباني كردند. حجاب كفن نيست بلكه حجاب، فرهنگ غرب و استثمار و استعمارگران را كفن مي كند.
شبهه ۷: برخي مي گويند اولا چادر گران است و مانتو از نظر اقتصادي با صرفه تر است و ثانيا: رنگ مشكي باعث بوجود آمدن انواع ناراحتي هاي رواني و افسردگي مي گردد پس بهتر است چادر مشكي به چادر صورتي و رنگ هاي متنوع تبديل گردد…! نظر شما چيست؟ آيا چادر مشكي افسردگي مي آورد؟
پاسخ: اولا وقتي يك زن چادري را (كه در طول يك يا دو سال يك چادر بيشتر لازم ندارد) با خانمي كه بدون چادر هر هفته با يك نوع لباس و رنگ و با خرج كردن پول زيادي براي انواع آرايش در نظر مي گيريم به مراتب از نظر اقتصادي چادر با صرفه تر است. بلكه آن خانم هايي كه دائم به چادر اشكال مي كنند گاهي مانتوهايشان چندين برابر قيمت يك چادر است.
ثانيا: مگر دختر يا زن چادري مي خواهد هميشه چادر سرش نمايد تا رنگ مشكي اثر منفي از جهت رواني بر وي داشته باشد، بلكه چادر را براي اوقات كمي كه در بيرون از منزل هست استفاده مي كند و در درون خانه و در مكاني كه نامحرم نيست مي تواند از لباس هاي خوش رنگ و مناسب استفاده كند و اسلام هم روي اين موضوع تاكيد نموده است.
ثالثا: اگر رنگ مشكي اينقدر خطرناك است چطور شما در ميهماني ها و پارتي هاي خصوصي خود تيپ مشكي مي زنيد؟!
رابعا: اگر اين حرف شما صحت داشته باشد بايد همه خانم هاي بدحجاب و زناني كه از انواع اقسام لباس ها و رنگ ها در خيابان استفاده مي كنند و نظر مردان بويژه جوانان لاابالي را به خود خيره مي كنند بايد از نظر رواني و روحي سالم ترين زنان باشند و از نظر اجتماعي و اخلاقي و مشكلات خانوادگي مانند طلاق و… كمترين ناراحتي نداشته باشند، درحالي كه در آمار و حقايق غير از اين است و اصلا بر مبناي نظر شما جوامع غربي بايد شاداب ترين و سالم ترين مردم را از نظر روحي و اخلاقي داشته باشند اما مي بينيم و خود غربي ها هم بارها اعتراف كرده اند كه كشور هاي غربي بالاترين آمار را از نظر مشكلات اخلاقي و روحي در بين جوامع دارند.
خامسا: اگر رنگ مشكي اين آثار منفي را دارد بايد در آفريقا يك آدم سالم از نظر رواني پيدا نشود! در حالي كه مردم شريف و سياه پوست آفريقا از جمله بلال حبشي موذن رسوا خدا(ص) از نظر رواني و اخلاقي و صفا و محبت به مراتب بالاتر از مردم فرنگ و پيروانش هستند.
شبهه ۸: حجاب در كجاي قرآن آمده است؟!
پاسخ: آيات حجاب در نور قرآن:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ (۳۰ نور) وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (۳۱ نور)
به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و فروج خود را حفظ كنند، اين براى آنها پاكيزه تر است، خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است.
و به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود (و صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان تا رستگار شويد.
«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتي لا يَرْجُونَ نِكاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَهٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَميعٌ عَليمٌ» (نور ۶۰)
زنان سالخورده اي كه از سن ازدواج آنها گذشته باشد و ديگر اميدي به ازدواج ندارند گناهي بر آنان نيست كه لباس هاي روئين خود را بر زمين بگذارند، در حالي كه خود را آرايش و زينت ننموده باشند.
«يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا قرن في بيوتكن و لا تبرجن تبرج الجاهليه الاولي و اقمن الصلوه و آتين الزكوه و اطعن الله و رسوله انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» (احزاب ۳۲ و ۳۳)
اي زنان پيغمبر شما همچون ساير زنان نيستيد. اگر پرهيزكار باشيد مواظب باشيد كه در سخن نرمش زنانه و شهوت آلود به كار نبريد كه موجب طمع بيماردلان گردد. به خوبي و شايستگي سخن بگوئيد. در خانه هاي خويشتن قرار گيريد و مانند دوران جاهليت نخستين، به خودنمائي و خودآرائي از خانه بيرون نشويد.
«ِاذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسَْلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَالِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» (احزاب ۵۳)
و هر گاه از همسران پيامبر چيزى از وسايل زندگى (به عنوان عاريت) خواستيد از پشت پرده بخواهيد اين رفتار براى دل هاى شما و دل هاى آنان به پاكى و پاكدامنى است.
«يَأَيهَا النَّبىُّ قُل لاَزْوَجِك وَ بَنَاتِك وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَلِك أَدْنى أَن يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيما» (۵۹ احزاب)
اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (لباس هاي يكسره و بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه (از كنيزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است و (اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده) خداوند همواره غفور و رحيم است.
شبهه ۹: بر فرض پذيرفتن حجاب از كجا معلوم كه معني آن همان كيفيتي است كه شما در نظر داريد و از كجا معلوم «چادر» حجاب برتر باشد؟
پاسخ: معناي جلباب:
واژه جلباب (با كسر جيم) در اصل مصدر فعل رباعي «جلبب» است كه از مصدر، اسم ذات اراده شده، نام پوشش ويژه اي قرار گرفته است. تعبير از اسم ذات به وسيله مصدر، باعث شده است كه مبالغه در پوشاندن را بفهماند، به گونه اي كه دلالت بر معناي پوشش بزرگ و كامل كند. به رغم وجود اختلاف در تفسير معناي جلباب حتي كساني كه تصريح كرده اند در معناي آن اختلاف است نيز قبول دارند كه در اصل لغت به معناي پوشش گسترده و فراگير است كه ظاهر و روي همه بدن را بپوشاند و روي لباس هاي ديگر پوشيده مي شود.
برخي فرهنگ نامه هاي ويژه لغات قرآن كه جلباب را چادر معنا كرده اند:
۱ـ لسان التنزيل
۲ـ فرهنگ نامه قرآني
۳ـ الدّرّ في الترجمان
۴ـ تفسير مفردات قرآن نسخه كهن
۵ـ نثر طوبي
۶ـ قاموس قرآن
۷ـ واژه هاي دخيل در قرآن مجيد
برخي تفسيرهاي قرآن كه جلباب را چادر معنا كرده اند:
۱ـ تفسير نسفي
۲ـ تفسير شريف لاهيجي
۳ـ تفسير ابوالفتوح رازي
۴ـ مخزن العرفان
۵ـ مواهب علّيه (تفسير حسيني)
۶ـ تفسير سورآبادي
۷ـ تفسير شريف البلابل و القلاقل
۸ـ تفسير اثني عشري
۹ـ منهج الصادقين في الزام المخالفين
۱۰ـ اطيب البيان في تفسير القرآن.
برخي رساله هاي علمي كه جلباب را چادر معنا كرده اند:
۱ـ سدول الجلباب في وجوب الحجاب (۱۲۹۱ش)، آيت اللّه سيدعبداللّه بلادي بوشهري
۲ـ رساله شريفه لزوم حجاب (۱۲۹۳ش)، مؤلف: چند نفر از مسلمين مشروطه خواه
۳ـ رساله ردّ كشف حجاب (۱۲۹۶ش)، سيد اسداللّه خرقاني
۴ـ صواب الخطا في اتقان الحجاب (۱۳۰۴)، ميرمحمد هاشم مرندي خويي
۵ـ جوابيه مقاله ضالّه طالبين رفع حجاب (۱۳۰۶ش)، زينب بيگم شيرازي
۶ـ وسيله العفاف يا طومار عفت (۱۳۰۶ش)، شيخ يوسف نجفي گيلاني
۷ـ سرادق دوشيزگان و سعادت ايرانيان در وجوب حجاب و لزوم نقاب (۱۳۰۷ش)، سيدمحمدعلي مباركه اي
۸ـ رساله حجابيه (۱۳۱۷ش)، شيخ فياض الدين زنجاني
۹ـ رساله در اثبات وجوب حجاب (۱۳۲۴ش)، مباحثه مكتوب ابوالفضل حاذقي و سيدعلي اصغر لاري
۱۰ـ حجاب و پرده داري (۱۳۲۴ش)، مباحثه مكتوب ابوالفضل حاذقي و سيدعلي اصغر لاري.
(ر. ك. پايگاه اطلاع رساني حوزه)
شبهه ۱۰: براي نهادينه كردن فرهنگ حجاب و عفاف چه بايد كرد؟ آيا راه حل اجبار حكومتي است؟
پاسخ: بي شك راه حل اصلي اقدامات فرهنگي است اما ادله اي نيز براي استفاده از اجبار حكومتي در موقع مقتضي وجود دارد.
برخي راه حل هاي خوب را مي توان به صورت زير اشاره كرد:
– تبيين عقلاني بودن و مفيد بودن حجاب
– مبارزه با فساد و تبعيض و فقر در جامعه
– كوتاه نمودن مدت زمان دوران اخذ مدرك فوق ليسانس و سربازي به ۲۳ سالگي
– ايجاد اشتغال و تسهيلات در امر ازدواج جوانان
– نهادينه كردن فرهنگ ازدواج آسان
– كوتاه نمودن دوران خدمت سربازي
– كمك در دستيابي سريع تر جوانان به هويت خويش
– پيشرفت و تعالي كشور با توليد فكر
– خودباوري
ريشه هاي هفتگانه بدحجابي (از نگاه دكتر رحيم پور ازغدي):
الف) جو زدگي
ب) فساد اخلاقي
ج) تنبلي
و) تربيت غلط خانوادگي
ه) سياسي (لجبازي)
ن) شوهريابي
طبعا براي برطرف كردن هر يك از علل بدحجابي بايد نسخه اي جداگانه بپيچيم و نبايد يكسان برخورد كنيم.
ادله قائلين به الزام حكومتي حجاب:
الف) سيره عقلا بر جلوگيري از اختلال نظام و استيفاي مصالح است.
ب) اطلاقات ادله احكام فردي و اجتماعي دين بر اجرا است يعني غرض خدا از نزول احكام اجراي آن هاست.
ج) ادله نهي از منكر كه يكي از مراتب آن نهي عملي است.
و) اصل فقهي: كل من خالف الشرع فعليه حدّ او تعزير.
- شنبه ۱۲ مرداد ۹۸ ۱۰:۰۴ ۱۵ بازديد
- ۰ نظر