شوراي فرهنگي آب و فاضلاب استان مركزي

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

محرم و عاشوراي حسين

ماه  محرم  يا محرم‌الحرام نخستين ماه تقويم اسلامي (هجري قمري) و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌هاي حرام است. به‌همان‌گونه كه پيش از ظهور اسلام، در دوران جاهليت، جنگ و خونريزي در اين ماه‌ها ممنوع بود، حضرت محمد(ص) نيز همان راتأييد كرد.

 

امام حسين (ع) از همان ابتدا بيعت با يزيد را نپذيرفت. يزيد نامه‌اي به حاكم مدينه نوشت و به او دستور داد كه از امام حسين (ع)براي يزيد بيعت بگيرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. امام حسين (ع) موافق راه و روش حكومت هم عصر خود نبود. بنابراين حاضر به بيعت كردن با يزيد نشد و با خانواده خود براي حج از مدينه به مكه رفت.

 

در اين هنگام عده‌اي از مردم كوفه كه از مرگ معاويه با خبر شده بودند نامه‌هايي براي امام حسين(ع) نوشتند و از او خواستند تا به عراق و كوفه بيايد. امام حسين (ع)نيز كه مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاده بود، خود مراسم حج تمتع را به عمره تبديل كرد و بطرف كوفه حركت نمود. ابتدا شماري از مردم كوفه با مسلم بن عقيل همراه شدند؛ اما با ورود عبيدالله بن زياد كه از طرف يزيد به حكومت كوفه گمارده شده بود و خبر آورده بود كه امام حسين(ع) مراسم حج را نيمه كاره گذاشته و قاضي شريح فتواي قتل او را داده‌است و مردم كوفه را تهديد كرده بود مسلم را ترك كنند تا بلكه حسين را از ترك حج و آمدن به كوفه منصرف كرده و مانع بيعت مردم كوفه با وي شوند، مردم كوفه بيعت خود را از امام حسين(ع)  پس گرفتند و به مخالفت با امام حسين (ع) روي آوردند. او سرانجام در روز دهم محرم سال شصت و يكم هجري قمري (برابر بيست و يكم مهرماه سال ۵۹ خورشيدي) به همراه ۷۲ تن از يارانش كشته‌شدند. شيعيان همه سال سالروز كشته شدن امام حسين(ع) را با مراسم مذهبي و عزاداري پاس مي‌دارند.

 

عاشورا، دهمين روز از ماه محرم در گاه‌شماري هجري قمري، روز مقدس مسلمانان است. شهرت اين روز نزد شيعيان به دليل وقايع عاشوراي سال ۶۱ هجري قمري است كه با گاه‌شماري هجري خورشيدي اين روز برابر با سه‌شنبه، ۲۰ مهر ۵۹ خورشيدي است. هرچند براساس گاه‌شماري هجري قمري قراردادي اين روز با چهارشنبه، ۲۱ مهر تطبيق داده مي‌شود. در اين روز حسين بن علي – امام سوم شيعيان – و ياران وي در رويداد كربلا در جنگ با لشكر يزيد كشته شدند و مسلمانان در آن سوگواري مي‌كنند. در مناطق شيعه نشين مراسم عزاداري برگزار مي‎‏‌شود. در تقويم رسمي ايران، افغانستان، عراق، پاكستان و هند اين روز تعطيل مي‌باشد.

 

عاشورا در لغت به‌معناي «دهمين» است.

 

سابقهٔ سوگواري و برپايي عزاداري براي حسين بن علي به اولين روزهاي بعد از عاشورا، در محرم سال ۶۱هجري مي‌رسد. از علي بن حسين چنين روايت شده‌است:

 

پس از حادثهٔ عاشورا، هيچ بانويي از بانوان بني‌هاشم، سرمه نكشيد و خضاب ننمود و از خانهٔ هيچ يك از بني‌هاشم دودي كه نشانهٔ پختن غذا باشد، بلند نشد، تا آن‌كه، ابن زياد به هلاكت رسيد. ما پس از فاجعهٔ خونين عاشورا پيوسته اشك بر چشم داشته‌ايم

 

ادبيات عاشورايي

 

بخش اندكي از قصيدهٔ سيف فرغاني (قرن ششم و متعلق به سرزمين كنوني فرغانه در ازبكستان) در مصيبت امام حسين (ع)و ياران او:
اي قوم، در اين عزا بگرييد                         بركشتهٔ كربلا بگرييد
در ماتم او خمش مباشيد                              يا نوحه كنيد، يا بگرييد
اشك از پي چيست؟ تا بريزيد                     چشم از پي چيست؟ تا بگرييد

 

همچنين شعر معروف محتشم كاشاني (سدهٔ ۱۰قمري) در رثاي واقعه كربلا كه اينگونه آغاز مي‌شود:

 


باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است                    باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز اين چه رستخيز عظيم است؟ كز زمين                         بي نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو                                 كار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گويا طلوع مي‌كند از مغرب آفتاب                                  كآشوب در تمامي ذرات عالم است
گر خوانمش قيامت دنيا، بعيد نيست                                اين رستخيز عام، كه نامش محرم است

 

سوگواري عاشورا مختص مسلمانان نيست. در ايران ارمني‌ها نيز دستجات عزاداري دارند.

 

در ترينيداد و توباگو  و جامائيكا تمامي گروه‌هاي قومي و مذهبي در مراسمي كه به زبان محلي «هوسِي» خوانده مي‌شود شركت مي‌كنند و به سوگواري مي‌پردازند .

 

نگرش مذاهب ديگر
اهل سنت

 

اهل سنت روز عاشورا را سالگرد روزي مي دانند كه موسي درياي سرخ را شكافت و خودش و پيروانش از آن عبور كردند. اهل سنت اين روز را گرامي مي داند و روزه گرفتن در اين روز را مستحب مي دانند، در حالي كه شيعيان روزه گرفتن در روز عاشورا را مكروه مي دانند. در مورد واقعه عاشوراي سال ۶۱ اغلب تاريخ نگاران اهل سنت از جمله محمد بن جرير طبري، بلاذري، ابن سعد، ابن قتيبه دينوري، احمد بن داوود دينوري و ابن اثير واقعه كربلا را به تفصيل و بر اساس روايت ابومخنف بيان كرده‌اند.
يهوديت

 

اين روز معادل يوم‌كيپور – عيد يهوديان در روز دهم ماه تيشري- شمرده شده است. همچنين زمان بسياري وقايع سرنوشت ساز براي پيامبران پيشين به اين روز منتسب شده است. پذيرش توبه آدم، پايان طوفان نوح، گذشتن ابراهيم از ميان آتش، بينا شدن يعقوب، بهبود بيماري ايوب و انتقال عيسي به بهشت پس از تلاش ناموفق يهوديان براي مصلوب كردن او، همگي مطابق برخي روايات در اين روز اتفاق افتاده‌اند.

 

نبرد كربلا جنگي بود كه در دهم محرم ۶۱ هجري قمري (۲۱ مهر سال ۵۹ خورشيدي) اتفاق افتاد و به عاشورا معروف است. اين نبرد ميان سپاه حسين بن علي و سپاه يزيد بن معاويه در نزديكي محلي به‌نام كربلا در گرفت.

 

حسين بن علي روز دوم محرم به كربلا رسيد و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در كربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسين بن علي و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامه‌اي از طرف عبيدالله بن زياد وارد كربلا شد، او در اين نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسين بن علي بجنگند و او را بكشند و اگر اين‌كار از دست او برنمي‌آيد، فرماندهي را به شمر واگذارد.

 

روز دهم محرم سپاهيان حسين بن علي و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روايت ابومخنف تعداد سپاه حسين ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پيادهو به روايت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پياده بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت. جنگ آغاز شد و امام حسين (ع)و يارانش كشته شدند. پس از جان‌باختن حسين، سپاه عمر بن سعد سر ۷۰ تن از لشكريان امام حسين (ع) را جدا كرد (غير از حر و علي‌اصغر) و بر بالاي نيزه‌ها گذاشت.

 

خيمه‌ها غارت و در نهايت آتش زده شد، ساربان شترهاي كاروان حسين بن علي به‌نام بجدل بن سليم براي بدست‌آوردن انگشتر حسين بن علي، انگشت وي را بريد تا انگشتر را بدست آورد و در نهايت سپاه عمر بن سعد اجساد كشته‌شدگان كربلا را در بيابان رها كرد و اين اجساد پس از سه روز توسط قوم بني‌اسد دفن شدند.

 

هر چند به لحاظ نظامي ابعاد اين نبرد بزرگ نبوده‌است اما اثر اعتقادي و سياسي بزرگي داشته‌است. از يك سو سبب تضعيف مشروعت سياسي حكومت بني اميه شده‌است. به طوري كه پس از آن قيام‌هاي فراواني با شعار خونخواهي حسين بر ضد آن حكومت رخ داد و در نهايت منجر به سقوط آن شد. از سوي ديگر نقشي چشمگير بر هويت اجتماعي و اعتقادي شيعيان طي قرن‌هاي بعد تا به امروز داشته‌است.

 

حسين بن علي هنگام زمام‌داري پدرش، او را در جنگ‌هاي جمل و صفين و نهروان همراهي كرد. سال ۵۰ هجري هنگام كشته‌شدن برادرش حسن بن علي، معاويه حدود ۱۰ سال به‌عنوان خليفه باقي بود. بر پايه قرارداد صلح با حسن بن علي، طبق بند دوم صلح‌نامه معاويه نمي‌بايست براي خود جانشيني انتخاب كند.

 

به روايت سليم پسر قيس يك سال قبل از مرگ معاويه در حج سال ۵۹ هجري قمري حسين بني هاشم، دويست نفر از اصحاب پيامبر و پانصد نفر از تابعان را در مِني در خيمه خود گرد آورد. احاديث پيامبر مشتمل بر نصب علي به خلافت در غدير خم و شأن و جايگاه اهل بيت را به يادشان آورد و آنان بر آن اقرار كردند. و نيز از معاويه و ستمش انتقاد كرد. سپس با آنان پيمان بست كه اين مطالب را به خاندان و قبايل خود برسانند.

 

معاويه در نيمه رجب سال ۶۰ هجري قمري مرد و پسرش يزيد را به جانشيني انتخاب كرد. حسين بن علي از همان آغاز بيعت وي را نپذيرفت. يزيد نامه‌اي به حاكم وليد پسر عتبه حاكم مدينه نوشت و به او دستور داد كه از حسين بن علي، عبدالله پسر عمر و عبدالله پسر زبير براي يزيد بيعت بگيرد و اگر حاضر به بيعت نشدند آنها را بكشد. حاكم مدينه در اجراي فرمان سستي كرد و يزيد عمرو پسر سعيد پسر عاص را به جايش گماشت. حسين كه حاضر به بيعت با يزيد نبود با خانواده خود شب بيست و هشت رجب از مدينه به مكه رفتند.

 

در اين هنگام مردم كوفه كه از مرگ معاويه با خبر شده‌بودند نامه‌هاي زيادي براي حسين نوشتند و از او خواستند تا به عراق و كوفه بيايد. حسين بن علي نيز مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاد.ابتدا هزاران نفر از مردم كوفه با مسلم بن عقيل همراه شدند. اما با ورود عبيداللّه پسر زياد كه از طرف يزيد به حكومت كوفه گمارده شده‌بود و مردم كوفه را تهديد كرده‌بود، مسلم را تنها گذاشتند. عبيداللّه، مسلم بن عقيل را دستگير كرد و كشت. امام حسين (ع) با خانواده و ياران خود به‌سمت كوفه حركت كرد و در نزديكي كوفه بود كه خبر پيمان‌شكني مردم كوفه و كشته‌شدن مسلم را آوردند.

 

عبيداللّه كه بر اوضاع كوفه مسلط شده‌بود حر پسر يزيد رياحي را براي دستگيركردن حسين بن علي و همراهانش فرستاد و سپس عمر بن سعد را با ۳۰٬۰۰۰ نفربه كربلا اعزام كرد. اين امر موجب شد تا شمار زيادي از افرادي كه با حسين بودند او را رها كنند و تنها نزديك‌به ۷۰ تن با او باقي بمانند. عبيداللّه به عمر بن سعد وعده داده‌بود كه اگر حسين بن علي را بكشد، او را فرمانده ري خواهد كرد؛ اما پس از اين ماجرا اين كار را نكرد.

 

تعداد سپاهياني كه ابن زياد براي جنگ با حسين گسيل كرد در منابع مختلف گزارش شده‌است. اين تعداد دست كم ۴۰۰۰ نفر و در برخي گزارش‌ها تا ۸۰۰۰۰نفر برآورد است. اما مشهورترين تخمين حدود ۳۰۰۰۰نفر است. طبق تحقيق سيدمجيد پورطباطبايي تركيب سپاه به شرح ذيل بوده‌است:

 

۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهي عمر بن سعد

 

۲ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهي شمر بن ذي الجوشن

 

۳ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهي حربن يزيد رياحي

 

۴ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهي يزيد بن ركاب كلبي

 

۵ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهي حصين بن نمير تميمي

 

۶ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهي مغاير بن رهينه مازني

 

۷ـ ۲٬۰۰۰ نفر به فرماندهي نصر بن حرشه

 

۸ـ ۳٬۰۰۰ نفر به فرماندهي كعب بن طلعه

 

۹ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهي شبث بن ربعي

 

۱۰ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهي حجّار بن ابجر

 

۱۱ـ ۴٬۰۰۰ نفر به فرماندهي عمر و بن حجاج زبيدي

 

۱۲ـ ۱٬۰۰۰ نفر به فرماندهي يزيد بن الحرث بن رويم

 

۱۳ـ ۵۰۰ تيراندازان همراه حصين

 

۱۴ـ ۵۰۰ نفر به فرماندهي عزرة بن قيس

 

جمع كل: ۳۱٬۰۰۰ نفر
روز نبرد

 

بنا بر نقل سيد بن طاووس، در كتاب لهوف، صبح عاشورا ابتدا امام حسين برير پسر خضير از زاهدان نامدار كوفه را جهت موعظه جانب لشكر عمر سعد فرستاد، ولي آنان اعتنا نكردند. سپس خود به نزد آنان رفت تا اتمام حجت كند. او گفت مرا بين دو چيز مخير كرده اند. يا بجنگم و يا ذلت پذيرم و با يزيد بيعت كنم، ولي ذلت از ما دور است. لذا با شما مي جنگم.

 

سپس سپاه عمر سعد جنگ را آغاز كرد. اين حمله با تيراندازي عمر سعد به طرف اردوگاه حسين بن علي ‏آغاز شد. شمر هم به نيروهاي خود دستور داد كه حمله‌اي ‏گروهي بكنند و سپاه حسين‏ را نابود كنند. همه گردان‌هاي سپاه كوفه در اين حمله شركت داشتند. ياران امام حسين (ع) هم در مقابل اين هجوم تلاش كردند كه از خود دفاع كنندو نيمي از ياران‏ او (غير از بني هاشم) در اين حمله نخست كشته شدند. شمار كشته‌شدگان اين حمله را ۴۱ تن گفته‌اند. شماري از آنان (غير از ۱۰ نفر از غلامان حسين و دودمانش و ۲ تن از غلامان علي‏)، عبارت‌اند از:

 

نعيم بن عجلان، عمران بن كعب، حنظله، قاسط، كنانه، عمرو بن مشيعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سيف بن مالك، عبدالرحمان درجي، مجمع عائذي، حباب بن حارث، عمرو جندعي، حلاس بن عمرو، سوار بن ابي عمير، عمار بن ابي سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بن‌عمر، جبلة بن علي، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهير بن سليم، عبدالله و عبيدالله ‏پسران زيد بصري.

 

جنگ گروهي و تن به تن تا نماز ظهر ادامه يافت. هنگام نمازامام حسين (ع)به زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي دستور داد با نيمي از ياران در مقابل او صف بكشند تا بتواند به نماز بايستد. دشمن در هنگام نماز آنها را تيرباران كرد.سعيد بدن خود را سپر قرار داد و به شهادت رسيد.

 

عمر بن سعد دستور داد تا حسين بن علي و همراهانش را محاصره كنند و آب را به روي آنان ببندند. سرانجام حسين بن علي در روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در كربلا كشته شد و همهٔ خيمه‌هاي خانواده و يارانش رابه آتش كشيدند

 

پس از كشته‌شدن ياران و خانواده حسين بن علي در واقعه كربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهاي آنان را ببرند. پس از آن، سرها را بين قبايل قسمت نمودتا آنان بدين وسيله به ابن زياد نزديك‌تر شوند. قبيله كنده به رياست قيس بن اشعث كندي ۱۳ سر، قبيله هوازن به رياست شمر بن ذي الجوشن ۱۲ سر،تميم ۷ سر و بني اسد ۱۶ سر بر نيزه كردند و در مجموع با ۷۱ سر بريده وارد كوفه شدند.

 

هنگام طلوع آفتاب سرهاي كشته‌شدگان و كاروان اسيران از باب الساعات وارد مسجد اموي شد. آنگاه به دستور يزيد، تمامي سرها تا ۳ روز بر دروازه‌هاي شهر و مسجد اموي آويزان گرديد. علي پسر حسين پس از چندي موافقت يزيد را گرفت تا سرها را به بدن‌ها ملحق كند و سرامام حسين (ع)و ديگر كشته‌شدگان را به كربلا برد و به اجسادشان ملحق كرد.

 

در عين حال چند سر را در باب الصغير به خاك سپردند، كه عبارت‌اند از:

 

سر ابوالفضل العباس
سر علي‌اكبر
سر حبيب بن مظاهر

 

سوگواري محرم عزاداري‌ها و يادبودهايي است كه به مناسبت كشته شدن حسين بن علي و يارانش كه در واقعه كربلا روي داد، انجام مي‌شود. اين نبرد در سال ۶۱ هجري قمري در صحراي كربلا در عراق كنوني اتفاق افتاد. سوگواري براي حسين بن علي مختص ماه محرم نمي‌شود و در ديگر روزهاي سال نيز با توجه به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام مي‌شود. سوگواري براي حسين بن علي و ديگر يارانش از روز نخست محرم آغاز مي‌شود و در ظهر عاشورا به اوج مي‌رسد. در غروب و شامگاه عاشورا، اين سوگواري تحت عنوان مراسم شام غريبان ادامه پيدا مي‌كند. در روز ۱۲ محرم نيز مراسمي با نام «سوم امام حسين» انجام مي‌شود. اين نوع مراسم‌ها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسين» و ۲۰ صفر با نام «اربعين» ادامه پيدا مي‌كند. مراسم سوگواري سومين امام شيعيان از ديدگاه شيعه اهميت بسياري دارد و انجام آن عبادت است. سوگواري محرم در جاهاي مختلف به صورت‌هاي گوناگون انجام مي‌شود. علاوه بر شيعيان، اين مراسم در ميان غير‌مسلمانان در ترينيداد و توباگو، جامائيكا، هند و ارمني‌هاي ايران برگزار مي‌شود. سوگواري محرم علاوه بر ابعاد مذهبي، ابعاد سياسي و اجتماعي نيز دارد.

 

سوگواري براي كشته شدان كربلا در همان روزهاي پس اين واقعه انجام شد. در چهلم (اربعين) هنكاميكه اسيران از شام بسوي مدينه درحركت بودند راه خود را به سمت كربلا تغيير داه و هنكاميكه بدان سرزمين رسيدند با جابر ابن عبدالله انصاري صحابي پيامبر و تعدادي از بني هاشم مواجه شدند و در آنجا به سوگواري و نوحه سرايي پرداختند.

 

سوگواري در مدينه اولين بار به پيشگامي ام سلمه همسر پيامبر اسلام انجام شد.

 

در دوران امام پنجم شيعيان (كه خود در كربلا حضور داشت) و امام ششم شيعيان كه مصادف را دوران ضعف بني اميه بود عزاداري بصورت مراسم سالانه رواج يافت.

 

ساير امامان شيعه نيز در برگزاري مراسم سالانه براي كشتگان كربلا اهتمام داشتند. دراين دوران تعداد زيادي از شاعران شيعه نيز اشعاري در مراثي حسين سرودند.
آل بويه

 

يكي ازمهمترين دوران عزاداري براي كشتگان كربلا در قرن چهارم و مقارن با حكومت آل بويه‌است. در اين دوران حكومت‌هاي شيعي همچون علويان طبرستان، زيديان يمن، حمدانيان در شمال عراق، فاطميان در مصر و آل بويه در عراق و ايران به قدرت رسيدند. عموم مورخان به برگزاري عزاداري بصورت عمومي در كوچه خيابان در اين دوران اشاره كرده‌اند.

 

در اين باره ابن جوزي مي‌نويسد: در سال ۳۵۲ (قمري) معزالدوله ديلمي دستور داد، مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن كنند; در اين روز بازارها بسته شد و خريد و فروش موقوف گرديد; قصابان گوسفند ذبح نكردند، هريسه پزها هريسه (حليم) نپختند، مردم آب ننوشيدند; در بازارها خيمه برپا كردند و به رسم عزاداري كرباس آويختند; زنان به سرو روي خود مي‌زدند و بر حسين ندبه مي‌كردند.

 

حاكمان فاطمي مصر نيز با آنكه با ال بويه رقيب بودند از روش آنان در عزاداري پيروي كردند.تقي الدين مقريزي در اين باره مي‌نويسد كه:

 

در زمان المعزلدين الله به سال ۳۶۳ (قمري) در كشور مصر تمام فاطميين و شيعه در روز عاشورا در كنار مقبره ام كلثوم و سيده نفيسه اجتماع نموده و به عزاداري پرداختند و مبلغ بي حساب براي اطعام و عزاداري و شربت مخارج نمودند و به سال ۳۹۶ (قمري) در مصر كليه بازارها را تعطيل عمومي كردند و ابن مأمون در سال ۵۱۵ (قمري) از موقوفات و صدقات كشور مصر روز عاشورا را تعطيل و روز توزيع صدقات قرار داد. و در عهد صدارت افضل بن بدرالدين در مسجد حسيني قاهره بورياها فرش شد و افضل بدين سان در قلب مردم را يافت.

 

هفته دفاع مقدس

يكي از رسالت‌ها و مسؤوليت‌ها در طول تاريخ در همه عصرها و همه تمدن‌ها و كشورها انتقال دادن ارزش‌هاي حاكم بر جامعه است حفط و اعتلاء و انتقال ارزش‌هاي اصيل فرهنگي و ديني و باورهاي مطلوب اجتماعي رفتارهاي متعالي فردي و جمعي مانند نشاط و پويايي، عطوفت، استواري، عزم و تلاش از اساسي‌ترين رسالت‌هاي همگاني است.

رسانه‌هاي گروهي از جمله راديو و تلويزيون و مطبوعات و وسايل صوتي و تصويري و اطلاع‌رساني نوين مي‌توانند نقش قابل توجهي در تبليغ و ترويج بسياري از باورها و ارزش‌هاي فرهنگي داشته باشند.

هنگامي كه فرهنگ شهادت در جامعه رواج يافت، شوق و شعفي در قلوب به وجود مي‌آيد كه سبب مسابقه و رقابت بر سر كسب اين مقام مي شود. پيامبر گرامي اسلام(ص) با ترويج فرهنگ جهاد و شهادت توانست با جمع اندك و ناتوان مسلمانان اوليه، (به لحاظ مادي) نصرت و ياري خداوند متعال را كسب كرده، بزرگ‌ترين ضربه‌ها را بر پيكر شرك زده و سبب تثبيت و گسترش سريع اسلام شود.

با گسترش فرهنگ جهاد و شهادت طلبي است كه لرزه بر اندام دشمنان مي‌افتد و آنان را از نفوذ در دژهاي اسلام نا اميد مي‌كند.

پس تنها گسترش و رواج فرهنگ جهاد و شهادت است كه استقرار عدل جهاني را به دنبال خواهد داشت و فاصله گرفتن از اين فرهنگ يعني ذلت و ضلالت جوامع و دور ماندن از قافله نور و هدايت.

اميد است بشريت امكان بازگشت به رسالت معنوي و ملكوتي خود را از دست نداده و توفيق شناخت و عمل به آن را به دست آورند و از اين راه تمام تلاش‌ها و دانش‌ها در جهت بهبود جوامع و سعادت واقعي انسانها قرار گيرد و تمدن‌هاي بي‌جان، با روح ايمان جان گرفته و معناي حقيقي زندگي در تمام ابعاد شخصيت انساني گسترش يابد.

حماسة بزرگ هشت سال دفاع مقدس بايد به عنوان ميراثي گرانسنگ در ذهن ملت ايران باقي و از آفت تحريف مصون بماند. تنها در اين صورت است كه آيندگان و كساني كه دوران پرافتخار دفاع مقدس را درك نكرده‌اند، مي‌توانند اين ميراث را  در منظر ديدگان خويش قرار دهند و از اندوخته‌هاي گران‌بهاي آن سود جويند.  بديهي است ملت ما امروز با داشتن مفاخر و دستاوردهاي گران‌بهاي دوران دفاع مقدس در تدوين الگوي فرهنگي، نيازمند مباني تئوريك متناسب با تحول، از ديگران نيست.


لذا به مسؤولين پيشنهاد مي‌شود به اين امور اهتمام ورزند:

- بررسي و تبيين سيره ائمه معصومين (ع) و حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري به عنوان الگوهاي با هويت‌ و قابل قبول.

- ايجاد حوزه تبادل فرهنگي با حفظ هويت ديني و ملي و اثبات قابليت و توانمندي فرهنگ غني اسلام و نفوذ روشي كارآمد در فرآيند توسعه و تجدد علمي و ايجاد خدشه در مشروعيت انحصار الگوي توسعه غرب.

- تعيين استراتژي دفاع فرهنگي با بهره‌گيري اصولي از ارزش‌هاي هشت سال دفاع مقدس و اخلاق و رفتار رزمندگان به عنوان برگزيده‌اي نو و بازبيني شده در حوزه دستاوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي كه متعلقات عيني و تحقيقي مفاهيم خود را از حيث عقبه تاريخي يافته‌اند.

- تحقيق، تبليغ، تأليف و حفظ انگيزه معنوي در ساختار فرهنگ عمومي جامعه به عنوان قوي‌ترين سمبل دين و دين باوري در انديشه حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري.


با توجه به مطالب مطرح شده مسؤولين عزيز كشور بايستي:

- فهم صحيح و درك درست و جامعي از مفاهيم ارزشي داشته و به دور از افراط و تفريط، مفاهيم ارزشي دفاع مقدس را به نسل جوان معرفي نمايند.

- سازگاري گفتار و رفتار مناديان: حضرت علي (ع) مي‌فرمايند: «آن كس كه در جايگاه پيشوايي مردم قرار مي‌گيرد بايد پيش از آنكه ديگران را آموزش دهد، به تعليم خويش بپردازد.» (نهج البلاغه).

- سهل‌گيري و آسان‌گيري در انتقال مفاهيم ارزشي و عدم تحميل تكاليف خارج از وسع و توان، به ويژه در مراحل اوليه كه نياز به جاذبه‌هاي ويژه است.

- تقويت انگيزه‌هاي معنوي: دين خواهي و احساس انگيزه و عطش براي پاسخ گويي به نيازهاي روحي و معنوي به نحوي كه اگر احساس نياز و عطش از درون بجوشد چون تشنه‌اي خود به دنبال آب خواهد رفت.

- به كارگيري روش‌هاي تبليغي صحيح، جذاب و منطقي درايجاد گرايش و انگيزه‌هاي مثبت به سوي ارزش‌ها: مخاطب شناسي و ارايه‌ي مفاهيم ارزشي مناسب با توانايي و ظرفيت روحي علمي آنان (كلّم الناس علي قدر عقولهم) و هم چنين شفافيت و سادگي در انتقال مفاهيم ارزشي.

- استفاده از روش‌هاي غير مستقيم.

- تكيه بر استدلال و روش‌هاي اقناعي: انتقال پيام‌هاي ارزشي بايد مبتني بر آگاه سازي همراه با استدلال و تحليل باشد تا موجب اقناع و پذيرش دروني و ايجاد كانون جذب در خانه دل مخاطب گردد.

- تكيه بر زيبايي‌ها با بهره‌مندي از هنر: حكيمي مي گويد: «اگر ما يوسف‌هاي ديني و مفاهيم ارزشي را به مردم و مخاطبان بنمايانيم، هزاران زليخاي سينه چاك را مشتري دين و ارزش‌ها خواهيم ساخت.»

- تقدم تشويق: تشويق و پاداش، زمينه‌هاي گرايش و جذب به سوي ارزش‌هاي متعالي را در انسان فراهم مي‌سازد.

- توجه به كرامت، عزت نفس و ارزنده سازي شخصيت مخاطبان: حرمت گذاري و احترام به شخصيت و كرامت انساني، از مهم‌ترين عوامل مؤثر در تربيت به شمار مي‌آيد. عزت نفس موجب اعتماد و خودباوري و شكوفايي و خلاقيت خواهد شد. چنانچه حضرت امير (ع) فرمودند: يادآوري زياد نقاط مثبت و خوب در رفتار افراد باعث تحرك و پويايي اشخاص شجاع و برانگيختن افراد دلسرد و مسامحه كار به سوي رفتار مثبت خواهد شد (نهج البلاغه).

- اظهار عشق و محبت و عاطفه ورزي: مفاهيم ارزشي اگر با شربت عشق و محبت دركام دل و جان مخاطبان ريخته شود حلاوت آن در قلب و عقل آنان چشيده شده و آنها را با شور ونشاط به سوي ارزش‌ها سوق مي‌دهد.

- اميد بخشي، مثبت گرايي، اعتماد سازي: ايجاد اميد و نشاط، به جاي يأس آفريني، القاي توان و اعتماد به جاي تلقين عجز، ناتواني و ضعف و نگرش مثبت به آينده‌اي روشن و تعالي بخش و سعادتمند موجب تحرك و پويايي، اعتماد به نفس و افزايش روحيه‌ي استقامت و پايداري در راه هدف شده و زمينه‌هاي مناسبي را براي پذيرش مفاهيم ارزشي براي او فراهم مي‌سازد. حسن ظن و اعتماد به جوانان باعث دلگرمي و برقراري ارتباط صميمي مي‌شود.

- معرفي الگوهاي عيني و رفتاري در جامعه: معرفي الگوهاي ارزشي شايسته كه بيانگر عيني و ملموس انطباق با رفتارهاي عملي الگوها است از عوامل مهم گرايش به ارزش‌ها مي‌باشد. قرآن كريم در اهميت نقش الگويي راهبران ديني مي‌فرمايد: «لقدكان لكم في رسول الله اسوه حسنه».

- پاسداري از هويت اصيل جامعه در مواجهه با فرهنگ بيگانه:  اقوام و مللي كه از وحدت و انسجام فرهنگي قوي برخوردارند؛ كمتردر معرض تغيير وتحريف قرار مي‌گيرند.

- نظام آموزشي كيفي و كارآمد: بذر اعتقاد به مفاهيم ارزشي در فطرت هر انساني به طور بالقوه وجود دارد. نظام آموزشي كارآمد مي‌تواند با شيوه‌هاي صحيح اين استعدادهاي بالقوه رابه فعليت رسانده و دراين زمينه برنامه‌ريزي نمايند.

- آزاد انديشي: پرهيز از اجبار و اكراه (مظفر، 1383، ص34).

- مسؤولان و دولت مردان باورشان شود كه مديون خون شهدا هستند.

- براي مسؤولان تبيين شود كه امنيت امروز جامعه، مرهون فداكاري‌ها، رشادت‌ها خون دادن‌ها و از جان گذشتگي شهداي ديروز است.

- هماهنگي لازم با آموزش و پرورش صورت گيرد تا در تهيه و تنظيم كتب درسي، بخشي هم به وصيت نامه شهدا اختصاص يابد.

- تهيه زندگينامه و شرح عمليات مربوط به شهدا.

- مصاحبه با خانواده شهدا و ثبت و ضبط ويژگي‌هاي اخلاقي و ديني شهيدان.

آيا براستي دم زدن از فرهنگ دفاع مقدس و تلاش در جهت نهادينه كردن آموزه‌ها و دستاوردهاي والاي آن چيزي جز استقلال خواهي، آزادي طلبي، دشمن ستيزي و عزت خواهي و وطن پرستي، مبارزه با ظلم، دفاع از مظلومان،  ايثار و شهادت طلبي و حفظ حدود و ثغور سرزمين اسلامي ايران مي‌تواند باشد؟ و سخن آخر اين‌كه: شهدا، همواره حي و حاضرند و نظاره‌گر اعمال و رفتار و اعمال ما. پس چنين مباد كه خداي ناكرده ما مدعيان، اكنون رنج دهنده شهدا و آبروريز «نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران» باشيم.

پس بيائيم از هم اكنون با شهيدان ميثاقي دوباره بنديم و براي وصول به اين مهم نيكـوتر آن است كه هم يك نگـاه عاقـلانه به زندگـي آنها داشته باشيم و هــــم پيـروي عملي از روش رفتـاري آنها، و البته همه اينها مقدمه‌اي است تا اين فاصله زياد شده با شهيدان را كه متأسفانه پس از جنگ هر روز زياد و زيادتـر مي‌شـود، با همـت بلنـد خـود كم و كم‌تر كنيــم.

 

عكس

رفتار با همسر

رفتار با همسر
خداوند در آيه ي ۲۱ سوره ي روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بين زن و شوهر اشاره فرموده: «از نشانه هاي خداوند اين است كه از نوع خودتان، همسراني براي شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد».
و پيامبر اكرم(ص) فرمود: وقتي مرد به زن خود با محبت مي نگرد و زنش نيز به او با مهر نگرد، خداوند به ديده ي رحمت به آن ها نگاه مي كند.
امروزه يكي از مهم ترين مشكلات خانواده ها نداشتن مديريت صحيح در زندگي است؛ بسياري از اختلافات، چالش ها و مشاجرات كه مقدمه فروپاشي خانواده هاست، ناشي از نداشتن الگويي كامل در اداره خانواده است.
 
 

عيد بر همگان مبارك باد

پيام اخلاقي قربان وغدير براي مسلمين

يام اخلاقي عيد قربان و غدير

پيام اخلاقي عيد قربان

عيد قربان، عيد خودسازي و تهذيب نفس است. اين عيد گرامي و ايام پس از آن، فرصت بسيار مناسبي براي سرمشق گرفتن از حضرت ابراهيم، حضرت اسماعيل و حضرت هاجر «سلام‌الله‌عليهم» و پيمودن مسير تقرّب و بندگي خداوند متعال است.

آن بزرگواران براي رضاي خداي سبحان و براي تثبيت دين خدا، جلوۀ ويژه‌اي از گذشت، ايثار و فداكاري را آشكار ساختند. بنابراين در اين ايام بايد فرصت مغتنم شمرده شود و به مناسبت سالروز آن واقعۀ عظيم، همه در جهت قرباني كردن نفس خود تلاش كنند. فلسفۀ قرباني حجّاج در مني نيز همين است كه حج‌گزار بگويد: «خدايا حاضرم هرچه دارم در راه تو و در راه دين تو فدا كنم».

هوي و هوس، نفس امّاره و صفات رذيله كه سراسر وجود انسان‌هاي معمولي را فراگرفته است، بايد در راه خدا قرباني شود. در اين ايام، زمينه براي ريشه‌كن كردن صفات رذيله و جاگزين نمودن فضائل اخلاقي به جاي آن، وجود دارد.

انسان بايد از بندگي رذائلي كه او را محبوس كرده است رهايي يابد و درخت فضيلت در دل خود بكارد و در جهت ريشه‌دار شدن فضائل اخلاقي در دل خويش تلاش نمايد تا به ثمر برسد. پس از آن هم خودش و هم ديگران از ميوه و ثمرۀ درخت فضائل اخلاقي بهره‌مند گردند. و اين كار مهم و اساسي در ايام تشريق، يعني روزهاي پس از عيد قربان، ميسّر مي‌گردد.

ايام تشريق حجّاج، دو تا سه روز و ايام تشريق غيرحجّاج، هفتۀ ولايت، يعني روزهاي بين عيد قربان و عيد غدير است.

پيام اخلاقي عيد غدير

عيد غدير، عيد ولايت است. پيام اخلاقي عيد غدير، اين است كه پيمودن مسير تقرّب به سوي خداوند متعال و تهذيب نفس و در يك كلام رسيدن به مقام آدميّت، بدون ولايت امكان‌پذير نيست.
مسير سعادت، مانند هر مسير ديگري، نياز به راهنما دارد. راهنمايي كه خود مسير را پيموده باشد و از موانع راه آگاهي كامل داشته باشد. اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» بهترين راهنما براي پيمودن مسير حركت به سوي خداوند متعال هستند. از اين جهت خداوند متعال مي‌فرمايد: اسلام منهاي ولايت، ناقص است و در روز عيد غدير كامل مي‌گردد.

«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»[1]
پس از ابلاغ ولايت اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه»، خداوند متعال از دين اسلام راضي مي‌شود. زيرا سلوك معنوي انسان، در پرتو نور قرآن و عترت كه همان «ثقلين» هستند امكان‌پذير است و بدون يكي از اين دو گوهر گرانبها، كسي به مقصد نخواهد رسيد.

تبيين وظايف شيعيان در هفتۀ ولايت، در سه بعد اساسي

بعد اول: تعظيم شعائر اسلامي

فاصلۀ زماني عيد قربان تا عيد سعيد غدير، ايام مباركي است و از قداست ويژه‌اي برخوردار مي‌باشد. اين ايام نوراني، بايد به عنوان هفتۀ ولايت نام‌گذاري شده و در آن هفته از حيث شعاري، به موضوع مهمّ ولايت پرداخته شود.

جشن‌ها و ديد و بازديدها و آذين‌بندي خيابان‌ها و معابر عمومي در آن هفته بايد فراوان باشد. ذكر اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» بايد بسيار گفته شود. مجالس جشن برگزار گردد و در آن مجالس سخنرانان مسئلۀ ولايت راتبيين كنند و مداحان اشعار زيبايي در مدح اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» و در موضوع ولايت بخوانند.

البته در اين خصوص بايد توجه شود كه محتواي سخنراني‌ها و مداحي‌ها بايد از آيات شريف قرآن كريم گرفته شود. دست كم سيصد آيه در قرآن كريم پيرامون اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» و ائمۀ طاهرين«سلام‌الله‌عليهم» وجود دارد. با وجود اين آيات، نيازي نيست كه در مجالس جشن، اشعار افراطي خوانده شود. بنابراين از خواندن اشعار و بيان سخناني كه بهانه دست دشمن مي‌دهد، بايد پرهيز جدي شود.

بعد دوم: تقويّت بنيۀ اعتقادي

نكتۀ ديگري كه بايد هميشه و به خصوص در هفتۀ ولايت به آن اهميّت داده شود، اينكه شعار بايد همراه با عقيده باشد. شيعه بايد امام‌شناس باشد و به طور كلي در اعتقادات، مطالعه و تحقيق كامل بنمايد و به صورت استدلالي مباني اعتقادي خود را تقويت كند.

شيعه، به خصوص جوان شيعه بايد بداند چرا اميرالمؤمنين علي«سلام‌الله‌عليه» خليفۀ بلافصل پيامبر اكرم«صلي‌الله‌عليه وآله وسلّم» است. هر شيعه‌اي بايد با استدلال بتواند اثبات كند كه چرا ائمّۀ دوازده‌گانه«سلام‌الله‌عليهم» امام هستند؟

كتاب‌هاي اعتقادي همانند احقاق‌الحق و الغدير در اين زمينه فراوان است. جوانان بايد اين كتب ارزشمند را مطالعه كنند و پس از اينكه قضيۀ ولايت براي خودشان حل شد، با ارائۀ دليل براي ديگران نيز بيان و اثبات نمايند.

در حوزه‌هاي علميّه و دانشگاه‌ها بايد در اين خصوص گفتگوهاي فراواني صورت پذيرد و به موضوع اعتقادات بيش از اين اهميّت دهند. در هفتۀ ولايت نيز در مجالس جشن و سخنراني‌ها بايد دلائل شيعه براي امامت ائمۀ اطهار«سلام‌الله‌عليهم» تبيين شود و آيات مربوطه شرح داده شود.

فضائل اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» و ائمّۀ هدي«سلام‌الله‌عليهم» بايد براي مردم بازگو شود. و مهم‌تر اينكه شبهات اعتقادي بايد رفع شود. مطالعه و تحقيق در موضوع ولايت بايد به قدري باشد كه همه بتوانند شبهاتي كه از سوي دشمنان مطرح مي‌شود را با دليل و برهان پاسخ گويند.

بعد سوّم: پيروي از اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم»

بعد سوم وظايف شيعيان، كه در هفتۀ ولايت بايد بروز و ظهور بيشتري داشته باشد، پيروي از اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» است. شيعه بايد علاوه بر اظهار محبّت به ائمّۀ اطهار«سلام‌الله‌عليهم» و افزون بر اعتقاد قلبي به امامت آن بزرگوران، آنان را سرمشق خود قرار دهد و در زندگي از ايشان تبعيّت و پيروي نمايد. سيماي تشيّع بايد در پيشاني هر شيعه‌اي نمايان باشد و ركن اساسي تشيّع عمل به دستورات ديني و تبعيّت از قرآن و عترت است.

هفتۀ ولايت، فرصت ارزشمندي براي تمرين پيروي از اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» است. در اين هفته همه بايد تلاش كنند گفتار و كردار خويش را با عملكرد ائمّۀ هدي«سلام‌الله‌عليهم» تطبيق دهند و در حدّ توان اعمال خود را به اعمال آن ذوات مقدس شبيه نمايند.

يكي از مواردي كه در سيرۀ اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» بروز ويژه‌اي دارد، خدمت به خلق خدا است. مولا اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» در مدّت بيست و پنج سال كه خانه‌نشين بودند، بيست و شش مزرعه به دست مبارك خود براي فقرا و مستضعفين آباد كرده و وقف آنان نمودند.

شيعيان بايد از آن حضرت پيروي كنند و هرچه مي‌توانند براي رفاه ديگران تلاش كنند. رسيدگي به مستمندان بايد برنامۀ هميشگي زندگي يك شيعه باشد. اما لااقل در هفتۀ ولايت همه بايد به قدر توان به فقرا و مستمندان رسيدگي كنند و از ديگران به هر صورت ممكن دستگيري نمايند.

اگر به دستور قرآن كريم در خصوص انفاق كه مي‌فرمايد:
«لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه»[2]
عمل شود و اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» سرمشق شيعيان باشند، يك نفر فقير در ميان شيعيان يافت نمي‌شود و همه در رفاه خواهند بود.

ساده زيستي ائمّۀ هدي«سلام‌الله‌عليهم» فضيلت ديگر سيرۀ آن ذوات مقدس است كه بايد سرمشق شيعيان باشد. تجمّلات و تشريفات بي‌جا، مطلقاً در زندگاني حضرات ائمّۀ اطهار «سلام‌الله‌عليهم» وجود نداشته است؛ با اينكه آن بزرگواران و به خصوص امرالمؤمنين «سلام‌الله‌عليه» با وجود مزارع فراوان و قنات‌هايي كه احداث نمودند، مي‌توانستند به ثروت زيادي دست يابند. اما آن ثروت را به جاي اينكه در راه تجمّلات به كار گيرند، صرف تقويت اسلام مي‌كردند و به مستمندان مي‌بخشيدند.

اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» و حتي اطرافيان ايشان، ذره‌اي از بيت‌المال استفاده نكردند. خوراك ايشان كه از دست‌رنج خودشان بود، دو قرص نان جو در شبانه‌روز بود و به دو پيراهن ساده اكتفا كرده بودند.

تجمّل‌گرايي در زندگي‌هاي كنوني به هيچ وجه با سيرۀ اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» سازگاري ندارد و اين ننگ بزرگي براي جامعۀ اسلامي محسوب مي‌شود.

اهميّت به نماز و به خصوص نماز اول وقت و به جماعت نيز در سيرۀ اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» و ساير ائمّۀ هدي«سلام‌الله‌عليهم» برجستگي دارد. نماز آن ذوات نوراني بايد سرمشق شيعيان باشد.

مساجد شيعيان بايد در وقت نماز، مملوّ از جمعيّت باشد و در هنگام نماز بايد همه‌جا خلوت باشد و همۀ كارها تعطيل شود و همه به نماز اول وقت، در مسجد و به جماعت بپردازند. لااقل در هفتۀ ولايت بايد مساجد پر از جمعيّت باشد و همه به نماز اهميّت بدهند تا از اين نظر بتوانند شباهتي به اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه» پيدا كنند.

اين موارد قطره‌اي از درياي بيكران فضائل اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» بود كه بايد سرمشق شيعيان گردد.

يك شيعه هم بايد شعار و اظهار محبّت به اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» داشته باشد، هم از حيث اعتقادي از بنيۀ قوي و محكم برخوردار باشد و هم از نظر عمل، خود را شبيه اهل‌بيت «سلام‌الله‌عليهم» كند.

اركان تشيّع كه همان اركان ايمان است، لازم و ملزوم يكديگرند و هر سه ركن بايد در زندگي شيعيان باشد.

از سه ركن تشيّع، دو ركن شعار و عقيده به نسبت موجود است، گرچه بايد بيش از اين باشد. اما آنچه موجب نگراني است، عدم تطابق عملكرد بسياري از مردم با نحوۀ رفتار معصومين «سلام‌الله‌عليهم» است.

بروز علني فساد اخلاقي در جامعه و وجود گناه و معصيت كه فعلاً در جامعه رايج است، با تشيّع سازگار نيست. از قرآن و عترت استفاده مي‌شود كه چنين ملّتي، شيعۀ واقعي نيست.

هفتۀ ولايت، هفتۀ مهمّي است. اين ايام و اين هفته بايد سراسر اظهار محبّت به اهل‌بيت «سلام‌الله‌عليهم» باشد. همچنانكه بايد موجب تقويت بنيۀ اعتقادي در زمينۀ امام شناسي شود و مهم‌تر از آن دو، اين هفته بايد يك معلّم اخلاق براي شيعيان باشد تا بتوانند پس از آن به واجبات اهميّت دهند و از گناه و معصيت اجتناب جدي داشته باشند و به انجام مستحبات نيز به قدر توان و نشاط بپردازند.

پي‌نوشت‌ها
==============
1. مائده / 3
2. طلاق / 7

منبع: پايگاه اطلاع رساني دفتر آيت‌الله العظمي مظاهري

سبك شمردن نماز

استاد مطهري در كتاب" آزادي معنوي" مي‌نويسد

يكي از گناهان، استخفاف نماز يعني سبك شمردن نماز است. نماز نخواندن يك گناه بزرگ است، و نماز خواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف كردن، بي اهميت تلقي كردن گناه ديگري است. پس از وفات امام صادق عليه السلام ابوبصير آمد به امّ حميده تسليتي عرض كند. امّ حميده گريست. ابوبصير هم كه كور بود گريست. بعد امّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودي و لحظه ي آخر امام را نديدي؛ جريان عجيبي رخ داد. امام در يك حالي فرو رفت كه تقريباً حال غشوه اي بود. بعد چشمهايش را باز كرد و فرمود: تمام خويشان نزديك مرا بگوييد بيايند بالاي سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت كرديم. وقتي همه جمع شدند، امام در همان حالات كه لحظات آخر عمرش را طي مي‌كرد يكمرتبه چشمش را باز كرد، رو كرد به جمعيت و همين يك جمله را گفت:اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمي كه نماز را سبك بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد."

در باب آثار و عقوبات سبك شمردن نماز، روايتي از حضرت ختمي مرتبت به نقل از دختر مكرمه‌شان نقل شده است كه بسيار تكان‌هنده است:

"حضرت زهرا سلام الله عليها از رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، سوال كرد: « فقالت: يا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلـم پرسيدند: كسي كه نمـازش را سبك مي شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهايي كه نمــازشان را سبك مي شمارند چه هست بر ايشـان.

اين سبـك شمردن صحبتهاي مختلف دارد يعني: يكي اين است كه در اول وقت نماز نخواند، يكي اين است كه در موقع  خـــواندن نمـاز زياد به آداب و حـدودش مقيـد نباشد، سعي نكند كه آن شرايـط فضيلت را مراعات كند، بطور كلـي سبك بشمارد. يكي از صور سبك شمردن تاخير از اول وقـت است ولي ممكن است يكي در اول وقت هم بخواند ولي به شرايط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله اين صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذكـرمي كنيم. در اينجا حضرت زهرا سلام الله عليهــا سوال مي‌كند كه كســي كه نمــازش را سبك بشمارد چه مي‌شود؟

اول اين است كه خدا بركـــت را از عمــر او بــــرمـي دارد؛ اين عمــر كه من و شما مي‌كنيم، بركت از آن برداشته مي‌شود كه انسـان نداند كه چه كرد، از كارهاي خيــر، نه از شرّ؛ مثلا كساني مي‌بينيد عمرشان با بركت است، خوب عبــادت مي‌كنند، خدمات زيــاد مي‌كنند

« قال رسول الله ( ص ) : يا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: يا فاطمه كسي كه نمازش را سبك بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشرة خصلة »، خدا او را به 15 خصلت مبتلا مي‌كند ( خيلي تهديد كننده است ) ، « ستٌ منها في دار الدنيا و ثلاث عند موتها و ثلاث في قبره و ثلاث في القيامة اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـي دنيــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تاي ديگر در قيــامت است وقتـــي از قبرش خارج مي‌شود.

« فاما اللواتي تصيبه في دار الدنيا »، اما شش خصلتي كه خدا پيش مي‌آورد در دنيا براي كساني كه نمــاز را كوچك مي شمارند:

1- « فالاولي يرفع الله البركة من عمره »: اول اين است كه خدا بركـــت را از عمــر او بــــرمـي دارد؛ اين عمــر كه من و شما مي‌كنيم، بركت از آن برداشته مي‌شود كه انسـان نداند كه چه كرد، از كارهاي خيــر، نه از شرّ؛ مثلا كساني مي‌بينيد عمرشان با بركت است، خوب عبــادت مي‌كنند، خدمات زيــاد مي‌كنند مثلا فرض كنيد صاحب همين كتاب، مجلسـي، اهل تزكيه بوده، اهـل باطن بوده، فليسوف بوده، عارف بوده، خدمــاتي كه كرده، مرجعيت كه داشته، چقــدر كتاب نوشته، كتابهايش اگــر بنا باشد كه به ما بدهند از روي آن بنويسيم تا آخر عمــر تمام نمي‌كنيم؛ عمر با بــركت بوده؛ مقصود طولانــي بودن عمر نيست، بركت در عمر، اشتباه نكنيد.

كساني كه در نمـاز سستي مي‌كنند از عمرشان بركت گــرفته مي‌شود؛ چيز عجيبي است بعدش هم روي اين مسـاله دقت كنيد اين عمـرها كه مي‌گذرد، عمـر ماها  و عمر بعضي‌ها چگونه است در مقايســه با آنها از لحــاظ  بركت؛ يرفع الله البركة في عمره.

نماز

2- « يرفع الله البركة من رزقه »: بركت را از روزيشــان هم  بــر مي‌دارد.

بركت از روزي هم اين نيست كه انســـان كم پول بدست مي‌آورد يا زياد؛ نه؛ بركت در زندگي و معيشت است كه آن را خــدا بر مي‌دارد.

3- « و يَمحوا الله عزوجلّ سيماء الصالحين من وجهه »: سومين چيزي كه مبتلا مي‌شود اين است كه خداي متعال سيمــاي صالحان را ازاو بر مي‌گيرد؛ وقتي به صــورتش نگاه مي‌كنيد سيماي صالحــان در او نيست. اين هم چيزي است؛ صــالحان يك سيمايي دارند البته اهـــــل ذوق مي‌فهمند، اين را با ذوق و دل مي‌شود فهميد، نه زيبــايي ظاهري است، سيماي صالحان يك چيزي است كه اهل دل و اهل ذوق مي‌فهمند.

4- « و كل عمل يعمله لا يؤجر عليه »: هر عملـي كه انجام مي‌دهد از اعمال خيـر و عبادات، اجــري به آن داده نمي‌شود.

5- « و لا يرفع دعاؤه الي السماء »: پنجمي اش اين است كه دعــاي او مستجاب نمي‌شود.

6- « والسادسة ليس له حظّ في دعاء الصالحين »: از دعاي صالحان هم بي بهره مي‌شود، يعني صالحان كه براي مومنيــن و مومنــات دعاهايي مي‌كنند كه وظيفه اشان است، اينها از دعاي صالحان حظّـــي برايشـان نيست.

اين شش خصلتي  كه در دنيا پيش مي‌آيد براي آنها كه نمازشــان را كوچك مي شمارند.

« و اما اللواتي تصيبه عند موته »

تكرار مي‌كنم كوچك شمردن نماز، تاخير از اول وقت، با عجله خواندن، آداب حضور را مراعات نكردن، درنماز ظاهرا و باطنا بازي نكردن، لباس و نظافت و اينها را مراعات نكردن خلاصه سبك شمردن.

 

و اما آن سه تا كه در وقت مرگش به او مي‌رسد:

1-« فاولاهن انه يموت ذليلا »، اولش اين است كه مرگش به صورت خفت‌بــار مي‌شود.

2- « والثانية يموت جائعا »، گـرسنه مي‌شود موقــع مرگ، اين گرسنگي يك گرسنگي بسيــــار اسرار آميز است كه غيــرظاهري و دنيوي است و انسانها از آن وقتي كه از اينجا به بــرزخ منتقل مي‌شوند و از اول انتقــال به برزخ اين گرسنگي و تشنگي شــروع مي‌شود و بعدش هم در قيــامت مخصوصا هست، اين يك چيزي غيــر از گرسنگي دنياست.

« و الثالثة لاينظرالله اليه و لا يُزكيه و له عذاب اليم »، و از همه اينها بــالاتر، خدا به او نظـر نمي‌كند و او را تزكيــه نمي‌كند و عذاب اليـم هم برايش هست. اين‌ها براي كســي است كه تهاون بصلاته."

 

3- « والثالثة يموت عطشانا »، سومي هم اين است كه در حال تشنــگي است فلو سقي من انهار الدنيا لم يرو عطشه.

 

« و اما اللواتي تصيبه في قبره »،

 

اما سه تــاي ديگر كه در قبر و بــرزخ به او مي‌رسد اين است كه:

1-« فاولاهن يوكل الله به مَلكا يزعجه في قبره »، حالا ما فكر مي‌كنيم اين سستي‌ها كه در استخفاف به نمــاز داشته ايم زياد مهــم نبوده، آخرش اين است كه خـدا مي‌بخشد؛ زياد مهـم نبوده؛ خيلي چيز مهمي بوده، حالا اين قسمتي از بيانات است كه در اينجا وارد شده دقت كنيد. اولش اين است كه خــدا مَلَكي را موكل مي‌كند كه در قبرش به او عذاب مي‌كند در بـــرزخ.

2- « و الثانية يضيق عليه قبره » ، و دومين چيز كه خدا براي او پيش مي‌آورد اين است كه عــالم قبرش براي او تنگ مي‌شود؛ اين را ديگر نمي‌فهميم كه چگونه تنــگ مي‌شود.

3- « الثالثة تكون الظلمة في قبره »، و سومي اش اين است كه عالــم قبرش براي او ظلمــاني مي‌شود.

« و اما اللواتي  تصيبه يوم القيامة »، 

 

اما آن سه تاي ديگـــر كه در روز قيــامت برايش پيش مي‌آيد

وقتي كه از قبرش خــارج مي‌شود و به قيامت و محشــر قـدم مي‌گذارد؛ « اذا خرج من قبره فاولاهن ان يُوكل الله به ملكا يَسحَبه علي وجهه و الخلائق ينظرون اليه »، اولش اين است كه خدا ملكي را موكل مي‌كند كه او را بـه "رو مي‌برند" توجــه مي‌كنيد نماز خوان است مردم هم نگاه مي‌كنند؛ غيـــر عـادي مي‌برند.

« و الثانية يُحاسب حسابا شديدا »، دومي اش هم اين است كه در مقـــــــام حساب، حساب شديدي از او مي‌كشند.

« و الثالثة لاينظرالله اليه و لا يُزكيه و له عذاب اليم »، و از همه اينها بــالاتر، خدا به او نظـر نمي‌كند و او را تزكيــه نمي‌كند و عذاب اليـم هم برايش هست. اين‌ها براي كســي است كه تهاون بصلاته."

 

پاك كننده ها

  (مطالب زير) شما را به‌ سوي كارهايي هدايت مي‌كند كه گناهان را محو و از بين مي‌‌برد.

1- ترك شرك: قالَ الله تَبارَكَ وَ تَعالي: «يَابْنَ آدَمَ لَوْ لَقَيْتَني بِمِثْلِ الْأَرْضِ خَطاَياَ لاَ تُشْرِكُ بِيْ شَيئاً لَقَيتُكَ بِمُلءِ الأرضِ مَغْفِرَةً». (مسلم).

پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: خداوند تبارك و تعالى فرموده «حديث قدسي»: اي بني‌آدم، اگر به اندازه كره زمين خطا و گناه داشته اما شريكي برايم قائل نشده باشيد شما را با دنيايي از گذشت و مغفرت به‌حضور مي‌‌پذيرم.

2و3- نماز پنجگانه‌ي روازنه‌ و نماز جمعه: «الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ وَالْجُمْعَةُ إِلَى الْجُمْعَةِ وَرَمَضَانُ إِلَى رَمَضَانَ مُكَفِّرَاتٌ مَا بَيْنَهُنَّ إِذَا اجْتَنَبَ الْكَبَائِرَ». «مَا مِنْ امْرِئٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلَاةٌ مَكْتُوبَةٌ فَيُحْسِنُ وُضُوءَهَا وَخُشُوعَهَا وَرُكُوعَهَا إِلَّا كَانَتْ كَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنْ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يُؤْتِ كَبِيرَةً وَذَلِكَ الدَّهْرَ كُلَّهُ». (مسلم). رسول اكرم -ص- مي‌فرمايد: اداي نمازهاي پنجگانه و نماز جمعه تا جمعه بعد، و روزهء رمضان تا رمضان بعد، كفاره گناهان (صغيره) فاصله بين خود مي‌‌باشند به‌ شرطي كه از گناهان كبيره پرهيز شود. هر مسلماني كه به هنگام آمدن وقت نماز مرتب وضو بگيرد و ركوع و سجود را نيكو بجا آورد و خاشع و خاضع باشد. به‌ شرطي كه بسوي گناهان كبيره نرود نمازهايش براي هميشه كفاره گناهان گذشته او خواهد بود.

 

نماز: «عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ أَنَّ رَجُلاً أَصَابَ مِنْ امْرَأَةٍ قُبْلَةً، فَأَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَخْبَرَهُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: أَقِمْ الصَّلَاةَ طَرَفَيْ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنْ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ. فَقَالَ الرَّجُلُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَلِيَ هَذَا؟ قَالَ: لِجَمِيعِ أُمَّتِي كُلِّهِمْ». (البخاري). از ابن مسعود نقل شده: مردي كه زني را بوسيده بود خدمت پيامبر -ص- آمد و از اين گناه خود به وي عرض كرد. خداوند اين آيه را نازل كرد: نماز را در دو طرف روز كه وقت نماز صبح و عصر است و اوائل شب «كه وقت نماز مغرب و عشاء است» بجاي آوريد بي‌‌‌گمان نيكيها و حسنات «از جمله نمازهاي پنجگانه» بديها و سيئات و آثار آنها را بر طرف مي‌‌سازند. «پيامبر -ص- كه اين آيه را برايش خواند» آن مرد گفت: اي رسول خدا، فقط براي من اين طور است؟ پيامبر -ص- فرمود: براي همه امت من.

 

4- انجام دادن دو ركعت با خشوع: «مَنْ تَوَضَّأَ نَحْوَ وُضُوئِي هَذَا ثُمَّ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ لَا يُحَدِّثُ فِيهِمَا نَفْسَهُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». (رواه البخاري). بخاري روايت نموده كه پيامبر -ص- فرمود: كسي كه مانند من وضوء بگيرد و سپس دو ركعت نماز بخواند كه در آن با خود سخن نگويد و به خيالات نرود خداوند گناهان گذشته‌اش را مي‌‌آمرزد.

 

5- روزه: «فِتْنَةُ الرَّجُلِ فِي أَهْلِهِ وَمَالِهِ وَجَارِهِ تُكَفِّرُهَا الصَّلَاةُ وَالصِّيَامُ وَالصَّدَقَةُ». (البخاري). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: نماز و روزه و صدقه كفاره گناه و محنت و بلاهايي است كه فرد در رابطه با ثروت و خانواده و فرزندان و همسايه‌اش متحمل مي‌شود.

 

6- روزه ماه رمضان: «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِيمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». (البخاري). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: هر كس ماه رمضان را بر اساس ايمان و اميد به اجر و پاداش خداوند روزه بگيرد گناهان پيشين او بخشيده مي‌‌شود.

 

7- قيام رمضان «تروايح»: «مَنْ قَامَ رَمَضَانَ إِيمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». (البخاري). هر كس براساس ايمان و با اميد به اجر و پاداش آخرت شبهاي رمضان عبادت نمايد و نماز تراويح بخواند گناهان گذشته او آمرزيده مي‌‌شود.

 

8- بيداري و بر پاداشتن شبهاي قدر: «مَنْ قَامَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ إِيمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِيمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». (البخاري): هر كس شبهاي قدر را با ايمان و اميد به اجر و پاداش بيدار و در آنها به عبادت بپردازد گناهان پيشين او بخشيده مي‌‌شوند.

 

9- روزه روز عرفه «روز قبل از عيد»: «صِيَامُ يَوْمِ عَرَفَةَ أَحْتَسِبُ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُكَفِّرَ السَّنَةَ الَّتِي قَبْلَهُ وَالسَّنَةَ الَّتِي بَعْدَهُ». (مسلم، والترمذي وابن ماجه والحاكم). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: روزه روز عرفه كفاره گناهان سال قبل و سال بعد از خود مي‌‌باشد.

 

10- روزه روز دهم ماه محرم «عاشورا»: «وَصِيَامُ يَوْمِ عَاشُورَاءَ أَحْتَسِبُ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُكَفِّرَ السَّنَةَ الَّتِي قَبْلَهُ». (مسلم وأبوداود والترمذي وابن ماجه والحاكم). روزه عاشورا «روز دهم ماه محرم» كفاره گناهان سال قبل از خود است.

 

11- صدقه: «وَالصَّدَقَةُ تُطْفِئُ الْخَطِيئَةَ كَمَا يُطْفِئُ الْمَاءُ النَّارَ». (الترمذي). صدقه گناهان را محو و نابود مي‌كند همانطور كه آب آتش را بي‌‌‌اثر مي‌‌ماند.

 

«يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَأَكْثِرْنَ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ». (البخاري و مسلم). اي گروه زنان صدقه دهيد و زياد استغفار كنيد، چون اكثر اهل دوزخ زنان هستند.

 

13- امر بمعروف و نهي از منكر: «فِتْنَةُ الرَّجُلِ فِي أَهْلِهِ وَمَالِهِ وَوَلَدِهِ وَجَارِهِ تُكَفِّرُهَا الصَّلَاةُ وَالصَّوْمُ وَالصَّدَقَةُ وَالْأَمْرُ وَالنَّهْيُ». (البخاري). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: نماز و روزه و امر به معروف و نهي از منكر كفاره و محو كننده بلاها گناهاني است كه آدمي در اتباط با خانواده و مال و فرزندان و همسايه‌اش مرتكب مي‌شود.

 

14- آمين گفتن: «إِذَا أَمَّنَ الْإِمَامُ فَأَمِّنُوا فَإِنَّهُ مَنْ وَافَقَ تَأْمِينُهُ تَأْمِينَ الْمَلَائِكَةِ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». (البخاري و مسلم). پيامبر -ص- مي‌فرمايد: هر گاه امام «در نماز جماعت» آمين گفت شما هم آمين بگوييد، همانا كسي كه آمين گفتن او با آمين ملائكه همزمان باشد «گناهان صغيره» گذشته‌اش بخشوده مي‌‌شود.

 

15- گفتن اين ذكر «إذا قَالَ الإمامُ سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، فقولوا: اللهمَّ رَبَّناَ لَكَ الحَمْدُ فَإنَّ مَنْ وافَقَ قَولَهُ قولَ الملائكةِ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ». (البخاري و مسلم). پيامبر -ص- مى فرمايد: هر گاه امام در اعتدال نماز جماعت گفت: سَمِعَ الله لِمَنْ حَمِدَه پس شما بگوييد: اللهمَّ رَبَّناَ لَكَ الحَمْدُ. چون هر كسي كه اين كلام او با كلام ملائكه همزمان باشد گناهان «صغيره» گذشته‌اش آمرزيده مي‌‌شود.

 

16- حج مبرور و مقبول: «من حَجَّ و لم يرفث ولم يفسق رَجَعَ كيوم ولدته أمه» «الحج المبرور ليس له جزاء إلا الجنة». (البخاري): هر كس بخاطر رضاي خدا حج كند و كسي را دشنام ندهد و هنگام احرام با زن خود همبستر نشود و از راه حق و صواب تجاوز نكند و مرتكب معصيت نشود زماني كه از حج باز مي‌گردد مانند روزي است كه از مادرش متولد شده است».

 

«حج پاك خالصانه و صادقانه پاداشي جز بهشت ندارد» (بخاري).

 

17- اندوه و گرفتاري: «ما من مسلم يصيبه أَذًي إِلاَّ حاتَ اللهُ عَنْهُ خطاياه كما تحات ورق الشجر». «ما من مصيبة تصيب المسلمَ إِلاَّ كَفَّرَ اللهُ بها عنه حتي الشوكة يشاكها». (البخاري) پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: هر مسلماني كه به رنج و بلائي گرفتار شود «و صبر كند» خداوند گناهان او را همانند برگ درخت كه توسط حشرات تدريجاً خورده مي‌شود محو مي‌كند و از بين مي‌‌برد.

 

هيچ مصيبتي براي مسلمانان پيش نمي‌‌آيد مگر اينكه خداوند آن مصيبت را اگر چه خاري باشد كه در دستش فرو رفته كفاره گناهان او قرار مي‌دهد.

 

18- تب: «لاَ تَسُبِّي الْحُمَّى، فَإِنَّهَا تُذْهِبُ خَطَايَا بَنِي آدَمَ كَمَا يُذْهِبُ الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيدِ». (مسلم). رسول الله -ص- مي‌‌فرمايد: تب را دشنام ندهيد چون بيماري تب بسان كوره آهنگري كه زنگ آهن را مي‌‌زدايد گناهان را محو مي‌كند.

 

19- اعمال صالح و كردارهاي نيك: إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّـيِّئَاتِ. (هود : 114). بي‌‌‌گمان نيكي ‌ها و حسنات بديها و گناهان و آثار آنها را بر طرف مي‌كنند.

 

20- عمره: «العُمْرَةُ إلي العمرةِ كَفَّارَةٌ لِماَ بَيْنَهُمَا». (البخاري) : پيامبر مي‌فرمايد عُمْره تا عمره كفاره گناهان بين آنها است.

 

21- شهادت در راه خدا: «يغفر للهشيد كل ذنب إلاَّ الدَّين». (مسلم). رسول اكرم -ص- مي‌فرمايد: همه گناهان كسي كه در راه خدا شهيد مي‌‌شود بجز بدهي و قرض آمرزيده مي‌شود.

 

22- گفتن اين ذكر هنگام خواب: «إِذَا أَتَيْتَ مَضْجَعَكَ فَتَوَضَّأْ وَضُوءَكَ لِلصَّلَاةِ ثُمَّ اضْطَجِعْ عَلَى شِقِّكَ الْأَيْمَنِ وَقُلْ: اللَّهُمَّ أَسْلَمْتُ نَفْسِي إِلَيْكَ وَفَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَيْكَ وَأَلْجَأْتُ ظَهْرِي إِلَيْكَ رَهْبَةً وَرَغْبَةً إِلَيْكَ، لَا مَلْجَأَ وَلَا مَنْجَا مِنْكَ إِلَّا إِلَيْكَ. آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَ وَبِنَبِيِّكَ الَّذِي أَرْسَلْتَ. فَإِنْ مُتَّ مُتَّ عَلَى الْفِطْرَةِ فَاجْعَلْهُنَّ آخِرَ مَا تَقُولُ». (البخاري و مسلم). از پيامبر اكرم ب-ص- روايت شده كه مي‌‌فرمايد: هرگاه به رختخواب رفتي بمانند وضوء نماز وضوئي بگير، سپس بر پهلوي راست بخواب، و اين دعا را بخوان: پروردگارا! نفس خود را به تو تسليم و رويم را بسوي تو كردم، كارهايم را به تو تفويض و پشتم را به تو بستم، ترس و محبتم بسوي تو، راه نجات و پناهگاهي از عذاب تو جز تو ندارم. به پيامبري كه ارسال و به كتابي كه نازل فرموده ‌اي ايمان آوردم. «پس از خواندن اين دعا» اگر در آن شب فوت كردي بر فطرت واقعي خود مُرده ‌اي. اين دعا آخرين كلامي باشد كه در رختخواب بر زبان آورده ‌اي.

 

23- ياد خدا و تسبيح «سبحان الله گفتن: «مَنْ قَالَ: سُبْحَانَ اللهِ وَبِحَمْدِهِ فِي يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ حُطَّتْ خَطَايَاهُ وَلَوْ كَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ». (مسلم).

 

پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: كسي كه در روز صد بار بگويد سبحان الله و بحمده يعني پاكي و بي‌‌‌عيبي و ستايش خداي را. گناهانش آمرزيده مي‌‌شود اگر چه به كثرت كف دريا باشد «أَيَعْجَزُ أَحَدُكُمْ أَنْ يَكْسِبَ كُلَّ يَوْمٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ، فَسَأَلَهُ سَائِلٌ مِنْ جُلَسَائِهِ كَيْفَ يَكْسِبُ أَحَدُنَا أَلَفَ حَسَنَةٍ؟ قَالَ:((يُسَبِّحُ مِائَةَ تَسْبِيحَةٍ، فَيُكْتَبُ لَهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ أَوْ يُحَطُّ عَنْه ُ أَلَفُ خَطِيئَةٍ». (مسلم) : پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: آيا كسي مي‌‌خواهد كه هر روز هزار حسنه كسب كند؟ پس در هر روز يكصد بار بگويد: سبحان الله تا يكصد حسنه را كسب و يكصد گناه از او بخشوده شود.

 

24- نماز جماعت: «مَن تَوَضَّأَ للصلاةِ فأَسْبَغَ الوُضُوءَ ثم مَشيَ إلي الصلاةِ المكتوبةِ فصَلاَّهاَ مع الناسِ أو مع الجماعةِ أو في المسجدِ غَفَرَ اللهُ لَهُ ذنوبَه». (مسلم). پيامبر -ص- فرموده است: هر كس وضوء كاملي بگيرد بعداً براي اداي نماز واجب براه افتد آن را با مردم يا به جماعت و يا در مسجد بخواند خداوند گناهانش را عفو مي‌‌نمايد[1].

 

25- وضوي زيبا و كامل: «من توضأ فأحسن الوضوء خرجت خطاياه من جسده حتي تخرج من تحت أظفاره». (مسلم). پيامبر -ص- فرمود: هر كس وضوء بگيرد و وضوءش كامل و زيبا باشد خداوند گناهان او را محو مي‌نمايد. «گناهانش از تن او حتي از زير ناخنهايش خارج مي‌شود».

 

26و27و28- وضوي كامل بهنگام سختيها، رفت و آمد مسجد و انتظار نماز: «أَلاَ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَا يَمْحُو اللَّهُ بِهِ الْخَطَايَا وَيَرْفَعُ بِهِ الدَّرَجَاتِ؟ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ: إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ عَلَى الْمَكَارِهِ، وَكَثْرَةُ الْخُطَا إِلَى الْمَسَاجِدِ، وَانْتِظَارُ الصَّلاَةِ بَعْدَ الصَّلاَةِ، فَذَلِكُمْ الرِّبَاطُ». (مسلم)، رسول اكرم -ص- فرمود: آيا به شما چيزي نشان دهم كه گناهان را پاك و منزلت و درجات انسان را بالا مي‌‌برد؟ عرض كردند: آري اي رسول خدا. فرمود: وضوء گرفتن بهنگام سختيها، رفت و آمد زياد به مسجد و انتظار نماز ديگر پس از نماز فعلي. اينها هستند ريسمان براي چنگ زدن (رباط يعني ربط دهنده).

 

29- گفتن اين ذكر بعد از اذان: «مَنْ قَالَ حِينَ يَسْمَعُ المُؤَذِّنَ: وَأَنَا أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُوْلُهُ، رَضِيْتُ بِاللهِ رَباًّ، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُوْلاً، وَبِالإِسْلاَمِ دِيْناً غُفِرَ لَهُ ذنبه». (مسلم) پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: كسي كه بهنگام شنيدن أذان ذكر فوق را بگويد گناهانش آمرزيده مي‌‌شود: (معني ذكر): من هم گواهي مي‌‌دهم كه خدا يكتا و بي‌‌‌نياز است و محمد بنده و فرستاده اوست و راضيم به اينكه الله پروردگار من و حضرت محمد -ص- پيامبر و اسلام دين منست).

 

30- گفتن و خواندن اين ذكر بعد از نمازهاي واجب: «من سبَّح لِلّه دُبُرَ كُلِّ صلاة ثلاثاً وثلاثين وكبَّر اللهَ ثلاثاً وثلاثين وحمد للهَ ثلاثاً وثلاثين فتلك تسعة وتسعون. وقال تمام المائة: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ». (البخاري و مسلم). حضرت رسول الله -ص- مي‌فرمايد: هر كس پس از هر نماز سي و سه بار بگويد: سبحان الله. و سي سه بار بگويد: الحمدلله. و سي و سه بار بگويد: الله اكبر، كه جمعاً مي‌‌شود نود و نه، و براي اينكه صد را تمام كند «ذكر را به صد مرتبه برساند» در آخر اين 99 بگويد: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ. يعني هيچ خدايي جز او نيست تنها و بي‌‌‌نياز است. عظمت و ستايش لايق اوست و بر هر چيزي قادر است. گناهانش اگر بمثل كف دريا هم زياد باشد آمرزيده مي‌‌شود.

 

31-32- دست ماليدن و مسح ركن يماني و حجر الاسود و طواف كعبه: قال ابن عمر (رضي الله عنهما): [فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «إِنَّ مَسْحَهُمَا (أي الركنين) كَفَّارَةٌ لِلْخَطَايَا». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «مَنْ طَافَ بِهَذَا الْبَيْتِ أُسْبُوعًا فَأَحْصَاهُ كَانَ كَعِتْقِ رَقَبَةٍ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «لاَ يَضَعُ قَدَمًا وَلاَ يَرْفَعُ أُخْرَى إِلاَّ حَطَّ اللَّهُ عَنْهُ خَطِيئَةً، وَكَتَبَ لَهُ بِهَا حَسَنَةً». (الترمذي و النسائي). ابن عمر (رضي الله عنهما) مي‌‌گويد: از پيامبر -ص- شنيدم كه مي‌‌فرمود: همانا مسح آندو «ركنين: يماني و حجر الاسود» كفاره گناهان است. و شنيدم مي‌‌فرمود: كسي كه اين خانه را «كعبه» هفته‌اي طواف نمايد بمانند اين است كه بنده‌اي را آزاد كرده باشد. و شنيدم مي‌‌فرمود: هيچ قدمي بر نمي‌‌دارد مگر اينكه خداوند گناهي از گناهان وي را بخشوده و يا حسنه‌اي براي وي مي‌‌نويسد.

 

33- كفاره مجلس: «من جلس في مجلس فكثر فيه لَغَطُه، فقال قبل أن يقوم من مجلسه ذلك: سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوْبُ إِلَيْكَ. غفر له ما كان في مجلسه ذلك». (الترمذي). پيامبر -ص- فرمود: كسي كه در مجلسي بنشيند كه در آن سخنان مختلفي رد و بدل شود قبل از ترك آن مجلس دعاي فوق را بخواند خداوند آنچه كه از گناهان در آن مجلس گذشته مي‌‌بخشايد.

 

34- مجالس ذكر: «ان لِلّه ملائكة سياحين في الارض فإذا وَجَدُوا أقواماً يذكرون الله تنادوا هلموا إلى بغيتكم فبجيئون فَيَحُفُون بهم إلى السماء الدنيا فيقول الله: علي اي شيء تركتم عبادي يصنعون؟ فيقولون: تركناهم يحمدونك ويُمَجِّدُونك ويذكرونكَ فيقول: فإني أشهدكم أني قد غفرت لهم». (البخاري ومسلم). از پيامبر -ص- نقل شده كه فرمود: خداوند فرشته ‌هايي براي گردش بر روي زمين آفريده آنها هر گاه مردمي را يافتند كه به ذكر خدا مشغولند آنها را صدا مي‌‌زنند كه بشتابيد بسوي گمشده خود، آنها مي‌‌آيند و پس آنها را بسوي آسمان دنيا مشايعت مي‌‌نمايند «مي‌‌روند». خداوند مي‌‌فرمايد: بندگان مرا چگونه و در چه حالي يافتيد. پس آنها «در پاسخ» مي‌‌گويند: آنها را در حالي يافتيم كه به حمد و ذكر و تقديس تو مشغول بودند. خداوند مي‌‌فرمايد: شما را گواه مي‌گيرم كه آنها را مورد عفو و بخشش خود قرار دادم.

 

35- كنار زدن اشياء مزاحم بر سر راه مردم: «بينهما رجل يمشي بطريق وجد غصن شوك علي الطريق فأخره، فشكرَ اللهَ لَه فَغُفِرَ له». (مسلم). يكبار مردي كه در راه مي‌‌رفت برگ خاري را بر سر راه يافت آن را كنار زد و شكر خداي بجا آورد خداوند «بخاطر همين كار او را آمرزيد.

 

36- ترس از خدا: «يعجب ربك من راعي غنم في رأس شظية الجبل يؤذن بالصلاةِ ويصلي. فيقول الله عزوجل: انظروا إلى عبدي هذا يؤؤذن ويقيم الصلاة ويخاف مني قد غفرت لعبدي وأَدْخَلْتُه الجنة». (أبوداود والنسائي و الحاكم). پيامبر -ص- فرمود: خداوند از چوپاني كه بر قله كوه گوسفند مي‌‌چراند و بهنگام نماز اذان مي‌گويد و نماز مي‌‌خواند در شگفت است و مي‌‌فرمايد به اين بنده من بنگريد. اذان گفته و نماز مي‌‌خواند و از من خوف دارد به حق او را بخشيدم و داخل بهشت نمودم.

 

37- اذان: مؤذن كه بانك بر آورد هر تر و خشكي «هر چيز» برايش شهادت مي‌دهد و گناهانش آمرزيده مي‌‌شود.

 

«المؤذن يغفر له بمد صوته ويشهد له كل رطب ويابس». (النسائي).

 

38- صلوات بر پيامبر -ص-: «من صلي عَلَيَّ صَلاة واحدة صَلَي اللهُ عليه عَشْر صلوات وحطت عنه عشر خطيئات ورفعت له عشر درجات». (النسائي والحاكم) رسول اكرم -ص- مي‌فرمايد: كسي كه يك صلوات بر من بفرستد خداوند ده صلوات بر او مي‌فرستد.

 

و ده گناه اورا محو و ده درجه وي را رفيع و بلند مي‌گرداند (نسائي و حاكم).

 

39- نماز در مسجد الاقصي «بيت المقدس»: «لما فرغ سليمان من بناء بيت المقدس سأل الله ثلاثاً حُكْماً يُصادِفُ حُكْمَهُ و مُلْكًا لا ينبغي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ و أن لا يأتي هذا المسجد أحدٌ لا يريد إلا الصلاة فيه إلاّ خرج من ذنوبه كيوم و لدته أمه، فقال -ص-: أما اثنان قد أعطيهما وأرجو أن يكون قد أعطي الثالثة». (النسائي واحمد وابن ماجه). پيامبر -ص- فرمود: هنگاميكه حضرت سليمان بناي بيت المقدس را به پايان رسانيد سه چيز را از خدا درخواست كرد: 1- حكومت و پادشاهي 2- ثروتي كه بعد از او براي كسي ميسر نشود 3- بخشيده شدن تمام گناهان كسي كه محضاً بمنظور نماز خواندن وارد اين مسجد شود. پيامبر -ص- فرمود: اما آن دو «پادشاهي و ثروت» به وي داده شد و من از خدا مي‌‌خواهم كه سومي هم بوي عطا شود.

 

40- نماز شب: «الصدقة تطفئ الخطيئة كما يطفيء النار الماء، وصلاة الرجل من جوف الليل». (الترمذي و ابن ماجه). رسول اكرم -ص- مي‌‌فرمايد: صدقه و همچنين نماز شب بسان آب كه آتش را خاموش مي‌كند و از بين مي‌برد خطا و گناهان را خاموش و از بين مي‌‌برد.

 

41- خواندن اين ذكر عظيم: كسي كه در شب از خواب بيدار شود و اذكار زير را بخواند و بعد از آن بگويد: «اللّهم اغْفِر لي». پروردگارا! مرا مورد عفو و بخشش خود قرار ده يا دعائي بكند خداوند جوابش را مي‌‌دهد و اگر وضوء بگيرد و نماز بخواند نمازش قبول مي‌‌شود. دعا اين است.

 

«لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ. سُبْحَانَ اللهِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَاللهُ أَكْبَرُ. ولاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ». (البخاري ومسلم). معني : هيچ معبودي بجز الله نيست تنها و بي‌‌‌شريك است و عظمت و ستايش براي اوست و بر هر چيزي تواناست ستايش و پاكي براي خداست و غير از او خدايي نيست. حول و قوه و توكل تنها بر اوست. (مسلم و بخاري).

 

42- استغفار «طلب آمرزش از خدا»: «والذي نفسي بيده لو لم ‌تذنبوا لذهب الله بكم و لَجَاءَ بقوم يذنبون فيستغفرون الله فيغفر لهم». (مسلم). قسم به كسي كه نفس من در دست قدرت اوست اگر گناه نكنيد خداوند شما را از بين مي‌برد و بجاي شما قومي را مي‌آفريند كه گناه كنند و سپس استغفار نمايند و خداوند از گناهانشان در گذرد.

 

43- توبه كردن: خداوند متعال مي‌‌فرمايد:

 

قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. (الزمر: 53). «بكو: اي بندگانم! اي آنانكه در معاصي زياده روي هم كرده‌ايد از لطف و مرحمت خدا مأيوس و نااميد نگرديد. قطعاً خداوند همه گناهان را مي‌آمرزد چرا كه او بسيار آمرزگار و بس مهربان است».

 

در آيه ديگري خداوند مي‌‌فرمايد:

 

أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ. (التوبة: 104). آيا نمي‌دانيد كه تنها خداست كه توبه توبه كاران واقعي و زكات و صدقه مسلمين راستين را مي‌‌پذيرد و فقط اوست كه بسيار توبه‌پذير و مهربان است».

 

و يا خداوند مي‌فرمايد:

 

وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ. (الشورى: 25). «تنها خداست كه توبه را از بندگان قبول مي‌كند و گناهان را مي‌بخشد «و آنچه را انجام دهيد مي‌‌دانيد».

 

و قال صلي الله عليه وسلم: «من تاب قبل أن تطلع الشمس من مغربها تاب الله عنه». (مسلم). و پيامبر -ص- فرموده است: كسي كه توبه كند قبل از برپائي قيامت «قبل اينكه خورشيد از طرف مغرب طلوع كند» خداوند توبه او را قبول مي‌كند.

 

44- آب دادن تشنگان: «بينما رجل يمشي بطريق اشند عليه العطش فوجد بئراً فنزل فيها فشرب ثم خرج فإذا كَلْبٌ يلهث يأكل الثري من العطش فقال الرّجلُ: لقد بلغ هذا الكلب من العطش مثل الذي كان بلغ مني، فنزل البئرَ فَمَلأ خُفَّهُ ماءً ثم أمسكه بفيه حتي رَقي، فَسَقي الكلبَ فشكر الله له فغفر له: قالوا يا رسول الله! وإن لنا في هذه البهائم لَأجراً؟ فقال: في كل كبد رطبه أجرٌ». (مسلم)

 

يك روز مردي راهي را طي مي‌كرد. در راه تشنگي بر او چيره شد و سپس چاه آبي را در راه يافت، وارد آن شد و از آب نوشيد و از چاه بيرون آمد. سپس سگي را ديد كه از فرط تشنگي زبان بر خاك مي‌‌ماليد. آن مرد گفت اين سگ به همان تشنگي من دچار گشته. وارد چاه شد و پاپوش خود را پر از آب كرد و آن را بدهان گرفت و از چاه بيرون آمد و آب را به سگ داد و سپس شكر خداي را بجا آورد، بخاطر همين كار نيك گناهانش آمرزيده شد. به پيامبر -ص- عرض كردند: اي رسول خدا! آيا در رابطه با اين حيوانات نيز اجر داريم؟ پيامبر -ص- فرمود: در ترحم به هر حيواني كه جگر دارد اجر و پاداش وجود دارد.

 

45- خواندن اين ذكر: «من قال لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ في يوم مائة مرة كانت له عدل عشر رقاب وكتب له مائة حسنة ومحقت عنه مائة سيئة وكانت له حرزاً من الشيطان يومه ذلك حتي يمسي ولم يأت أحد بأفضل مما جاء به إلاّ أحد عمل أكثر من ذلك». (البخاري و مسلم). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: كسي كه در روز صد بار بگويد: «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيْكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ» مثل اين است كه ده بنده را آزاد كرده باشد. يكصد حسنه برايش مكتوب و يكصد گناه وي محو مي‌شود. و اين ذكر در آنروز او را از شر شيطان محفوظ و هيچ كس بزرگتر و با فضيلت ‌تر از آن را نخواهد يافت بجز كسي كه بيشتر عمل كند.

 

46- نماز در مسجد چهار گانه: «عن عاصم بن سفيان الثقفي قال: قد أخبرنا أنه من صلي في المساجد الأربعة غُفِرَله ذنبه». (احمد و نسائي وابن ماجه وابن حبان). «قال ابن حبان: المساجد الأربعة: المسجد الحرام ومسجد المدينة ومسجد الأقصي ومسجد قباء». از عاصم بن سفيان ثقفي روايت شده كه گفت: پيامبر -ص- فرموده است: كسي كه در مساجد چهارگانه نماز بخواند گناهانش آمرزيده مي‌شود. ابن حبان گفته كه مساجد اربعه عبارتند از: مسجد الحرام، مسجد مدينه، مسجد الاقصي ومسجد قباء.

 

47- زياد خواندن سوره تبارك: «سورة من القرآن ثلاثون آية تشفع لصاحبها حتي يغفر له: تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ». (أبوداود وابن ماجه وأحمد وابن حبان). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد: در قرآن سوره‌اي هست كه سي آيه مي‌باشد و براي كسي كه آن را مي‌خواند شفاعت مي‌كند تا آمرزيده مي‌‌شود.

 

48- خواندن اين ذكر: قال صلي الله عليه وسلم لِعَلِيِّ: «ألاَ أُعَلِّمُكَ كَلِماتٍ اذا قلتهن غفر لك مع أنه مغفور لك: لا إله إلا الله العليم الكريم، لا اله الا الله العلي العظيم، سبحان الله رب السماوات السبع ورب العرش العظيم الحمد لله رب العالمين». (الترمذي واحمد والنسائي). پيامبر -ص- به حضرت علي فرمود: كلماتي را به شما ياد دهم كه اگر آنها را بخواني با اينكه آمرزيده شده اي خداوند گناهانت را عفو نمايد. بگو: لا اله الا الله العليم الكريم تا آخر دعا كه در حديث فوق نوشته شده.

 

يعني: هيچ معبودي بجز خداي مهربان و بخشنده نيست، خدايي بجز خداي با عظمت بلند مرتبه وجود ندارد. پاكي و بي‌‌‌عيبي براي خداست پروردگار هر هفت آسمان و پروردگار عرش عظيم. ستايش براي پرودرگار عالميان.

 

49- انجام يك خصلت آدمي را وارد بهشت مي‌‌نمايد: «أربعون خصلة أَعْلاهُن منحة العنـز، ما يعمل رجل بأَحدَ منها رجاءَ ثَوابِها وتصديق موعودِها إلا أدخله الله به الجنة». (البخاري). پيامبر -ص- مي‌‌فرمايد كه چهار خصلت و كار نيك وجود دارد كه برترين آن بز شيري براي استفاده از شير آن در اختيار كسي قرار دادن است. كسي كه فقط به يك خصلت از آنها عمل كند به اميد كسب ثواب و تصديق پاداش آن در آينده، خداوند بهشت را نصيب وي مي‌گرداند.

 

50- همكاري و كمك به فقرا و بيوه زنان: «الساعي علي الأرملة والمساكين كالمجاهد في سبيل الله أو القائم الليل الصائم النهار». (البخاري ومسلم). پيامبر -ص- فرمود: كمك به بيوه‌زنان و مستمندان ثوابي به مانند روزه‌‌دار بودن و شب زنده‌داري و جهاد در راه خدا دارد.

پاورقي:

——————————–

[1]- حرف او بمعني يا كه در حديث وجود دارد در اصطلاح علم حديث تشكيك راوي است يعني راوي دقيق نمي‌داند كه پيامبر هنگام بيان اين حديث فرموده مع الناس يا مع الجماعة يا في المسجد. يعني فقط يكي از آنها را بيان فرموده اما راوي در شك است. پس در اينگونه موارد (او) يا بمعني ترتيب نيست.

دعا

حجاب در محيط كار

 

چگونه در محيط كاري مختلط، كارمند محجوبي باشيم؟

متأسفانه در شرايط كنوني جامعه، افرادي كه نگاه خود را بيشتر كنترل مي كنند، به متحجر بودن متهم مي شوند. اما هيچ چيز مهم تر از آرامش دروني افراد نيست و حقيقت اين است كه خداوند عالم آرامش زن و مرد را در كنترل نگاه و رعايت حريم محرم و نامحرم قرار داده است و هيچ عامل ديگري جايگزين آن نخواهد بود. لذا مديريت نگاه در ابتدا شايد سخت به نظر بيايد ولي پس از تمرين و تبديل شدن به يك عادت، امري بسيار سهل و البته بسيار آرامش بخش براي بانوي مسلمان خواهد بود.

 

 

۱- يك بانوي كارمند بايد رفتاري محجوبانه داشته باشد.

 

در وهله ي اول مي توان گفت مهم ترين عامل براي يك بانوي مقيد و با ايمان كه بخواهد حريم خود را حفظ كند، داشتن رفتاري محجوبانه توسط خود اوست. شكل گيري روابط سالم در محيط كاري در بين همكاران آقا و خانم، بيشتر توسط خود بانوان مديريت خواهد شد و اين امري است كه همه ي عقلا به آن اذعان دارند. هرجا كه زنان حريم خود را در رفتار و پوشش آزاد گذاشته اند، سوء استفاده كنندگان بدون هيچ مانعي به حريم آن ها راه يافته اند.

بنابراين يك بانوي مسلمان بايد مراقب تمام مراتب رفتاري خود باشد. نشستن او بايد همراه با حجب و حيا باشد و طرز راه رفتن و انجام كارهاي اجرايي او بايد به دور از طنازي و عشوه گري باشد. مراقبت از عدم برخورد فيزيكي وظيفه بزرگي بر بانوست تا هنگام رد و بدل كردن وسايل يا موراد مشابه از حداقل برخورد فيزيكي با نامحرمان جلوگيري كند.

 

۲- در ارتباط هاي كلامي خود پروا داشته باشيد.

 

صحبت كردن با آقايان جزو امور اجتناب ناپذير محيط هاي كاري است اما اين ضرورت گاهي چنان مورد بي مبالاتي قرار مي گيرد كه بعد از مدتي اين گپ و گفت  برايشان عادي مي شود و مرز حلال و حرام را فراموش مي كنند.

سعي كنيد در تمام مكالمات خود كاملاً رسمي و كوتاه صحبت كنيد و در حد ضرورت از كلمات بهره ببريد. براي مثال به جاي سلام از “سلام عليكم” استفاده كنيد. جمله بندي شما در مكالمه و يا پيامك، كامل و رسمي باشد و شوخي و مزاح كاملاً از مكالمات حذف شود. نحوه سخن گفتن نيز بايد جدي و رسمي و به دور از نازك گويي و خنده رويي باشد.

 

۳- پوشش هايي مناسب با وقار يك بانوي كارمند برگزينيد.

 

با وجود انواع مانتوها در مدل ها و رنگ هاي مختلف، براي يك بانوي با سليقه كه اهل تنوع باشد، بسيار سخت خواهد بود كه دائماً در محيط كار از مدل هاي ساده و اداري استفاده كند. اما شايسته است بانوي مسلمان اين ميل دروني خود را در محيط خانه در بين محارم ارضا نمايد و در محيط كاري و علمي اين ميل خود را كنترل نمايد تا علاوه بر اينكه خود را از نگاه هاي مزاحم در امان نگه مي دارد بتواند تأثير مثبتي در اطراف خود نيز داشته باشد.

از ملزومات پوشش مناسب در محيط اداري، استفاده از مقنعه هاي بلند و مانتوهاي گشاد و بلند است كه كمتر جلب توجه مي كند.  رعايت همه اين موارد براي فردي كه نظر خداوند مهربان برايش ارجح است، سخت نخواهد بود.

 

۴- با چادر مي توانيد حريم ويژه اي داشته باشيد.

 

شايد داشتن چادر در محيط هايي كه كارمندان آقا حضور دارند به نظر سخت باشد و خوب نگه داشتن آن براي بسياري از افراد  كلافه كنندهاست، اما امروزه با وجود انواع مدل هاي چادرهايي كه توليد مي شود اين موانع برطرف شده و حفظ حجاب كامل براي بسياري از بانوان راحت تر شده است.

اگر تاكنون چادر را در محيط كاري امتحان نكرده ايد، از اين پس مي توانيد به اين پوشش فكر كنيد زيرا داشتن حجاب چادر تؤام با رفتار محجوبانه يك بانو، حريمي ويژه و زيبا را براي او به وجود خواهد آورد؛ حريمي كه در وهله اول براي خود او آرامش بيشتري را فراهم خواهد كرد.

 

۵- استفاده از آرايش و زيورآلات در محل كار مناسب نيست.

 

براي يك بانوي مسلمان و عفيف شايسته است كه جلوه زيبايي هاي خود را براي حريم خصوصي خود نگه دارد، به ويژه در محيط كاري و رسمي مراقب جلوه هاي زنانه خود باشد. براي استفاده از زيور آلات و لوازم آرايش در چنين محيط هايي مي توانيد با مراجعه به مرجع خود حد شرعي آن را استخراج كرده و به كار ببريد.

در استفاده از عطر و ادكلن نيز دين اسلام دستورات ويژه اي دارد كه مي بايست يك مسلمان با اطلاع از آن ها نسبت به استفاده از انواع عطر و ادكلن اقدام نمايد. آنچه از نظر عقلي بديهي به نظر مي رسد اين است كه با وجود ادكلن هايي كه بر مبناي تحريك قواي جنسي ساخته مي شوند، بايد در استفاده از عطر ها و ادكلن ها بسيار دقت نماييد. لازم به ذكر است براي بانواني كه ارتباط مداوم با همكاران آقا دارند استفاده از هيچ بوي خوشي شايسته نخواهد بود.

 

۶- به همكاران خود كوتاه و منقطع نگاه كنيد.

 

نگاه به نامحرم از خطرناك ترين راه هاي نفوذ شيطان در انسان و شروع بسياري از روابط ناسالم در بين زنان و مردان است. در روايات دين اسلام و نيز در اديان ديگر به دفعات در اين زمينه دستوراتي وجود دارد.

لازم به ذكر است كنترل نگاه به معني اصلا نگاه نكردن نيست، بلكه طبق آيه قرآن كريم (آيه ۳۰ و ۳۱ سوره نور) به معني كوتاه كردن نگاه است. بسيار بديهي است كه در روابط اجتماعي نگاه مردان و زنان به يكديگر بيفتد اما مهم اين است كه نگاه دوم را كوتاه نماييم.

متأسفانه در شرايط كنوني جامعه، افرادي كه نگاه خود را بيشتر كنترل مي كنند، به متحجر بودن متهم مي شوند. اما هيچ چيز مهم تر از آرامش دروني افراد نيست و حقيقت اين است كه خداوند عالم آرامش زن و مرد را در كنترل نگاه و رعايت حريم محرم و نامحرم قرار داده است و هيچ عامل ديگري جايگزين آن نخواهد بود. لذا مديريت نگاه در ابتدا شايد سخت به نظر بيايد ولي پس از تمرين و تبديل شدن به يك عادت، امري بسيار سهل و البته بسيار آرامش بخش براي بانوي مسلمان خواهد بود.

 

۷- در ارتباطات مجازي، شما همچنان نامحرم هستيد!

 

در بسياري از محيط هاي اداري افراد از طريق برنامه ها و شبكه هاي مجازي با هم در ارتباط هستند و بخشي از هماهنگي ها در اين فضاها اتفاق مي افتد كه شايد اجتناب ناپذير باشد. سعي كنيد در فضاي مجازي هم مانند فضاي حقيقي شئونات و حد و مرزها را رعايت كنيد. به شدت از حضور و فعاليت بيش از اندازه در فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي خودداري كرده و از خط قرمزها عبور نكنيد. آسيب هايي كه در اين فضاها متوجه افراد و خانواده ها شده است، قابل كتمان نيست.

 

 

در اين مقاله به طور اجمال به برخي از حد و مرزهاي يك بانو در محيط كار اشاره شد كه هر بانوي با ايمان و مقيدي با تمركز بيشتر بر رفتارهاي خود راه كارهاي ديگري نيز خواهد يافت. لازم به ذكر است كه موفقيت در اين امور فقط با استعانت از خداوند متعال و توسل به اهل بيت عليهم السلام و جديت در عمل به آموزه هاي ديني امكان پذير خواهد بود.