تبريك ولادت آقا امام زمان

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

تبريك ولادت آقا امام زمان

بسم رب المنتظر

برخيز كه مير كاروان مي آيد                   آن قافله سالار جهان مي آيد

در خانه ي عسكري ز نرجس خاتون           هان مهدي صاحب الزّمان مي آيد

 

رسم است كه هر كلامي را با سلام شروع مي­كنند، پس ما هم به رسم ادب به حضور امام زمان سلام مي­كنيم و باهم مي­گوييم:

السلام عليك يا صاحب الزمان

السلام عليك يا خليفه الرحمن

السلام عليك  يا شريك القرآن

 


    





در شب جمعه‌ نيمه شعبان سال 255 هجري، با ميلاد حضرت مهدي«امام حجةبن‌الحسن‌العسكري عجل‌الله‌تعالي‌فرجه‌الشريف» به تحقق پيوست. و بدين‌سان آفتاب از افق شرق سرزد و صبحگاهان فرزندي پاك از تبار والا پاي به عرصه گيتي نهاد.
...
و ما اينك، شادمان از ميلادش و نگران در انتظار قدومش دير زماني است كه دل در گرو مهرش بسته‌ايم و بر آستانش زانو زده‌ايم. سر و روي بر اين بارگاه جلال مي‌ساييم و مُهر مِهرش را بر جبين مي نهيم.
و ما اينك:
ملتهب و چشم‌ به ‌راه، بر افق، چشم دوخته‌ايم تا از آن دوردست‌ها، تك‌سواري پديدارشود و...گرد پاي مركبش بر سرهايمان نشيند و خاك قدومش توتياي چشمانمان باشد.
آري، گوش فراداده‌ايم تا از وراي دشت‌ها و صحراها، كوه‌ها، فرازها و فرودها، آن آواي ملكوتي گوش جانمان را نوازش دهد،كه:

اي جهانيان!... اَنا بقيةُالله المُنْتَظَر
اي عالميان!... اَنا بقيةُالله المُنْتَقِم
وه كه چه شنيدني است آن صداي آسماني سروش، و چه ديدني است آن صحنةپرجوش و خروش: به اميد روزي كه خورشيد فروزان جهان هستي از پشت ابرهاي غيبت، طالع گشته، جهان هستي را با فروغ رويش منور ساخته، كاخ ستمگران را بر سرشان فرو ريخته، شالوده حكومت واحد جهاني را بر اساس عدالت و آزادي بنياد نهد



……………………………………..

بر آر دسـت دعـا تــا دعـا كنيـم بيـايد بيابه يوسف‌ زهرا دعا كنيم بيايد
اگر دعـا نكـني تـو،اگردعـا نكنـم من كشدغمش‌به‌درازا دعاكنيم بيايد
بيا وحاجت خودرا فداي حاجت اوكن به هر نيـاز ‌وتمنا دعـا كنيم ‌‌‌بيايد
خودش نموده سفارش دعا كنيد برايم فداي‌غربت‌مولا، دعـا كنيم بيايد
به رنج‌هاي پيمبر به اشك غربت حيدر به سوز سينه زهرا دعا كنيم بيايد


............................................

مهدي "عج "، پايان بخش رسالت محمد و احياگر حق علي و فاطمه اي، اي امامي كه در وقار و جود چون حسن، در شجاعت چون حسين، در زهد چون سجاد، و در علم چون باقري،و در راستي چون صادق، در عفو چون كاظم، در احتجاج چون رضا،در تقوي چون تقي، در پاكيزگي چون نقي، و در ابهت چون پدر بزرگوارشان عسكري مي باشد .

......................................

 

بر ميم محمــد و جمـــالش صلوات

بر عين علي و ذوالفقارش صلوات

بر دسته گـل شاخـه طوبــي زهــرا

قائم به محمــد و كمـــالش صلـوات

برنائب برحق امامت صلوات

  برصاحب انوار قيامت صلوات

 خواهي كه به روز حشر نگردي مايوس

  بفرست به پيشگاه مهدي صلوات

برصاحب ذوالفقار حيدر صلوات

بروارث برحق پيمبر صلوات

خواهي كه خداوند گناهت بخشد

بفرست بر اين امام و رهبر صلوات

 برصبر حسن و خوي احمد صلوات

  براختر دوم امامت صلوات

 خواهي كه خداوندببخشد همه عصيان تورا

 بفرست براين امام بي حد صلوات

بر چهره پر ز نور مهدي صلوات /  بر جان و دل صبور مهدي صلوات

تا امر فرج شود مهيا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدي صلوات . . .

برخاتم اوصياء مهدي صلوات

 برصاحب عصر ما مهدي صلوات

 خواهي كه خداوند بهشتت ببرد

 بفرست توبر حضرت مهدي صلوات

بر چــــهره دلرباي مهـــدي صلوات   بر جـــذبه هر نگاه مهـــدي صلـوات

مارا نبود چو هديه اي لايق دوست   بر ســــجده هر نماز مهدي صلوات

...............................................................

مولود نيمه شعبان آمده است؛ آن آبي زلالِ محبّت، آن شاهكار جاودانه خلقت، آن سبزِ سبزِ سبز از ديار ملايك، آن كهكشانِ شيري فطرت، آن يوسف ديار غريبان زندگي آن چشمه چشمه نور، آن خوشه خوشه عشق... آنكه در سرسراي پهنه گيتي، بر آيت عفاف، بر قدس و پاكي و شفّافي و نجابت و شهزادگي يعني ترجمان كوچكي از نام پر اُبهت نرجس، لبخند مي‏زند...
اينك در همسرائي زيباي دوستان، شادباش ميلاد را عرضه محضرش مي‏داريم و سرود ويژه‏اي را تقديم محضرتان مي‏كنيم. اين شما و اين سرود...

صبحي دگر مي آيد اي شب زنده داران

از قله هاي پر غبار روزگاران

از بيكران سبز اقيانوس غيبت

مي آيد او تا ساحل چشم انتظاران

آيد به گوش از آسمان: اين است مهدي

خيزد خروش از تشنگان: اين است باران

با تيغ آتش مي درد آن وارث نور

در انتهاي شب گلوي نابكاران

از بيشه زار عطرهاي تازه آيد

چون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران

آهنگ ميدان تا كند او، باز ماند

در گرد راهش مركب چابك سواران

آيينه آيين حق، اي صبح موعود

ماييم سيماي تو را آيينه داران

ديگر قرار بي تو ماندن نيست در دل

كي مي شود روشن به رويت چشم ياران؟

در آخر برنامه همه با هم  دعا ي امام زمان " عج " را زمزمه مي كنيم . اللهم ...

 

زمين دلتنگ و مهدى بيقراراست‏ / فلك شيدا، پريشان روزگار است‏

دلا، آديـنه شد، دلبر نيامد / غروب انتظارم سرنــيامد

همه دلها پر از آه  وغم و درد / همه آلاله‏ها پــژمرده و زرد . . .

.

اي چاره ي درخواستگان ادركني / اي مونس و يار بي كسان ادركني

من بي كسم و خسته و مهجور و ضعيف / يا حضرت صاحب الزمان ادركني . . .

.

عمريست كه از حضور او جا مانديم / در غربت سرد خويش تنها مانديم

او منتظر است تا كه ما برگرديم / ماييم كه در غيبت كبري مانديم . . .

 

اين ديده نيست قابل ديدار روي تو/ چشمي دگر بده كه تماشا كنم تو را

تو در ميان جمعي و من در تفكّرم/ كاندر كجا روم و پيدا كنم تو را . . .


برخيز كه منجي جهان مي آيد

آن حجت حق امير جان مي آيد

شد دامن نرگس از گلستان حسن

گل ريز كه صاحب الزمان مي آيد



تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.