رحلت رسول اكرم

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

رحلت رسول اكرم

اين بار صداي در زدن ملك الموت، آهنگي ديگر دارد. به ميهماني رسول آمده ‏اي؛ آمده‏ اي تا او را به معراج ابدي ببري. كمي درنگ كن؛ اينكه با تو سخن مي‏گويد، امين آسمان‏ها و زمين، جبرئيل است. مي‏دانم كه براي تو نيز دشوار است تا زير باران اشك‏هاي فاطمه عليهاالسلام ، جان نبي را بستاني. مي‏دانم كه تو نيز سر به زير افكنده‏اي تا چشمانت هم‏سو با غم چشمان زهراي اطهر عليهاالسلام نباشد؛ اما گويا چاره‏اي نيست و زمان پر كشيدن محمد صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله فرا رسيده است. برادرم. ملك الموت! مي‏خواهي از كجا آغاز كني؟ تمامي وجود رسول اللّه‏ در راه حق ذوب شده است، چشمانش، نور خدا را در معراج ديده، زبانش با خدا سخن گفته و كلام او بر آن جاري بوده، قلبش، محل نزول كتاب خدا بوده و پاهايش، راه‏هاي آسماني را بهتر از مسيرهاي زميني پيموده است. آه چه دشوار است تاب آوردن اين لحظه اندوهناك! آيا مي‏داني بعد از او، با فاطمه عزيزش چه خواهند كرد؟ مي‏داني اين در را كه تو بي ‏اذن زهرا عليهاالسلام از آن عبور نكردي، به آتش جهل و كينه خواهند سوزاند و دستان علي مرتضي عليه السلام را كه با دستان رسول صلي‏ الله‏ عليه ‏و‏آله ، انس ديرينه داشت، به بند خواهند كشانيد؟ آيا مي‏داني پس از رسول خدا، بر پاره‏هاي تن او چه خواهد گذشت؟ مي‏داني كه چگونه قامت رعناي فاطمه را به خميدگي مي‏نشانند و جايگاه بوسه ‏هاي رسول را به كبودي مي‏نمايند؟ كوچه ‏هاي مدينه، پس از اين براي من هم غريب مي‏شود و اهل بيت رسول اكرم صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله از آن هم غريب‏ تر! نگاه كن كه چگونه فاطمه عليهاالسلام با تمام دلتنگي‏ هايش سر به زير افكنده تا تو در تلاقي چشم‏هايش، در كارَت درنگ نكني! برخيز و جان عزيزترين و مقرب‏ترين بنده خدا را بستان! روح محمد صلي ‏الله‏ عليه ‏و‏آله از ازل، آسماني بود؛ اين چند صباح را هم كه بر زمين هبوط كرد، براي هدايت خلق بود و بس!
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.