شوراي فرهنگي آب و فاضلاب استان مركزي

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

متن تبريك مدير عامل شركت آب و فاضلاب استان مركزي

پيام تبريك نوروزي

به نام خداوندي كه بديع است و هر روز و هر لحظه خلقي نو و نوروزي جديد مي آفريند. با فرا رسيدن بهار، طبيعت رداي سبز بر تن مي كند و زندگاني دوباره جان تازه اي مي گيرد. با ديدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به ياد مي آوريم، و اگر او و نشانه هايش را فراموش كنيم، او هرگز ما را فراموش نمي كند و با دگرگوني فصل ها نيز به جلوه گري قدرت بي پايانش مي پردازد تا شايد دلي به ياد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشاي جلوه هايش، اشك شوق از چشمي جاري شود. بهار ، تداعي تبسم گل ها ، هياهوي پرندگان و رويش دوباره طبيعت در سايه سخاوت آسمان است . و همه سپاس مي گويند او را كه دوباره زنده مي كند و مي آفريند از آب. خداوند سبحان را شاكريم در سالي كه گذشت با توكل بر او علي رغم فراز و نشيب هاي فراوان با تكيه بر نيروهاي پر تلاش و خلاق شركت آب و فاضلاب استان مركزي توانستيم برگ زريني ديگر را به كارنامه پر بار اين شركت بيفزاييم و رسالت سقاگري خود را به حق تحقق ببخشيم. اينجانب در آستانه شكفتن شكوفه هاي بهاري سالي پر از مهر و سلامتي براي تمامي تلاشگران عرصه صنعت آب و فاضلاب كشور آرزومندم.

تبريك سال از سوي وزير نيرو

متن پيام دكتر رضا اردكانيان براي حلول نوروز سال 97 به شرح زير است:

يا مقلب القلوب و الابصار

يا مدبراليل و النهار

يا محول الحول و الاحوال

حول حالنا الي احسن الحال

همكاران گرامي

جشن نوروز، ستايش «زيبايي تغيير» است. جهانِِ بدون تغيير، بوي كهنگي مي‌گيرد و از پس برآوردن نيازهاي آدمي برنمي‌آيد. هر نوروز يادآور نياز به تغيير است، تغييري كه چون بهار، رويش، زندگي، پايداري و اميد را در جهان جلوه‌گر سازد.

همكاران ارجمندم در وزارت نيرو و شركت‌هاي تابعه، عرصه حكمراني و مديريت منابع آب و انرژي و نيز ساير منابع محيط‌زيستي مرتبط نيازمند تغييرهاي نوروزي است؛ تغييرهايي كه اميد برانگيزند، سبزي بيافرينند، اعتماد بسازند و چشم‌اندازي روشن پيش چشم نسل امروز و فرداي اين سرزمين بگشايند. طبيعت نيز همراه شده و ما را به اصلاحات و تغييرات درست فرامي‌خواند.

سال‌ها به بدمصرفي در استفاده از منابع آب و انرژي خو كرده‌ايم و اين امر زمستان سردي را بر حفاظت از منابع محيط‌زيستي ايران عزيز حاكم كرده است. ما به نوروزي در حكمراني و مديريت منابع آب و انرژي نيازمنديم. نوروز منابع آب و انرژي اين سرزمين با ايده‌هاي جديد، دست كشيدن از شيوه‌هاي كهنه و نادرست، دور شدن از بخشي‌نگري‌ها، همكاري درون‌سازماني و بين‌سازماني، تأكيد بر مديريت توأمان تأمين و مصرف منابع و جلب مشاركت همه ذي‌نفعان اين حوزه رخ مي‌دهد. ما همه با هم گام در اين راه نهاده‌ايم و به همراهي يكديگر اميدواريم؛ همه مردم ايران و بيشتر از همه، مسئولان و مديران ساير سازمان‌ها را به همراهي و مشاركت دعوت مي‌كنيم.

سال 1397 براي ما مملو از فرصت‌ها و چالش‌ها خواهد بود. ما بايد به كمك يكديگر بر چالش‌هاي ناشي از سال‌ها بدمصرفي فائق آييم و هم‌زمان اصلاحات كوچك و بزرگي در مديريت اين منابع را پيش ببريم. من به فرد فرد كاركنان وزارت نيرو و شركت‌هاي تابعه هم‌چون انسان‌هايي توانمند، علاقمند ميهن و اميدوار به ساختنِ آينده‌اي پايدار مي‌نگرم و اطمينان دارم در كنار يكديگر قادر خواهيم بود بار سنگيني را كه بر دوش گرفته‌ايم به مقصد برسانيم. ما اميدوارانه تلاش خواهيم كرد، از فرصت‌ها – حتي اگر كم‌آبي باشد – بهره ببريم، چالش‌ها را فرصت‌هايي براي بازنگري و بازانديشي در سياست‌ها، برنامه‌ها و اقدامات خود قرار خواهيم داد و با عزم و اراده جمعي، همه مردم ايران را در ساختن ايراني آبادتر و پايدارتر، با مردماني مرفه‌تر و شادمان‌تر شريك خواهيم ساخت. ما فرزندان ايرانياني هستيم كه هزاران سال در اين سرزمين، هم‌زيست با كم‌آبي، تمدني بزرگ ساختند و همانند ايشان مي‌توانيم با نگرشي واقع‌بينانه و با توكل بر خداوند متعال و به‌كارگيري عقل و علم، بر چالش‌ها غلبه كرده و سرزميني زيست‌پذيرتر و توسعه‌يافته‌تر بسازيم.

سال نو بر همه شما مبارك. سالي پر از سلامتي، موفقيت، زيبايي، همكاري، اعتماد و صلح براي شما آرزومندم. آرزو مي‌كنم در هر جاي اين سرزمين عزيز كه به خدمت مشغول هستيد، زندگي‌تان قرين شادماني و زيبايي باشد.

صلوات بر محمد و خاندان مطهرش

ياد خدا

خاطره

سال نو پيشاپيش مبارك

سين مثل سبزه

تبريك

مادر

براي شناختنش هميشه ترديد دارم ، كه بايد بيشتر به دستاش نگاه كنم يا چشم هاش؟ براي اين كه بفهمم چقد رنج كشيده تا من الان به اين سن رسيدم بايد به دستاش نگاه كنم يا موهاش كه كم كم داره سفيد ميشه؟
دارم از مامانم حرف مي زنم ! مامان … چه واژه ي لطيف و مهربوني !

متن ادبي روز مادر
مدام برمي گردم عقب تا ببينم مامانم از كِي مامان من بوده ؟ بعد مي بينم هر چقد كه برگردم عقب نمي تونم درست به ياد بيارم .. آخه من خيلي كه تلاش كنم از ۵ سالگي ام يه چيزايي يادمه . قبلش چي؟ كي درد زايمان رو تحمل كرد تا من به دنيا بيام ؟  كي حرف زدن رو آروم  آروم به من ياد داد ؟  كي شبا بيدار موند تا من خوابم ببره ؟ صداي قلب كي منو آروم مي كرد؟ صداي لالايي كي باعث مي شد آروم بخوابم ؟
همين حالا كي نگران منه؟ كي تا مريض ميشم ، انقد نگرانم ميشه و دعا مي كنه تا زودتر خوب بشم چون تحمل بيماري ِ منو نداره؟
.. مامان بودن سخته .. خيلي سخت . مگه كسي جز مامانا مي تونه انقدر خودشو رو فراموش كنه تا خانواده شون ، حالشون خوب باشه ؟
نمي دونم بقيه ي بچه ها چطور فكر مي كنن ، ولي من دلم مي خواد وقتي بزرگ شدم ، اجازه ندم آب تو دل مامانم تكون بخوره . دوست دارم از همين حالا تا هميشه كاري انجام بدم كه مامانم شاد باشه . چون مي دونم اون  همه ي تلاشش رو كرده تا من راحت و شاد باشم .
مي دونم خيلي زحمت كشيده تا من متوجه سختي هاي زندگي نشم . اما حالا كه دارم بزرگتر و بزرگتر ميشم مي فهمم كه شايد نتونم تمام محبت هاي اون و نتونم جبران كنم اما مي تونم كاري كنم كه او راحت باشه و خوشحال .
مامان بودن خيلي سخته . مامان خوب بودن خيلي سخت تر . همين طور فرزند خوب بودن هم سخته . ولي حتما از پسش برمياييم .
حتما مي تونيم با رفتارهاي درست كاري كنيم كه مامانا نگران مون نباشن .
ما كه هر روز مادرمون رو مي بوسيم اما روز مادر يه بهونه ي خيلي خوبه كه مي تونيم با بوسيدن دستش بهش بگيم كه چقدر قدرشون رو مي دونيم .

اسراف نكنيم