شوراي فرهنگي آب و فاضلاب استان مركزي

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

تاثير نماز بر ..........

 

نكته اي كه در مورد نماز قابل توضيح است ، توجه دادن به اين حقيقت متعالي است كه روح حقيقي نماز و فلسفه شكوهمند آن چيزي جز عبوديت محض در مقابل آفرينشگر يگانه هستي و ابراز خشوع بنده ناتوان در پيشگاه قادر متعال نيست و هر آنچه كه انديشمندان و قلم به دستان ، پيرامون فوايد گوناگون نماز در عرصه هاي مختلف بگويند و بنويسند تنها به منزله حاشيه اي بر اين متن گهر بار خواهد بود .

دهان انسان را برخي قلب دوم بدن ناميده اند و توجه به اين نكته كه چنانچه محيط دهان فردي تميز باشد ، آن فرد از ابتلا به بسياري از بيماري ها در امان است ، اين نامگذاري را بسيار مناسب جلوه مي دهد .
به عنوان مثال عفونت هاي دهان و دندان به ويژه در كودكان ، نقش مهمي در ايجاد بيماري هاي روماتيسميدارد و نقش دندان ها در حفظ و زيبايي و قدرت جويدن و صحبت كردن به خوبي مشخص است و حتي نبودن دندان هاي سالم و زيبا براي بانوان و دوشيزگان ( به خصوص ) اثرات رواني زيادي باقي مي گذارد . چرا كه در كتاب هاي علمي دندانپزشكي مي خوانيم : نيمي از زيبايي بشر منوط به صورت او و از اين مقدار 3/2 آن مربوط به دهان و دندان ها است .
رعايت بهداشت دهان و دندان و پيشگيري از بيماري هاي مختلف آن ، از جمله پوسيدگي دندان ها و بيماري هاي پريودنتال ( بيماري هاي لثهو بافت هاي پشتيبان ) و .. به بهترين شكل بوسيله مسواك زدن ، انجام مي پذيرد.
اما دين مبين اسلام ، از قرن ها پيش با توصيه هاي مؤكد ، مسلمانان را به طرف اين نكته درخشان بهداشتي هدايت نموده است تا جايي كه پيامبر اكرم (ص) مي فرمودند : ” اگر بر امتم سخت نمي شد مسواك زدن را واجب مي كردم ” و حتي در حديثي ديگر نحوه مسواك زدن را از بالا به پايين و از پايين به بالا نموده اند كه مطابق با جديدترين توصيه هاي علمي درباره روش مسواك زدن است .
علاوه بر آن در كتب گوناگون فقهي و عبادي اسلام ، دستورات مؤكد مبني بر مسواك زدن هنگام ساختن وضو و نماز آمده است و با توجه به اين كه نمازگزار روزانه حداقل 3 بار وضو مي گيرد ، چنانچه قبل از هر وضو اقدام به مسواك زدن بكند ، از حد اكثر پاكيزگي لازم براي پيشگيري از تمامي بيماري هاي دهان و دندان برخوردار مي شود .

نويسنده:دكترمجيد

deborah.mihanblog.com

گاهي هم يادي از خدا كنيم اي بندگان

آرزو كن

گوشهاي ” خدا ” پر است از آرزو و دستهايش پر از معجزه

شايد بزرگترين آرزوي تو كوچكترين معجزه ي ” خدا ” باشد . . .

.

 

يافته هايت را با باخته هايت مقايسه كن

 اگر ” خدا ” را يافتي هر چه باختي مهم نيست . . .

 

 

به ” خدا ” گفتم : تو را چگونه ميتوانم ببينم , ” خدا ” گفت :

تو من را نخواهي ديد اما كسي را برات گذاشتم كه نيمي ازمن است

” مادر “

 

خطبه بيست و دوم از نهج البلاغه

هفته بيست و دوم

خطبه بيست و دوم از نهج البلاغ

 

متن:

و من خطبة له عليه السلام

فَإِنَّكُمْ لَوْ عَايَنْتُمْ مَا قَدْ عَايَنَ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ لَكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ مَا قَدْ عَايَنُوا وَ قَرِيبٌ مَا يُطْرَحُ الْحِجَابُ وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ لَقَدْ جَاهَرَتْكُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ وَ مَا يُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُ

ترجمه:

سخني در بيداري غفلت زدگان

شمايان، شمايان را مي‏گويم اي بي‏خبران اگر ببينيد آنچه را گذشتگانتان ديدند، بي‏تابي و زاري كنيد و بترسيد، آنگاه بشنويد و به فرمان آييد. امّا سوگمندانه ديدگانتان از آن همه حقايقي كه آنها ديده‏اند نابيناست، و چه زود پرده‏ها كنار رود.

شما مي‏توانيد ببينيد البتّه اگر ديدگانتان را باز كنيد، و بشنويد اگر گوشهاتان را سبك سازيد، و به راه آييد اگر راه پذير باشيد. براستي گويم كه عبرت مايه‏ها، بي‏پرده در اختيارتان، و زمينه‏هاي باز داري شما از آنچه بايد باز ايستيد پيش رويتان است. اينك شما هستيد كه بايد پيام الهي را بنيوشيد، كه پس از فرشتگان، تنها انسان پيام‏آور خداست.

انديشه

 



تسليت فوت آيت الله هاشمي رفسنجاني

پيام تسليت در پي ارتحال حجت‌الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي با صدور پيامي، ارتحال رفيق ديرين و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامي حضرت حجت‌الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ اكبر هاشمي رفسنجاني را تسليت گفتند.
متن پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به شرح زير است:

 
بسم الله الرحمن الرحيم
انّا لله و انّا اليه راجعون
با دريغ و تأسف خبر درگذشت ناگهاني رفيق ديرين، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامي، و همكار نزديك سالهاي متمادي در عهد جمهوري اسلامي جناب حجت‌الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ اكبر هاشمي رفسنجاني را دريافت كردم. فقدان همرزم و همگامي كه سابقه‌ي همكاري و آغاز همدلي و همكاري با وي به پنجاه و نه سال تمام مي‌رسد، سخت و جانكاه است. چه دشواريها و تنگناها كه در اين دهها سال بر ما گذشت و چه همفكريها و همدليها كه در برهه‌هاي زيادي ما را با يكديگر در راهي مشترك به تلاش و تحمل و خطرپذيري كشانيد. هوش وافر و صميميت كم‌نظير او در آن سالها، تكيه‌گاه مطمئني براي همه‌ي كساني كه با وي همكار بودند به ويژه براي اينجانب به شمار مي‌آمد. اختلاف نظرها و اجتهادهاي متفاوت در برهه‌هائي از اين دوران طولاني هرگز نتوانست پيوند رفاقتي را كه سرآغاز آن در بين‌الحرمين كربلاي معلّي بود به كلي بگسلد و وسوسه‌ي خناساني كه در سالهاي اخير با شدّت و جديت در پي بهره‌برداري از اين تفاوتهاي نظري بودند، نتوانست در محبت شخصي عميق او نسبت به اين حقير خلل وارد آورد.
او نمونه‌ي كم‌نظيري از نسل اوّل مبارزان ضد ستم‌شاهي و از رنج‌ديدگان اين راه پرخطر و پرافتخار بود.
سال‌ها زندان و تحمل شكنجه‌هاي ساواك و مقاومت در برابر اين همه و آنگاه مسئوليتهاي خطير در دفاع مقدس و رياست مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان و غيره، برگهاي درخشان زندگي پر فراز و نشيب اين مبارز قديمي است.
با فقدان هاشمي اينجانب هيچ شخصيت ديگري را نمي‌شناسم كه تجربه‌اي مشترك و چنين درازمدت را با او در نشيب و فرازهاي اين دوران تاريخ‌ساز به ياد داشته باشم.
اكنون اين مبارز كهنسال در محضر محاسبه‌ي الهي با پرونده‌ئي مشحون از تلاش و فعاليت گوناگون قرار دارد، و اين سرنوشت همه‌ي ما مسئولان جمهوري اسلامي است.
غفران و رحمت و عفو الهي را براي وي از صميم قلب تمنا ميكنم و به همسر گرامي و فرزندان و برادران و ديگر بازماندگان ايشان تسليت عرض ميكنم.
غفرالله لنا و له   

سيد علي خامنه‌اي
 ۱۹ ديماه ۱۳۹۵ 

برخي از آثار نقاشي و مقاله نماز فرزنزان آب و فاضلاب

http://s3.picofile.com/file/8283630826/0_0.jpg

 

خطبه بيست و يكم از نهج البلاغه

ابتدا    صفحه قبلي صفحه بعدي    انتها
ما يُدْريكَ ما عَلَىَّ مِمّا لى؟ عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللّهِ وَلَعْنَةُ اللاّعِنينَ،
تو را به سود و زيان من چه كسى خبر داد؟ لعنت خدا و لعنت كنندگان بر تو باد،
حائِك ٌ ابْنُ حائِك مُنافِقٌ ابْنُ كافِر! وَ اللّهِ لَقَدْ اَسَرَكَ الْكُفْرُ مَرَّةً
اى بافنده پسر بافنده، منافق كافرزاده! به خدا سوگند يك بار در زمان كفر اسير شدى
وَ الاِْسْلامُ اُخْرى، فَما فَداكَ مِنْ واحِدَة مِنْهُما مالُكَ وَلاحَسَبُكَ.
و بار ديگر در اسلام، و در هر مرتبه نه ثروتت تو را سودى داد و نه تبارت به دادت رسيد.
وَ اِنَّ امْرَءاً دَلَّ عَلى قَوْمِهِ السَّيْفَ، وَ ساقَ اِلَيْهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِىٌّ اَنْ
مردى كه عشيره خود را به دم شمشير بسپارد، و مرگ را به سوى آنان آنان كشاند حق اوست كه
يَمْقُتَهُ الاَْقْرَبُ، وَلايَأْمَنَهُ الاَْبْعَدُ.
نزديكانش با او دشمنى ورزند، و بيگانگان از او ايمن نباشند.
اَقولُ: يُريدُ عليه السّلام اَنَّهُ اُسِرَ فِى الْكُفْرِ مَرَّةً وَ فِى الاِْسْلامِ مَرَّةً. وَ اَمّا قَولُهُ
مى گويم:مقصود امام اين است كه اشعث يك بار در كفر و بارديگر در اسلام به اسارت رفت. و اين كه فرمود:
عَليْهِ السّلام: «دَلَّ عَلى قَوْمِهِ السَّيْفَ» فَاَرادَ بِهِ حَديثاً كانَ لِلاَْشْعَثِ مَعَ خالِدِ بنِ الْوَليدِ
«عشيره خود را به دم شمشير سپرد» منظورش برنامه اى است كه اشعث در يمامه با خالد بن وليد داشته،
بِالْيَمامَةِ، غَرَّ فيه قَوْمَهُ وَ مَكَرَ بِهِمْ حَتّى اَوْقَعَ بِهِمْ خالِدٌ. وَ كانَ قَوْمُهُ بَعْدَ ذلِكَ يُسَمُّونَهُ
اشعث قوم خود را فريب داد تا خالد بر آنان هجوم كرد. از آن پس قوم اشعث او را
عُرْفَ النّارِ، وَ هُوَ اسْمٌ  لِلْغادِرِ عِنْدَهُمْ.
«عُرفُ النار» ناميدند، و اين سخن در نزد عرب اصطلاحى است براى آدم دغلباز.
 

20
وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است

در بيدارى از غفلت و توجه به حضرت حق
فَاِنَّكُمْ لَوْ عايَنْتُمْ ما قَدْ عايَنَ مَنْ ماتَ مِنْكُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ
اگر شما آنچه را مردگان شما ديدند مشاهده مى كرديد به شيون مى نشستيد و انديشناك مى شديد،
وَ سَمِعْتُمْ وَ اَطَعْتُمْ، وَلكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ ما قَدْ عايَنُوا، وَ قَريبٌ ما
و مستمع حق گشته به اطاعت برمى خاستيد، ولى آنچه آنان ديدند از ديد شما پوشيده است، و به زودى
يُطْرَحُ الْحِجابُ. وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ اِنْ اَبْصَرْتُمْ، وَ اُسْمِعْتُمْ اِنْ سَمِعْتُمْ،
پرده ها برداشته مى شود. (اى مردم) بينايتان كردند اگر بنگريد، و شنوايتان نمودند اگر بشنويد،
وَ هُديتُمْ اِنِ اهْتَدَيْتُمْ. بِحَقٍّ اَقُولُ لَكُمْ: لَقَدْ جاهَرَتْكُمُ الْعِبَرُ،
و هدايتتان كردند اگر هدايت پذيريد، به درستى مى گويم: عبرتها براى شما آشكار است،
وَ زُجِرْتُمْ بِما فيهِ مُزْدَجَرٌ، وَ ما يُبَلِّغُ عَنِ اللّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّماءِ
و به چيزى كه عامل بازدارنده است نهى شديد، و پس از فرشتگان آسمان از جانب خداوند جز انسانِ
اِلاَّ الْبَشَــرُ.
(واجد شرايط) تبليغ حق نمى كند.

80
 

خطبه بيستم از نهج البلاغه

هفته بيستم ، خطبه بيستم از نهج البلاغه

و من خطبة له عليه السلام

فَإِنَّكُمْ لَوْ عَايَنْتُمْ مَا قَدْ عَايَنَ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ لَكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ مَا قَدْ عَايَنُوا وَ قَرِيبٌ مَا يُطْرَحُ الْحِجَابُ وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ لَقَدْ جَاهَرَتْكُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ وَ مَا يُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُ

ترجمه:

سخني در بيداري غفلت زدگان

شمايان، شمايان را مي‏گويم اي بي‏خبران اگر ببينيد آنچه را گذشتگانتان ديدند، بي‏تابي و زاري كنيد و بترسيد، آنگاه بشنويد و به فرمان آييد. امّا سوگمندانه ديدگانتان از آن همه حقايقي كه آنها ديده‏اند نابيناست، و چه زود پرده‏ها كنار رود.

شما مي‏توانيد ببينيد البتّه اگر ديدگانتان را باز كنيد، و بشنويد اگر گوشهاتان را سبك سازيد، و به راه آييد اگر راه پذير باشيد. براستي گويم كه عبرت مايه‏ها، بي‏پرده در اختيارتان، و زمينه‏هاي باز داري شما از آنچه بايد باز ايستيد پيش رويتان است. اينك شما هستيد كه بايد پيام الهي را بنيوشيد، كه پس از فرشتگان، تنها انسان پيام‏آور خداست.

صرفه جويي

 

خطبه نوزدهم از نهج البلاغه

هفته نوزدهم

خطبه نوزدهم از نهج البلاغه

و من كلام له عليه السلام قاله للأشعث بن قيس و هو على منبر الكوفة يخطب

فمضى في بعض كلامه شي‏ء اعترضه الأشعث فقال يا أمير المؤمنين هذه عليك لا لك فخفض عليه السلام إليه بصره ثم قال مَا يُدْرِيكَ مَا عَلَيَّ مِمَّا لِي عَلَيْكَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِينَ حَائِكُ ابْنُ حَائِكٍ مُنَافِقُ ابْنُ كَافِرٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَسَرَكَ الْكُفْرُ مَرَّةً وَ الْإِسْلَامُ‏ أُخْرَى فَمَا فَدَاكَ مِنْ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مَالُكَ وَ لَا حَسَبُكَ وَ إِنَّ امْرَأً دَلَّ عَلَى قَوْمِهِ السَّيْفَ وَ سَاقَ إِلَيْهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِيٌّ أَنْ يَمْقُتَهُ الْأَقْرَبُ وَ لَا يَأْمَنَهُ الْأَبْعَدُ

أقول يريد عليه السلام أنه أسر في الكفر مرة و في الإسلام مرة و أما قوله عليه السلام دل على قومه السيف فأراد به حديثا كان للأشعث مع خالد بن الوليد باليمامة غر فيه قومه و مكر بهم حتى أوقع بهم خالد و كان قومه بعد ذلك يسمونه عرف النار و هو اسم للغادر عندهم

ترجمه:

برخورد با مخالفان

آنگاه كه امام بر منبر كوفه خطبه ايراد مي‏فرمود، «اشعث بن قيس» بر خطبه حضرت به اعتراض عرضه داشت: «اي امير مؤمنان، اين سخن بر ضّد تو است نه بر نفعت». حضرت نگاه معني داري بدو كرد و چنين فرمود:

تو چه مي‏فهمي چه چيز به ضرر يا به سود من است نفرين خدا و نفرين كنندگان بر تو باد، دروغ باف پسر دروغ باف، منافق كافر زاده در بي‏عقلي تو همين بس كه دو بار اسير شدي: يك بار در حال كفر، و ديگر بار در اسلام. مال و تبارت هم موجب نجات تو نشد. آري، آن كس كه براي دشمن جاسوسي كند و خاندان خويش را به كشتن دهد، سزاوار خشم و دشمني نزديكان، و بي‏اعتمادي غريبگان خواهد بود.

شريف رضي گويد: منظور امام از اسارت اشعث آن است كه او يك بار در زمان كفرش اسير گرديد و بار ديگر در زمان اسلام. و امّا مراد حضرت از «دَلَّ عَلي قَوْمِهِ السَّيْفَ»، دغلكاري و جاسوسي او در شهر «يمامه» است كه اطّلاعاتي را در اختيار خالد بن وليد گذاشت و قبيله خويش را فريفت تا خالد بدانها دست يافت. از آن پس قبيله‏اش او را «عرف النّار» لقب دادند يعني فريب كار.

شب يلداي