چكيده | |
حجاب و پوشش يكي از بايدها و هنجارهاي فرهنگ ديني و بومي ما و از سوي ديگر، يكي از مهمترين جنبههاي جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامي است. مسئلة بدحجابي بدون شك يكي از پيامدهاي تهاجم فرهنگي است و نگرش سطحي و مقطعي به اين مسئله، شناخت لازم و درك صحيح براي برنامهريزيهاي فرهنگي كارا و اثربخش را ممكن نميسازد. بنابراين هدف پژوهش حاضر، بررسي عوامل گرايش به بدحجابي و راهكارهاي مقابله با آن است. اين تحقيق از نظر هدف، كاربردي و از نظر ماهيت، از نوع تحقيقات توصيفيـپيمايشي است كه بهصورت ميداني و همراه با آن از مطالعات كتابخانهاي بهمنظور تدوين مباني نظري نيز استفاده شده است. در اين پژوهش، محققان با استفاده از پرسشنامة محققساخته كه اعتباريابي و رواييسنجي شد، به گردآوري دادهها پرداختند. سپس دادههاي بهدست آمده با استفاده از روش مدلسازي معادلات ساختاري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در چارچوب مفهومي اين پژوهش، با تفكر سيستمي به موضوع حجاب پرداخته شد و از اينرو حجاب بهعنوان يك سيستم اجتماعي در نظر گرفته شد و عناطر اصلي آن در چهار بخش: وروديها، فراگرد، پيامدها و بازخورد مورد بررسي قرار گرفت. | |
كليدواژهها | |
حجاب؛ گرايش به بد حجابي؛ رويكرد سيستمي | |
موضوعات | |
مطالعات فرهنگي؛ جامعه شناسي |
در اين تحقيق براي جمع آوري مطالب، از روش كتابخانه اي و رجوع به اينترنت و نرم افزار نمايه استفاده شده است و سعي شده به گونه اي كاربردي و قابل استفاده باشد.
حجاب در لغت به معناي پرده و در اصطلاح شامل يك سلسله رفتار و گفتار همراه با عفت و پرهيزكاري است كه مانع از به وجود آمدن هر نوع تمايل نامشروع ميان دو نامحرم مي باشد. دانستن معناي عفاف، حيا، فرهنگ و رابطه آنها با حجاب، تعيين نوع پوشش و كيفيت آن در برابر محارم ما را در مشخص كردن محدوده ي حجاب ياري مي كند. آثار و زيان هاي فردي و اجتماعي بدحجابي ما را متوجه سالم سازي محيط اجتماع توسط خانواده و مسئولين مي نمايد. در اين ميان خانواده با سهل انگاري و ضعف خود و هدايت فرزندان به تضعيف شدن حجاب در جامعه دامن مي زند كه بايد با تحميل نكردن فرهنگ به نوجوانان و با تقويت فرهنگ غيرت نسبت به رفع اين معضل ابتدا از خانواده خود اقدام نمايد. و اجتماع نيز با عدم اجراي قانون، ضعف برنامه ريزي، عدم فعاليت مؤثر قواي سه گانه نقش مهم و كليدي در تضعيف حجاب ايفا مي نمايد كه بايد با آموزش سبك زندگي ديني، برنامه ريزي اساسي و دراز مدت نسبت به رفع اين معضل از سطح جامعه اقدام نمايد. رسانه هاي گروهي عامل مهم ديگري در تضعيف حجاب در اجتماع است كه بايد با الگو آفريني، تجليل، تحقير غير مستقيم، اطلاع رساني، جريان سازي و معرفي الگوهاي مناسب در رفع اين مشكل اقدام نمايد. محيط هاي آموزشي به عنوان عامل ديگر نياز به اصطلاحاتي دارد. از جمله آموزش حجاب با هماهنگي خانه و مدرسه، عمومي كردن مطالعه، فرهنگ سازي ديني در دوران ابتدايي و راهنمايي در اين راستا نظام اداري، اجرايي كشور نيز در ساختن فرهنگ جامعه و حاكم كردن ارزش ها به ويژه فرهنگ حجاب بيشترين تأثير را دارد. از جمله با تداوم و اصلاح طرح گشت اخلاقي با برنامه هاي نظارتي، حمايتي و حفاظتي دولت مي تواند بيشترين نقش را در سالم سازي محيط اجتماع ايفا نمايد.
واژگان كليدي: حجاب، عفت، حيا، فرهنگ.
حجاب
حجاب اسلامي اصطلاحي است به معناي مجموعه رفتار هاي پرهيزكارانه كه بايد ميان دو نامحرم برقرار شود، چه در خفا، چه در اجتماع و انظار عمومي حقيقت حجاب، ستر يا پوشش صرف نيست، بلكه حجاب شامل سلسله رفتار و گفتار تقوايي است كه مانع از به وجود آمدن هر نوع تمايل نا مشروع يا غير الهي ميان دو نامحرم مي شود.[1]
عفاف
عفت، ملكه ي نفساني و صفت راسخ در جان انسان است كه با تعديل و كنترل قوه ي شهوت از افراط و تفريط حاصل مي شود،[2] و از مباحث مهم اخلاق خانواده در اسلام، مبحث عفاف است و اسلام خواستار آن است كه در جامعه ي اسلامي عفت پياده گردد. حجاب و عفاف لازم و ملزوم يكديگرند، هر چند كه عفاف لازمه حجاب است اما حجاب به تنهايي نمي تواند بيانگر عفاف باشد.[3]
حيا
حيا در لغت به معناي شرم، خجالت كشيدن[4] و ترك كردن چيزي از ترس سرزنش ديگران است[5] هنگامي كه حيا در نفس انسان ملكه شود، طهارت پاكدامني و دوري از گناه در فرد به وجود مي آيد و فرد مي تواند نوعي كنترل ارادي بر رفتارش داشته باشد تا از پديدار شدن هيجان و احساس خاص خود در برابر نامحرم جلوگيري كند.[6]
پوشش و حيا تفكيك ناپذيرند تا جلوه اي از حيا در زني وجود نداشته باشد، پوشش را هم به صورت جدي رعايت نخواهد كرد. زنان با حيا كساني هستند كه با پوشش كامل، از نمايش بدن، موي سر و زينت هاي خود شرم دارند.[7]
حيا يكي از ريشه هاي پذيرش حجاب و مقيد شدن به آن به شمار مي رود. هنگامي كه حيا در جامعه اي نهادينه شود، در پي آن عفاف و خود نگهداري دروني پديد مي آيد و سپس ثمره هاي عفاف، يعني حفظ حريم ها و حدود آشكار مي شود. در اين هنگام مي توان شاهد گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و پوشش مناسب بود.[8]
در جامعه اي كه فرهنگ حجاب تضعيف شود، بي ترديد فرهنگ خودآرايي وخود نمايي و بازار دلربايي در ميان بانوان رونق مي گيرد و اگر با فقر اقتصادي و فرهنگي توام شود، اين حركت مضاعف شده، به شكل يك مسابقه مبتذل و رقابت ناصحيح جلوه خواهد كرد و در نتيجه، بنيادهاي اخلاقي ونظام خانوادگي را مختل خواهد نمود.بي بند و باري، روحيه نفاق، دروغگويي، مكر و تزوير، عشوه گري، بلند پروازي، روحيه انتقامجويي و روابط نامشروع از ثمرات اين فرهنگ به شمارمي رود.
اما در جوامعي كه فرهنگ حجاب حاكم و يا غالب باشد، عفت و حيا، صداقت و پاكي، تقوا و صيانت اخلاقي، روابط سالم و معقول، كرامت نفس و روحيه عفو و اغماض از بركات رعايت حريم و حايل بين زن و مرد است.[9]
فلسفه حجاب
زن، اين موجود ظريف، مظهر جمال خلقت است. و اسلام مي خواهد اين گوهر گرانب ها را در گنجينه حجاب، مستور باشد تا از آفات هوسها مصون بماند، از طرفي حجاب نوعي ارزش و احترام براي زنان به دنبال مي آورد تا نامحرمان هوسران، آنها را به ديده ي حيواني ننگرند،[10] قرآن درباره ي فلسفه حجاب مي فرمايد:
«حجاب براي اين است كه زنان شناخته نشوند و مورد اذيت و آزار فرا نگيرند.»[11]
فوايد حجاب
پوشش صحيح اگر همراه بارعايت اصول و موازين شرع مقدس اسلام باشد، آثار شگفت آوري را مي تواند به دنبال داشته باشد. آثار و فوايد اين موضوع دايره ي وسيعي را در بر گرفته، هم فرد و هم طيف عظيمي از جامعه را متأثر ساخته است. [12]
- آثار فردي حجاب
الف: ارزش ومنزلت زن:
اسلام بوسيله ي تشريع حكم حجاب، براي زنان ارزش و منزلت ويژه اي قائل شده است، او را چون گنجينه اي از گوهر هاي گرانقدر به حساب آورده، سعي در مصون نگه داشتن اين گنجينه از دستبرد دزدان ناموس مي كند.[13]
ب: امنيت
امنيت ناموسي، بزرگترين و ضروري ترين امنيتي است كه در جهان بايد باشد و مسلماً رعايت پوشش و حجاب عامل قوي و سازنده براي ايجاد و حفظ اين امنيت خواهد بود[14].
يكي ازانواع نا امني كه قرن ها در جوامع بشري رواج يافته و باعث نا ديده گرفته شدن حق مسلم گروه وسيعي از انسان ها شده است، محروميت زن از امنيت اجتماعي است. [15]
- آثار اجتماعي حجاب
الف: حفظ و ثبات خانواده ها
حجاب، لذت ها و بهره هاي جنسي را به محيط خانواده محدود مي گرداند و به دنبال آن ازدواج هاي مشروع به وجود مي آيد. اين گونه ازدواج ها پيوند زوجين را به يكديگر محكم مي سازد و در نتيجه كانون خانواده گرم تر مي شود.[16]
اسلام با طرح پوشش زن در حقيقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حكيمانه و راه گشايي كه در چگونگي منش و روش او ارائه داده از يك سوي اين نيروي عظيم را از تباه شدن و در گوشه اي ماندن بي هدف و اثر ماندن نجات داده و از سوي ديگر جلو فساد گستري و ناهنجاريهاي ناشي از اختلاط مرد و زن را گرفته است. [17]
تعريف بي حجابي
بي حجابي به معناي نداشتن پوشش متناسب با استاندارد هاي متعارف عرف عام و الگوي برگرفته از فقه اسلامي است. [18]
آثار و پيامدهاي بدحجابي
1. فردي
1-1 بدآموزي
فرزندان، رفتار خود را از بزرگ ترها مي آموزند. اگر زنان و دختران بالغ جامعه، از شرم و حيا به دور باشند و در پوشش مناسب موي سر، بدن و زينت هايشان دقت نكنند، الگوي نامناسبي براي فرزندان جامعه خواهند بود.[19]
2-1 افت تحصيلي و آموزشي
2-1 افت تحصيلي و آموزشي
هر قدر، آمورش ها از غناي بيشتري برخوردار باشند، فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود و پيشرفت هر جامعه اي در گرو آموزش آن است. دختران و پسران اگر در كنار تحصيل، دل مشغولي هاي ديگري داشته باشند، از تحصيل باز مي مانند و وقت زيادي از فرصت هاي مطالعاتي و تحصيلي آنان به هدر مي رود. [20]
2. اجتماعي
2-1 ترويج رذايل اخلاقي
بدحجابي علاوه بر اين كه خود يك ناهنجار اجتماعي به شمار مي آيد و جامعه را به بي بند و باري مي كشاند، زمينه ساز بسياري از زشتي هاي اخلاقي است. وقتي به پوشش و متانت بي اعتنايي مي شود، مسائل اخلاقي ديگر هم از جامعه رخ برمي بندد.[21]
2-2 دشوار شدن زندگي مؤمنانه
حقيقت آن است كه مؤمنان جامعه در مقابل اين شرايط غير ارزشي و گناه آلود زندگي آسوده اي ندارند از دين صحنه هاي غير مخفيانه در صحن جامعه متأثر و متاسف مي شوند و در عين حال، اميدها و علاقه هايشان براي اقدام جدي دولت مكتبي بر باد رفته مي بينند. [22]
عوامل تضعيف فرهنگ حجاب و پوشش در جامعه
1 . عوامل فردي
1-1 هوس راني
برخي زنان براي ارضاي هوس راني خود، به تنوع پوشش، آرايش و زينت بسيار اهميت مي دهند و بهترين اوقات خود را به حضور در محيط هاي تجارتي و تفريحي و مهماني هاي مفسده، انگيز مي گذارنند.[23]
1-2 ضعف حيا
1-2 ضعف حيا
پوشش و حيا تفكيك ناپذيرند، تا جلوه اي از حيا در زني وجود نداشته باشد، پوشش را هم به صورت جدي رعايت نخواهد كرد. زنان با حيا كساني هستند كه با پوشش كامل، از نمايش بدن، موي سر و زينت هاي خود شرم دارند. [24]
2. عوامل خانوادگي
2-1 ضعف خانواده در هدايت و پيشگيري
خانواده هايي كه از تعاليم ديني فاصله مي گيرند به يك فرهنگ برزخي بين اسلام و خواسته هاي نفساني خود مي رسند. عقايد آنها رنگ دارد ، اما حقيقت ديني ندارد، زيرا دين را در محدوده اي مي پذيرند كه با تمايلات و باور هاي غير ديني آنها تضادي نداشته باشد، اينان همان كساني هستند كه دين را لقلقه زبان ساخته و با كمترين سختي يا تضاد با تمايلاتشان از دين خدا چشم پوشي مي كنند.[25]
2-2 نقش مادر (به طور اخص)
2-2 نقش مادر (به طور اخص)
بدون ترديد مادر، در مقايسه با ساير اعضاي خانواده بيشترين و موثرترين نقش را در صلاح و فساد جوانان دختر و پسر (بويژه دختران) به عهده دارند، چراكه زمينه هاي تربيت و پرورش طفل قبل از تولد و از دوران جنيني آغاز مي شود.
بنابراين بسياري از مفاسد اخلاقي و رفتارهاي نابهنجار نظير قمار، ميگساري، قتل، زنا، سرقت، بي عفتي و بي حجابي و ..... ثمره تلخ نهالي است كه ريشه اش در ميان خانواده هاي بي ايمان ولاابالي (به طوراعم) و مادران غيرملتزم (به طور اخص) رشد نموده است.[26]
3. عوامل اجتماعي
- نقش سازمان هاي آموزشي
- نقش سازمان هاي آموزشي
3-1 عدم تعهد برخي معلمان و مربيان
معمولاً دانش آموزان معلم خود را الگو و سر مشق اخلاق و رفتار خود قرار مي دهند و در موارد زيادي از وي تقليد مي كنند. لذا، يكي از علل عمدي عدم رعايت ضوابط اخلاقي و استفاده ي دانش آموزان از لباس هاي نامناسب و مبتذل در مدارس را بايد در طرز تفكر و رفتار مربيان و معلمان آن مدارس جستجو كرد.
3-2 عدم دقت در برگزاري مراسم مذهبي در مدارس
از جمله برنامه هايي كه بعد از پيروزي انقلاب در مدارس مرسوم و معمول گرديده است، برگزاري مراسم و برنامه هاي مذهبي، سخنراني، نماز جماعت و ... مي باشد كه اگر بدون دقت كامل و برنامه ريزي انجام گيرد و يا متناسب با استمرار و موقعيت سني و علاقه جوانان و نوجوانان نباشد نه تنها در هدايت و ارشاد آنان نقش مثبت و مؤثري نخواهد داشت، بلكه موجب دلزدگي، بي اعتنايي و كم توجهي نسل نو نسبت به اين گونه برنامه ها و مراسم شده، زمينه ي جذب آنان يه محافل و مجالس غير مذهبي و احياناً ضد اخلاقي را فراهم ساخته و در نتيجه طرز پوشش، سخن گفتن و طرز رفتار آنان را به ابتذال مي كشاند. [27]
3-3 عدم وضع و اجراي مقررات خاص در محيط هاي آموزشي و علمي
3-3 عدم وضع و اجراي مقررات خاص در محيط هاي آموزشي و علمي
هم اكنون مدارس راهنمايي و دبيرستان ها، نسبت به سهل انگاري و تخلفات دانش آموزان، درست در سنين نظم پذيري و شكل گيري شخصيت، با تسامح برخورد مي كنند . برخي مديران نيز از ترس عقاب و خطاب هاي والدين يا مسئولان آموزش و پرورش، خود را كنار كشيده اند. [28]
- نقش ادارات، سازمان ها و دستگاه هاي اجرايي
1- عدم رعايت ضوابط گزينشي در انتخاب كارمندان زن
دولت با اختياري كه دارد مي تواند با به كارگيري بانوان با حجاب در اداره ها ضمن منتفي ساختن گسترش اين ناهنجاري فرهنگي در بخش گسترده اي از عرصه هاي فعاليت هاي اجتماعي زنان، الگوي نيكويي از چهره ي زن با حجاب و كاركرد حجاب اسلامي به جامعه معرفي كند. [29]
2- تلاش ناكافي مديران در ايجاد محيط سالم اجتماعي
2- تلاش ناكافي مديران در ايجاد محيط سالم اجتماعي
ساختن جامعه سالم از نظر اقتصادي، سياسي و اجتماعي، اداري و ارزش حكم، شرط ضروري در تربيت عمومي است. مهم ترين و ظيفه ي مديران در چنين شرايطي، تلاش براي رفع مشكلات و بهبود وضع اجتماعي، تصحيح مديريت ها، اصلاح اداري و تقويت بنيه اقتصادي است.[30]
- نقش قوانين اجتماعي
1- عدم فعاليت موثر قواي سه گانه
نظارت جدي، دلسوزانه و از روي ايمان مسئولين دولتي برمحيط هاي تحت نظارت آنها از جمله عوامل مهم ترويج حجاب و پيشگيري از بدحجابي و ابتذال جنسي در ادارات است.
قوه ي قضائيه نيزبايد باجديت وپرهيز ازهرگونه تسامح به قوانين مصوب عمل نمايد زيرا نسخه هرچه خوب باشد چنانچه عمل به آن نشود هرگز بهبودي حاصل نخواهد شد. [31]
2- كمي نظارت قواي سه گانه بر قوانين تصويب شده
2- كمي نظارت قواي سه گانه بر قوانين تصويب شده
تصويب قوانين جامع و دقيق در اين زمينه در مجلس شوراي اسلامي و عمل كردن بدون تساهل و تسامح قوه قضائيه به قوانين ياد شده سبب مي شود، فرهنگ حجاب ترويج يابد. قوه قضائيه سهمي مهم در حفظ سلامت جامعه دارد و اوضاع اخلاقي جامعه كارنامه ي گوياي اين دستگاه است.
نظارت دلسوزانه و جدي مسئولان دولتي بر محيط هاي تحت نظارت آنها نيز از جمله عوامل تضعيف حجاب و پيش گيري در اداره هاي دولتي است.[32]
- نقش رسانه جمعي
1- ضعف برنامه ريزي و نداشتن اهتمام جدي بر ترويج پوشش اسلامي
يكي از اشكال هاي مهم سيما در زمينه ي حجاب، ضعف برنامه ريزي دقيق و هماهنگ و نداشتن اهتمام جدي نسبت به ترويج فرهنگ عفاف و پوشش اسلامي است . با بررسي گذراي برنامه هاي شبكه هاي مختلف تلويزيوني در مي يابيم كه تا كنون اقدام برجسته و مشخصي كه نشان دهنده ي برنامه ريزي بويژه و گسترده اي براي ترويج فرهنگ حجاب و عفاف باشد انجام نشده است. [33]
2- تحقير ضمني جايگاه زن با حجاب و مترقي نشان دادن افراد بدحجاب
گاهي سيما در برنامه هاي نمايشي خود نسبت به بسياري از نماد
- شنبه ۱۲ مرداد ۹۸ ۱۲:۳۵ ۲۰ بازديد
- ۰ نظر
تا كنون نظري ثبت نشده است