شوراي فرهنگي آب و فاضلاب استان مركزي

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

معصوم شناسي

سيره رفتاري حضرت زينب سلام ا ... عليها

زهد و عبادت حضرت زينت عليها السلام

حضرت زينب كبري عليها السلام تمام شبش را به عبادت مي پرداخت و در دوران حيات خود هيچگاه تهجّد را ترك نكرد. آن چنان اشتغال به عبادت ورزيد كه ملقب به لقب «عابده آل علي» شد. از امام زين العابدين عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «اين مخدره حتي در شب يازدهم عاشورا هم نماز شبش ترك نشد و نشسته نماز خواند. ارتباط و عبادت زينب آن چنان با خدا قوي بود كه ديگران از آن حضرت التماس دعا داشتند». نقل است كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام در هنگام وداع آخر به خواهرش مي فرمايد: «يا اختاه لا تنسيني في نافله الليل» يعني خواهرم مرا در نماز شب فراموش مكن.
مصائب و مشكلات نتوانست در روحيه زينب اثرگذاشته و ارتباط آن حضرت را با خدا قطع كند، فاطمه بنت الحسين عليها السلام مي گويد: «و اما عمتي زينب فانها لم تزل قائمه في تلك اليله في محرابها الي ربّها» يعني عمه ام زينب در شب دهم محرم پيوسته در محراب عبادتش قائم بود و به راز و نياز مي پرداخت و به درگاه الهي استغاثه مي كرد».
در جريان اسارت هم زينب خود را نباخت و هم چنان به عبادت ادامه داد، امام سجاد عليه السلام فرمود: «عمه ام زينب در طول راه كوفه و شام هميشه نماز شب را به پا مي داشت، در برخي از منازل بين راه مي ديدم كه نشسته نماز مي خواند، پرسيدم چرا نشسته نماز مي خواني؟ گفت: به خاطر شدت ضعف و گرسنگي، چون غذايي كه به ما مي دهند كم است من غذاي خود را بين كودكان تقسيم مي كنم و اكنون سه روز است كه چيزي نخورده ام».

شجاعت و شهامت حضرت زينب عليها السلام

از امتيازات و ويژگيهاي ديگري كه زينب كبري عليها السلام دارد شجاعت است. شجاعتي علي گونه كه در عاشورا بسيار مورد نياز بود. اگر ذره اي ترس و وحشت از حكومت طاغوتي و جبّار يزيد در دل ايشان بود، هيچگاه نمي توانست پيروز شود، شجاعت زينب باعث مي شود تا در مجلس يزيد خطبه ايراد كند و او را مفتضح نمايد. زينب بارها جان امام سجاد عليه السلام را از مرگ حتمي نجات داد. يكي از نويسندگان در اين باره مي گويد: «برخورد و عكس العمل زينب در برابر دشمنان بسيار اعجاب انگيز است. زينب با جباران و ظالمين مقابله مي كرد در حالي كه آنان در اوج عظمت و اقتدارشان بودند، ولي زينب، تنها، غريب، بي كس و در حالت اسارت و مظلوميت بود كه ياري داشت و نه معيني، جز اطفال و مردي بيمار از اهل بيت
محمدحسنين سابقي درباره قوت قلب و شجاعت حضرت زينب مي گويد: «زينب شيرزني از خاندان بني هاشم است، آن چنان كه با صداي بلند ندا سر داد. كه كاخ سلطنت امويان ستمگر غاصب از جاي كنده شد؛ و در مجلس يزيد ميگسار و سفاك سخنراني نمود. يزيدي كه در آن روز زمام امور عرب را به دست داشت و سلطان بلاد بود، و با ابهت و پادشاهيش و هيبت سلطانيش و در حالي كه پاسبان ها با شمشيرهايي از نيام بركشيدن اطراف او را گرفته بودند و مجلس هم مملو از افراد مختلف بود، زينب سخناني ايراد كرد كه او و اطرافيانش را مفتضح نمود 

ايثار حضرت زينب عليها السلام

ايثار از ماده «اثر» بوده و چنانكه راغب مي گويد: «اثر» يعني چيزيكه بر وجود شيء ديگري دلالت دارد. علامه طباطبائي مي فرمايد: «ايثار، يعني مقدم داشتن غير برخود». در قرآن مجيد درباره ايثار آمده است: «و يؤثرون علي انفسهم و لو كان بهم خصاصه» يعني مهاجران را بر خود مقدم مي دارند، هر چند كه خود بدان نياز داشته باشند!
اينكه مي بينيم حضرت فاطمه زهرا عليها السلام هنگام دعا اول مؤمنين و مؤمنات را دعا مي كند، و در جواب فرزند خود، امام حسن عليه السلام مي فرمايد: «الجار ثم الدار» نمونه بارزي از ايثار است. زينب، در عاشوراي حسيني، هر آنچه داشت در طبق اخلاص گذاشته و به پيشگاه الهي تقديم نمود. رها كردن همه زندگي و شوهر و فرزندان خود در مدينه، تقديم كردن دو فرزند ديگرش براي شهادت در ركاب برادر، تحمل كردن قتل و غارت و به اسيري بردن و بسياري از كارهاي ديگر همه، نشانه ايثار و از خود گذشتگي حضرت زينب است. همچنين تقسيم كردن غذاي خود در بين اسرا و تحمل كردن گرسنگي به مدت سه روز يا بيشتر، همه از نمونه هاي بارز و آشكار ايثار آن بزرگوار است. در ايثارگري زينب عليها السلام همين بس كه بگوييم، وي بارها و بارها، جان امام سجاد عليه السلام را از مرگ حتمي نجات داد و در هنگام خطر، خود را «پيش مرگ» امام عليه السلام مي كرد.

فصاحت و بلاغت حضرت زينب عليها السلام

ديگر از ويژگي هاي حضرت زينب كه به او موقيعت مخصوص مي داد، فصاحت و بلاغت بود. زينب همچون پدر بزرگوارش زيبا سخن مي گفت. آن چنان زيبا و با منطقي قوي و استوار كه فرصت هر نوع خدشه و اظهارنظر را از ديگران مي گرفت.
مسلماً در كوفه و شام، شمشير و سنان به كار نمي آمد، شمشير و سنان، به مقدار نياز در كربلا و عاشورا به كار رفته بود؛ در آنجا سخن گفتن لازم بود و منطقي پولادين.
زينب اين سلاح را دارا بود. شيوه سخن گفتن را به خوبي از پدر آموخته بود. مي دانست در كوفه چگونه بايد سخن بگويد و در شام چطور. با نگاهي به خطبه هاي ايشان فصاحت و بلاغت آن براي ما نمايان مي شود. مي بينيم كه جملات فصيح، در خور فهم مخاطبين و بنا به مقتضاي حال و مقام ادا شده است. حضرت زينب عليه السلام در كوفه به يك نحو سخن رانده و در شام، درمجلس يزيد به گونه اي در خور آن مجلس.

تربيت حضرت زينب عليها السلام

اساس و منشاء همه فضايل در تربيت صحيح و درست نهفته است، اما قبل از هر چيز، مربي و كسي كه امر تربيت اطفال را عهده دار گرديده اهميت دارد. اولين چيزي كه در تربيت مورد نياز است اين است كه مربي خودش بايد فردي كامل و عامل باشد تا بتواند از عهده اين امر مهم و خير برآيد. اين خود امتيازي است كه حضرت زينب عليها السلام از مربيان و معلماني برخوردار بوده است كه جزيره العرب، بلكه پهندشت كره خاكي در طول تاريخ به خود نديده و نمي بيند.
در باب تربيت زينب عليها السلام شايد نيازي نباشد كه سخني بگويي، چرا كه در گذشته گفتيم كه فضّه، كنيز حضرت زهرا در نتيجه ارتباط و شاگردي در مكتب خاندان رسالت به چه مقاماتي رسيده بود. زينب خود از سلاله ولايت و رفيعه وحي است. پس مسلماً به مراتب بيشتر از ديگران از محضر حضرات خمسه طيبه بهره جسته است. به علاوه زينب عليها السلام تربيتي مخصوص داشت و مي بايست به گونه اي ساخته شود كه در هنگام مواجه با مصايب و نوايب تحمل و صبر خود را از دست نداده و در مقابل تندباد چون كوه استوار بماند. لذا تربيت مخصوص زينب، به خاطر مسئوليت خطيري كه در آينده بر دوش او گذاشته مي شد، از همان زمان كودكي وي شروع شد. اولين معلم و مربي او وجود مقدس رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود. به طوري كه در گذشته گفتيم، حضرت رسول الله صلي الله عليه و ‌آله و سلم وقتي خواب زينب را از زبان شيرين كودكانه اش مي شنود، مي فرمايد: «دخترم! دنيا به خاطر فقدان اين بزرگان سياه شده و تو در مصيبت اينان لباس عزا و مصيبت بر تن خواهي كرد». اين، در حالي است كه زينب پيش از پنج سال ندارد. پس از آن حضرت مادرش، فاطمه و پدرش علي و برادرش امام حسن و امام حسين عليها السلام سعي بسيار در تربيت و پرورش زينب داشتند. همه تلاش مي كردند زينب را آماده و مهيّا كنند تا بتواند مصايب و مشكلات سخت و دشوار را تحمّل كند.

سخاوت در خردسالي

روزي كه امام علي عليه السلام ميهماني همراه خود به منزل آورده بود. آن گاه به فاطمه عليها السلام فرمود: «در خانه چه داري؟» عرض كرد: «تنها قرصي نان است كه آن را براي دخترم زينب گذارده ام». زينب عليها السلام اگر چه آن زمان چهار ساله بود وقتي اين سخن را شنيد گفت: «مادر جان نان را براي مهمان ببريد».

 

 

نماز خوب

 

بيانات آية الله بهجت(ره)  در باب نماز از سخنان ايشان جمع آوري شده و در اين جا ارائه مي گردد . اميد كه مورد استفاده قرار گيرد. 

- نماز، بالاترين وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز براي خضوع و خشوع جعل(قرار داده) شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.(1)

 - نماز، جامي است از اَلَذّ لذايذ [لذّت بخش‎ترين لذتها] كه چنين خمري خوشگوار در عالمِ وجود نيست!(2)  

- نماز، اعظم مظاهر عبوديّت است كه در آن، توجه به حقّ مي‎شود.(3)  

- تمام لذت‎ها روحي است؛ و آنچه از لذات كه در طيب [عطر] و يا از راه نساء به صورت حلال تكوينا ً مطلوب است، بيش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.(4)  

- قُرب، مراتبي دارد و بالاترين آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبي است كه بالاترين آنها نماز است.(5)     

- نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقاي او، نه تنها به سراغ حبشيّه [زن زشت، كنايه از غير خدا] نخواهد رفت، كه خيال او را هم نخواهد كرد.(6)  

- ما عظمتي نداريم، همين اندازه عظمت داريم كه مي‎ايستيم؛ بعد همين را در ركوع، نصفه مي‎كنيم؛ و بعد به سجده و خاك برمي‎گرديم.(7)   

- شايد حكمت تكرار نماز - علاوه بر تثبيت - سير باشد؛ به اين نحو كه هر نمازي از نماز قبلي بهتر، و نماز قبلي زمينه‎ساز نماز بعدي باشد.(8)  

زيباترين ستون:نماز
 زيباترين معجزه:قرآن
 زيباترين سوره:حمد
زيباترين قلب:ياسين
 زيباترين عروس:الرحمن
 زيباترين محافظ:آيةالكرسي
 زيباترين عمل:عبادت
 زيباترين زيارت:خانه خدا
 زيباترين منزل:بهشت
 زيباترين مهاجر:هاجر
 زيباترين صابر:ايوب(ع)
 زيباترين معمار:ابراهيم(ع)
 زيباترين قرباني:اسماعيل(ع)
 زيباترين مولود:عيسي(ع)
 زيباترين جوان:يوسف(ع)
 زيباترين انسان:پيامبراسلام
 زيباترين پارسا:علي(ع)
 زيباترين مادر:زهرا(س)
 زيباترين مظلوم:امام حسن مجتبي(ع)
 زيباترين شهيد:امام حسين(ع)
 زيباترين ساجد:امام سجاد(ع)
 زيباترين عالم:امام محمدباقر(ع)
 زيباترين استاد:امام صادق(ع)
 زيباترين زنداني:امام كاظم(ع)
 زيباترين غريب:امام رضا(ع)
 زيباترين فرزند:امام جواد(ع)
 زيباترين راهنما:امام هادي(ع)
 زيباترين اسير:امام حسن عسكري(ع)
 زيباترين منتقم:امام زمان(عج)
 زيباترين عمو:حضرت عباس(ع)
 زيباترين عمه:حضرت زينب(ع)
زيباترين سرباز:علي اكبر(ع)
 زيباترين غنچه:علي اصغر(ع)
 زيباترين شب سال:شب قدر
زيباترين سفر: حج
زيباترين محل تولد:كعبه
 زيباترين لباس: احرام
زيباترين ندا: فطرت
زيباترين سرانجام: شهادت
زيباترين جنگ: نفس عماره
زيباترين ناله: نيايش
زيباترين اشك: اشك از توبه
زيباترين حرف: حق
زيباترين حق: گذشت
زيباترين نيكي: به پدرومادر
زيباترين آغوش: آغوش مادر
زيباترين رحمت: باران
زيباترين سرمايه: زمان
زيباترين لحظه: پيروزي
زيباترين كلمه: محبت
زيباترين يادگاري: نيكي
زيباترين عهد: وفا
زيباترين دوست: كتاب
زيباترين كتاب: قرآن
زيباترين زينت: ادب
زيباترين روزهفته: جمعه
زيباترين خاك: تربت كربلا
زيباترين ابزار: قلم
زيباترين روزسال: مبعث
 زيباترين بيابان: عرفات
 زيباترين مزار: شش گوشه
 زيباترين شعار: صلوات
 زيباترين قبرستان: بقيع
 زيباترين زمين: كربلا
 زيباترين آرزو: فرج مهدي
 زيباترين پايان: التماس دعا

 


قانون حجاب

123.jpgقانون حجاب


حجاب‌ واقعي‌ زن‌ موجب‌ حفظ حرمت‌ ومتانت‌ اوست‌ و حتي‌ نسبت‌ به‌ طمع‌ هوسبازان‌،نقش‌ باز دارنده‌اي‌ دارد و به‌ ويژه‌ حجاب‌ زنان‌جوان‌ اين‌ دلالت‌ را براي‌ مردان‌ عياش‌ وشهوتران‌ خياباني‌ دارد كه‌ من‌ زن‌ مسلمانم‌ و حلال‌و حرام‌ خداوند را رعايت‌ مي‌كنم‌ و اهل‌ مجالست‌با لهو و حرام‌ نيستم‌ و حتي‌ به‌ طور معمول‌ در عرف‌مردان‌ فاسد و شهوتران‌ نيز حريم‌ زنان با حجاب‌،عفيف‌ و با غيرت‌ محفوظ است‌ و آنان‌ مورد اذيت‌و آزار قرار نمي‌گيرند.

 

  

 

 

 

اينگونه حجاب قانون شد

مجلس شوراي اسلامي ايران در سال ۱۳۶۳ قانون مجازات اسلامي را به تصويب رساند. به موجب اين قانون هركس در معابر عمومي حجاب را رعايت نكند، به ۷۲ ضربه شلاق محكوم خواهدشد.

در حالي قانون مجازات اسلامي به تصويب رسيد كه از سال ۱۳۵۹، يعني چهار سال پيش از تصويب قانون حجاب در مجلس، به دستور امام خميني از ورود زنان بدون حجاب به ادارات دولتي جلوگيري مي‌شد.

به گواه اسناد و مدارك و مقالات منتشرشده در روزنامه‌هاي سال ۱۳۵۷ اولين جرقه‌هاي قانوني شدن حجاب در اسفند سال ۱۳۵۷ يعني كمتر از يك ماه پس از پيروزي انقلاب زده ‌شد. 16 اسفند روزنامه كيهان با اين تيتر منتشر شد: «زنان بايد با حجاب به ادارات بروند".

در صفحه اول اين روزنامه به نقل از امام خميني نوشته‌شده‌ بود: «در وزارتخانه اسلامي نبايد معصيت بشود. در وزارتخانه‌ها زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعي ندارد بروند كار كنند ليكن با حجاب شرعي باشند.» (كيهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه )

" زناني كه بدون حجاب شرعي در معابر و انظار عمومي ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا دوماه يا از 50 هزار تا پانصد هزار ريال جزاي نقدي محكوم خواهند شد"

جرم بدحجابي

بد حجابي هم از نظر آموزه هاي اسلامي و هم از نظر قوانين موضوعه و قانون مجازات اسلامي، به عنوان گناه و يك جرم اجتماعي است كه براي مرتكبين آن مجازات مشخص شده است. اين موضوع را در قالب عناوين زير توضيح مي دهم:

تحليل جرم، از زاويه قانون مجازات اسلامي

الف) ركن قانوني

1) تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامي تشكيل دهنده جرم عدم رعايت حجاب شرعي است . به موجب اين ماده: « هركس علنا در انظار عمومي و معابر تظاهر به عمل حرامي نمايد علاوه بر كيفر عمل به حبس از 10 روز تا دو ماه يا تا 74 ضربه شلاق محكوم مي گردد و در صورتيكه مرتكب عملي شود كه نفس آن عمل داراي كيفر نمي باشد ولي عفت عمومي را جريحه دار مي نمايد ، فقط به حبس از 10 روز تا دو ماه يا تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد».

تبصره ـ « زناني كه بدون حجاب شرعي در معابر و انظار عمومي ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا دوماه يا از 50 هزار تا پانصد هزار ريال جزاي نقدي محكوم خواهند شد».

برخلاف گمان عامه از ديدگاه قانون برهنه بودن چه تمام چه بخشي از موي سر و يا هر بخش ديگر از بدن بي حجابي محسوب مي شود و ما عنوان مجرمانه اي تحت نام « بد حجابي » نداريم .

2) اولين قانوني كه در خصوص پوشش زنان به تصويب رسيد، ماده 102 قانون تعزيرات بود كه در حال حاضر به صورت تبصره اي به ماده 638 قانون مجازات اسلامي مصوب 1375 الحاق شده است. ماده 102 زناني را كه بدون حجاب شرعي در معابر و انظار عمومي ظاهر مي شوند، مستوجب تعزير تا 74 ضربه شلا ق دانسته بود. اين ماده قانون صرفا زنان (اعم از ايراني و خارجي، مسلمان و غير مسلمان) را مكلف به رعايت حجاب شرعي در انظار عمومي و معابر نموده است واگر چه كيفيت حجاب شرعي براي فرد مسلمان مشخص است، اما عدم توضيح حجاب شرعي (به ويژه آن كه خارجيان و غير مسلمانان نيز مشمول اين ماده قانون هستند) از صراحت و انجاز قانون مي كاهد.

ب) ركن مادي

1 ـ شخصيت بزه ديده : سلامت رواني و امنيت اخلاقي جامعه ، حوزه هايي هستند كه با تحقق جرم عدم رعايت حجاب شرعي مورد تعرض و آسيب واقع مي شوند. بنابراين، جرم در حوزه ي جرايم عمومي بوده و تعقيب كردن مرتكب آن نيازمند دعواي شاكي خصوصي نمي باشد.

2 ـ شخصيت بزهكار :

الف ـ برابر ماده 3 قانون مجازات اسلامي : « قوانين جزائي درباره كليه كساني كه در قلمرو حاكميت زميني ، دريائي و هوائي جمهوري اسلامي ايران مرتكب جرم شوند اعمال مي گردد. » بنابراين با توجه به اين حكم قانوني و اطلاق تبصره مذكور ، كليه زناني كه در قلمرو حاكميت جمهوري اسلامي هستند مكلف به رعايت حجاب شرعي مي باشند و عوامل « مذهب » و « تابعيت » در تحقق اين جرم دخالتي ندارند; لذا اگر يك زن غير مسلمان نيز بدون حجاب شرعي در انظار عمومي ظاهر شود مرتكب جرم شده است. .

سلامت رواني و امنيت اخلاقي جامعه ، حوزه هايي هستند كه با تحقق جرم عدم رعايت حجاب شرعي مورد تعرض و آسيب واقع مي شوند. بنابراين، جرم در حوزه ي جرايم عمومي بوده و تعقيب كردن مرتكب آن نيازمند دعواي شاكي خصوصي نمي باشدب ـ جرم عدم رعايت حجاب شرعي از جمله جرايم معاونت بردار است . بنابر ماده 43 قانون مجازات اسلامي معاون در جرم كسي است كه : 1 ـ ديگري را تحريك يا ترغيب يا تهديد يا تطميع به ارتكاب جرم نمايد و يا بوسيله دسيسه و فريب و نيرنگ موجب وقوع جرم شود.2 ـ با علم و عمد وسايل ارتكاب جرم را فراهم كند و يا طريق ارتكاب آن را با علم به قصد مرتكب ارائه دهد.3 ـ عالما و عامدا وقوع جرم را تسهيل كند . از جمله مصاديق بارز معاونت در جرم موضوع بحث ، تهيه وسايل ارتكاب اين جرم يعني لباس هايي است كه استفاده از آن در ملاعام خلاف شرع بوده و از مصاديق فقدان حجاب شرعي موضوع ماده 638 قانون مجازات اسلامي است . بنابر اين توليد كنندگان ، توزيع كنندگان و فروشندگان اين نوع البسه مشمول بند 2 ماده 43 بوده و تحت تعقيب قانون قرار خواهند گرفت . البته قانون گذار با هدف پيشگيري از جرم و جلوگيري از شيوع وسايل جرم ، اين نوع معاونت در جرم را موضوع جرم مستقلي قرار داده است كه مشمول قانون « نحوه رسيدگي به تخلفات و مجازات حجابفروشندگان لباسهائي كه استفاده از آنها در ملاعام خلاف شرع است يا عفت عمومي را جريحه دار مي كند » مي باشد.

4 ـ وسيله ارتكاب جرم : به دليل عدمي بودن رفتار مجرمانه جرم مذكور ، وسيله در تحقق آن « موضوعيت » ندارد. به بيان ديگر ظاهر شدن در هر وضعيتي كه كفايت حجاب شرعي را نكند از مصاديق جرم عدم رعايت حجاب شرعي است . هويدا و نمايان بودن تمام يا بخشي از موي سر ، آشكار بودن گردن و سينه بواسطه نحوه بستن روسري ، استفاده از لباس هاي تنگ و بدن نما و آرايش صورت و دستها همگي از مصاديق جرم عدم رعايت حجاب شرعي است . تشخيص مصاديق بر عهده دادگاه است .

94928924635176436408.jpg5 ـ مكان ارتكاب جرم : مكان تحقق اين جرم معابر و انظار عمومي مي باشد . حكم شماره 413 ـ1316،2،31 ديوان عالي كشور ، ما را در شناخت معابر عمومي ياري مي رساند : « مقصود از ارتكاب عمل منافي عفت به طور علني اعم است از اينكه عمل در مرئي و منظر عمومي واقع شود و يا در مكاني كه مستعد عموم باشد و قصد مرتكب پنهان نمودن محل و احتراز از علني بودن و آشكار شدن آن تاثيري نخواهد داشت بنابراين ارتكاب عمل منافي عفت در پس كوچه و تاريكي شب مشمول ارتكاب عمل در علن خواهد بود ( اصول قضائي عبده ، ص 222 )

6 ـ جرم عدم رعايت حجاب شرعي از لحاظ حصول نتيجه مجرمانه يك جرم « مطلق » بوده و صرف تحقق رفتار مجرمانه و تشكيل عنصر مادي در آن ، مرتكب را مستوجب مجازات قانوني مي سازد. حصول نتيجه مجرمانه و در پي آن وجود سوء نيت خاص از شرايط تحقق اين جرم نمي باشد ، بنابراين صرف عدم مراعات حجاب شرعي در مناظر عمومي موجب تحقق جرم است فارغ از آنكه امنيت اخلاقي و اجتماعي جامعه به مخاطره بيفتد يا نيفتد.

جرم عدم رعايت حجاب شرعي از لحاظ حصول نتيجه مجرمانه يك جرم « مطلق » بوده و صرف تحقق رفتار مجرمانه و تشكيل عنصر مادي در آن ، مرتكب را مستوجب مجازات قانوني مي سازد

ج) ركن رواني

جرم عدم رعايت حجاب شرعي از ديدگاه آيين دادرسي كيفري

مطابق بند يك ماده 21 آيين دادرسي كيفري جرم عدم رعايت حجاب شرعي از جمله « جرايم مشهود » محسوب مي گردد. در مواجهه با جرايم مشهود ضابطين دادگستري موظف هستند هر اقدام موثر در حفظ آثار و علائم جرم و همچنين هر اقدامي جهت جلوگيري از فرار متهم را انجام دهند. بنابر اين ، ضابطين ذيصلاح دادگستري در برخورد با مرتكب جرم عدم رعايت حجاب شرعي مكلف هستند با توقيف زن بزهكار وي را در مدت قانوني تحويل مراجع قضائي دهند. ماده چهار قانون « نحوه رسيدگي به ... » كه هنوز داراي اعتبار است نيز زمان رسيدگي به پرونده مرتكبين جرم استفاده از لباس هاي خلاف شرع را « خارج از نوبت » تعيين كرده است.در حال حاضر نيروي انتظامي جمهوري اسلامي به عنوان ضابط عام دادگستري وظيفه اصلي در برخورد با جرم عدم رعايت حجاب شرعي را بر عهده دارد. « مبارزه با منكرات و فساد » برابر ماده 8 ماده چهار قانون نيروي انتظامي مصوب 1369 از جمله وظايف ذاتي نيروي انتظامي به عنوان ضابط قوه قضائيه مي باشد ، بنابراين هر اقدام نيروي انتظامي در برخورد با جرم عدم رعايت حجاب شرعي كه از مصاديق عمده منكرات و مفاسد اجتماعي است ، انجام تكليف قانوني بوده كه سرپيچي از آن تخطي از وظايف ذاتي اين نيرو محسوب شود. 

بي حجابي يك پديده فرهنگي- اجتماعي است

معضل « بي حجابي » يك پديده فرهنگي ـ اجتماعي است كه حل آن نيازمند بكارگيري شيوه هاي فرهنگي توسط نهادهاي فرهنگي است . آنچه كه توسط اين دسته از منتقدين مطرح شود مقدمه صحيحي است كه از آن نتيجه باطلي بدست مي آيد. پديده شومي مانند بي حجابي ، روسپيگري ، اعتياد و خشونت جملگي از معضلات فرهنگي ـ اجتماعي يك جامعه هستند كه حل هر يك از آنها نيازمند اقدامات و سياست گذاري هاي فرهنگي است؛ اما صيانت از جامعه اقتضا مي كند كه هر پديده اجتماعي هنگامي كه بنابر نص قانون جرم محسوب گردد با مواجهه قانوني با آن يعني با اعمال مجازات هاي مقرره از كيان اجتماع حراست شود. عدم رعايت حجاب شرعي و شيوع بي حجابي اگرچه معضلي است كه مي بايست براي حل آن با سياست گذاري هاي كاربردي فرهنگ حجاب و عفاف را ترويج نمود ، اما جرم بودن اين معضل فرهنگي وجه ديگري است كه انكار آن تنها به شيوع آن در ميان اقشار گوناگون مي انجامد .

 

 

معرفي كتاب هفته


   

 

اطلاعيه معرفي كتاب

رساله مصور پوشش يك كتاب تخصصي مفيد براي عفاف وحجاب

معرفي كتاب ارزشمند احكام مصور پوشش بانوان

 كتاب "احكام مصور پوشش بانوان" يكي از نادرترين كتابهايي است كه در زمينه پوشش و نحوه صحيح پوشش به صورت تخصصي در موسسه اطلس تاريخ شيعه زيرنظر اساتيد حوزوي مخصوصاً جناب  استاد فلاح زاده چندسالي است كه به چاپ رسيده از ويژگي هاي اين كتاب تصويري بودن آن است و همچنين بررسي جديدترين لباس ها انكار كردني نيست كه هنوز در عصر اينترنت و پيامك و پاسخگويي تلفني به مسائل شرعي-  خيلي از احكام هستند كه علي رغم مبتلابه بودن، ممكن است اصلا به گوشمان هم نخورده باشد.

 بازار تصورات غلط و برداشت‌هاي ذهني از احكام و فتاوا هم بي رونق نيست و حتما براي شما هم پيش آمده كه بعد از چند سال بجا آوردن يك عمل عبادي يا رعايت يك حكم، يكدفعه متوجه شويد كه تصورتان غلط بوده است و فتواي فقها در مورد آن موضوع چيز ديگري است

 اينجاست كه بايد بيفتي دنبال استفتاء كردن كه«حالا چي كار كنم». و يا «بعني همه كارهايم باطله؟» حالا همه اينها را بگذاريد كنار اينكه در ابتداي همه رساله ها آمده است كه بر فرد مكلف واجب است احكام دين را ياد بگيرد.اين يك طرف ماجرا بود؛ اما اين سكه يك طرف ديگر هم دارد. آشنا نبودن افراد با احكام الهي شايد ريشه در تنبلي و اهميت قائل نبودن براي اين قسمت مهم از دين داشته باشد اما حتما شرايطي هم وجود دارد كه اين مشكل را تقويت مي كند. شايد يكي از اين دلايل ثابت ماندن فرم و قالب رساله هاي عمليه و يا زبان و اصطلاحات خاص آنها باشد، كه رجوع به آنها يك نوجوان را بي نياز از مراجعه به يك روحاني براي شرح و توضيح فتاوا نمي كند. با اين توضيحات مي توان حدس زد كه انتشار كتابهاي مصور احكام چقدر مي تواند كار خوب و مفيدي باشد. اين كتابها علاوه بر اينكه ادبيان روان و ساده فهمي دارند، با استفاده از تصويرسازي كمك زيادي به فهم و از همه مهمتر، ياد سپاري احكام مي كننداحكام مصور پوشش بانوان» جلد بيستم از مجموعه كتاب احكام مصور موضوعي است كه توسط كانون نشر احكام مؤسسه اطلس تاريخ شيعه روانه بازار شده است و با ورق زدن آن مي توان به ذوق و ابتكار پديدآورندگانش آفرين گفتدر اين كتاب خبري از كلي گويي هاي مرسوم در عرصه حجاب نيست. مثلاً حكمي مانند اينكه «زنان بايد بدن خود بغير از وجه و كفين را از نامحرم بپوشانند» در اين كتاب باز شده و با تصاويري مرتبط حدود صورت كه مي تواند پوشيده نشود نشان داده شده استيا خيلي از بانوان حتما شنيده اند كه زنان بايد زينتهاي خود را از نامحرمان بپوشانند؛ حال در اين كتاب با جواب دادن به سوالها و استفتاءهايي شرح داده شده است كه زينت چيست و اينكه مثلا حلقه ازدواج هم جزو زينت محسوب مي شود يا خير 

سوالهاي و موضوعاتي هم كه در كتاب به آنها پرداخته شده است مسائل مبتلابه است كه دغدغه امروز است و خيلي از بانوان روزانه با آنها در تماسند. استفاده از اين مصاديق امروزي و جديد براي توضيح احكام موجب كاربردي شدن بيشتر كتاب شده است. در جاي جاي كتاب در كنار بيان احكام و يا پاسخ به استفتائات، نكات مهمي كه ممكن است مغفول بماند نيز مطرح شده است. همانطور كه بخشهايي نيز با عنوان «بياموزيم» روايات اخلاقي و شرعي را بيان كرده است كه هم موجب تنوع مطالب كتاب است و هم سبب تنبه خواننده و ترغيب بيشتر او به اجراي احكام الهي

از آنجا كه اين كتاب فتاواي همه مراجع تقليد را مورد توجه قرار داده است، مي تواند به استفاده عموم بانوان بيايد. همچنين جذابيت اين كتاب مي تواند يكي از بهترين راهها براي آشنا كردن دختران تازه به سن تكليف رسيده با احكام و ضروريات پوشش باشد.

براي اينكه دستتان بيايد در اين كتاب پاسخ كدام سوالهايتان را مي توانيد بدست بياوريد بد نيست به فهرست فصول و بخشهاي كتاب نگاهي بياندازيد:

 موضوعات مصور وتخصصي

تعريف پوشش و حجاب

حكم پوشش

در برابر پسر نابالغ

در كشورهاي غير اسلامي

در مقابل محارم

در برابر زن

محدوده پوشش در نماز

 زمان پوشش

 حضور نامحرم

تشخيص محرم و نامحرم

اقسام پوشش

براي تهيه كتاب مي توانيد با يكي از دو شمار ه زير تماس بگيريد:

دفتر فروش مركزي: مركز پخش تهران: 33190524-

 

 

ديدگاه شهيد مطهري نسبت به حجاب

مفهوم واژه حجاب در كتاب مرتضي مطهري

 

مفهوم واژه حجاب

منابع مقاله:

مجموعه آثار جلد 19، مطهري، مرتضي؛

 پيش از اينكه استنباط خود را در اين باره ذكر كنيم لازم است يك نكته را يادآوري كنيم.آن نكته اين است كه معناي لغوي «حجاب » كه در عصر ما اين كلمه براي پوشش زن معروف شده است چيست؟ كلمه «حجاب » هم به معني پوشيدن است و هم به معني پرده و حاجب.بيشتر، استعمالش به معني پرده است.اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش مي دهد كه پرده وسيله پوشش است، و شايد بتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوششي حجاب نيست، آن پوشش «حجاب » ناميده مي شود كه از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد.در قرآن كريم در داستان سليمان غروب خورشيد را اين طور توصيف مي كند: حتي توارت بالحجاب (1) يعني تا آن وقتي كه خورشيد در پشت پرده مخفي شد.پرده حاجز ميان قلب و شكم را «حجاب » مي نامند.

در دستوري كه امير المؤمنين عليه السلام به مالك اشتر نوشته است مي فرمايد: «فلا تطولن احتجابك عن رعيتك » (2) يعني در ميان مردم باش، كمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان كن; حاجب و دربان تو را از مردم جدا نكند، بلكه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعيفان و بيچارگان بتوانند نيازمنديها و شكايات خود را به گوش تو برسانند و تو نيز از جريان امور بي اطلاع نماني.

ابن خلدون در مقدمه خويش فصلي دارد تحت عنوان «فصل في الحجاب كيف يقع في الدول و انه يعظم عند الهرم » .در اين فصل بيان مي كند كه حكومتها در بدو تشكيل ميان خود و مردم حائل و فاصله اي قرار نمي دهند ولي تدريجا حائل و پرده ميان حاكم و مردم ضخيم تر مي شود تا بالاخره عواقب ناگواري به وجود مي آورد.ابن خلدون كلمه «حجاب » را به معني پرده و حائل (نه پوشش) به كار برده است.

استعمال كلمه «حجاب » در مورد پوشش زن يك اصطلاح نسبتا جديد است.در قديم و مخصوصا در اصطلاح فقها كلمه «ستر» كه به معني پوشش است به كار رفته است.فقها چه در كتاب الصلوة و چه در كتاب النكاح كه متعرض اين مطلب شده اند كلمه «ستر» را به كار برده اند نه كلمه «حجاب » را.

بهتر اين بود كه اين كلمه عوض نمي شد و ما هميشه همان كلمه «پوشش » را به كار مي برديم، زيرا چنانكه گفتيم معني شايع لغت «حجاب » پرده است و اگر در مورد پوشش به كار برده مي شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همين امر موجب شده كه عده زيادي گمان كنند كه اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود.

وظيفه پوشش كه اسلام براي زنان مقرر كرده است بدين معني نيست كه از خانه بيرون نروند.زنداني كردن و حبس زن در اسلام مطرح نيست.در برخي از كشورهاي قديم مثل ايران قديم و هند چنين چيزهايي وجود داشته است ولي در اسلام وجود ندارد.


پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد.آيات مربوطه همين معني را ذكر مي كند و فتواي فقها هم مؤيد همين مطلب است و ما حدود اين پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذكر خواهيم كرد.در آيات مربوطه لغت «حجاب » به كار نرفته است.آياتي كه در اين باره هست، چه در سوره مباركه نور و چه در سوره مباركه احزاب، حدود پوشش و تماسهاي زن و مرد را ذكر كرده است بدون آنكه كلمه «حجاب » را به كار برده باشد. آيه اي كه در آن كلمه «حجاب » به كار رفته است مربوط است به زنان پيغمبر اسلام.


مي دانيم كه در قرآن كريم درباره زنان پيغمبر دستورهاي خاصي وارد شده است. اولين آيه خطاب به زنان پيغمبر با اين جمله آغاز مي شود: يا نساء النبي لستن كاحد من النساء يعني شما با ساير زنان فرق داريد.اسلام عنايت خاصي داشته است كه زنان پيغمبر، چه در زمان حيات آن حضرت و چه بعد از وفات ايشان، در خانه هاي خود بمانند، و در اين جهت بيشتر منظورهاي اجتماعي و سياسي در كار بوده است.قرآن كريم صريحا به زنان پيغمبر مي گويد: و قرن في بيوتكن يعني در خانه هاي خود بمانيد. اسلام مي خواسته است «امهات المؤمنين » كه خواه ناخواه احترام زيادي در ميان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نكنند و احيانا ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سياسي و اجتماعي واقع نشوند.و چنانكه مي دانيم يكي از امهات المؤمنين (عايشه) كه از اين دستور تخلف كرد ماجراهاي سياسي ناگواري براي جهان اسلام به وجود آورد.خود او هميشه اظهار تاسف مي كرد و مي گفت دوست داشتم فرزندان زيادي از پيغمبر مي داشتم و مي مردند اما به چنين ماجرايي دست نمي زدم.

سر اينكه زنان پيغمبر ممنوع شدند از اينكه بعد از آن حضرت با شخص ديگري ازدواج كنند به نظر من همين است; يعني شوهر بعدي از شهرت و احترام زنش سوء استفاده مي كرد و ماجراها مي آفريد.بنابر اين اگر درباره زنان پيغمبر دستور اكيدتر و شديدتري وجود داشته باشد بدين جهت است.


به هر حال آيه اي كه در آن آيه كلمه «حجاب » به كار رفته آيه 53 از سوره احزاب است كه مي فرمايد: و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب يعني اگر از آنها متاع و كالاي مورد نيازي مطالبه مي كنيد از پشت پرده از آنها بخواهيد.در اصطلاح تاريخ و حديث اسلامي هر جا نام «آيه حجاب » آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آيه حجاب چنان بود و بعد از نزول آيه حجاب چنين شد، مقصود اين آيه است كه مربوط به زنان پيغمبر است (3) ، نه آيات سوره نور كه مي فرمايد:

قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم

- الي آخر -

قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن .

يا آيه سوره احزاب كه مي فرمايد:

يدنين عليهن من جلابيبهن الي آخر.

اما اينكه چطور در عصر اخير به جاي اصطلاح رايج فقها يعني ستر و پوشش كلمه حجاب و پرده و پردگي شايع شده است براي من مجهول است، و شايد از ناحيه اشتباه كردن حجاب اسلامي به حجابهايي كه در ساير ملل مرسوم بوده است باشد.


پي نوشت ها:

1. ص/ 32.

2. نهج البلاغة، نامه 53.

3. رجوع شود به صحيح مسلم، ج 4/ ص 148- 151.

ديدگاه شهيد مطهري نسبت به حجاب

مفهوم واژه حجاب در كتاب مرتضي مطهري

 

مفهوم واژه حجاب

منابع مقاله:

مجموعه آثار جلد 19، مطهري، مرتضي؛

 پيش از اينكه استنباط خود را در اين باره ذكر كنيم لازم است يك نكته را يادآوري كنيم.آن نكته اين است كه معناي لغوي «حجاب » كه در عصر ما اين كلمه براي پوشش زن معروف شده است چيست؟ كلمه «حجاب » هم به معني پوشيدن است و هم به معني پرده و حاجب.بيشتر، استعمالش به معني پرده است.اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش مي دهد كه پرده وسيله پوشش است، و شايد بتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوششي حجاب نيست، آن پوشش «حجاب » ناميده مي شود كه از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد.در قرآن كريم در داستان سليمان غروب خورشيد را اين طور توصيف مي كند: حتي توارت بالحجاب (1) يعني تا آن وقتي كه خورشيد در پشت پرده مخفي شد.پرده حاجز ميان قلب و شكم را «حجاب » مي نامند.

در دستوري كه امير المؤمنين عليه السلام به مالك اشتر نوشته است مي فرمايد: «فلا تطولن احتجابك عن رعيتك » (2) يعني در ميان مردم باش، كمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان كن; حاجب و دربان تو را از مردم جدا نكند، بلكه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعيفان و بيچارگان بتوانند نيازمنديها و شكايات خود را به گوش تو برسانند و تو نيز از جريان امور بي اطلاع نماني.

ابن خلدون در مقدمه خويش فصلي دارد تحت عنوان «فصل في الحجاب كيف يقع في الدول و انه يعظم عند الهرم » .در اين فصل بيان مي كند كه حكومتها در بدو تشكيل ميان خود و مردم حائل و فاصله اي قرار نمي دهند ولي تدريجا حائل و پرده ميان حاكم و مردم ضخيم تر مي شود تا بالاخره عواقب ناگواري به وجود مي آورد.ابن خلدون كلمه «حجاب » را به معني پرده و حائل (نه پوشش) به كار برده است.

استعمال كلمه «حجاب » در مورد پوشش زن يك اصطلاح نسبتا جديد است.در قديم و مخصوصا در اصطلاح فقها كلمه «ستر» كه به معني پوشش است به كار رفته است.فقها چه در كتاب الصلوة و چه در كتاب النكاح كه متعرض اين مطلب شده اند كلمه «ستر» را به كار برده اند نه كلمه «حجاب » را.

بهتر اين بود كه اين كلمه عوض نمي شد و ما هميشه همان كلمه «پوشش » را به كار مي برديم، زيرا چنانكه گفتيم معني شايع لغت «حجاب » پرده است و اگر در مورد پوشش به كار برده مي شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همين امر موجب شده كه عده زيادي گمان كنند كه اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود.

وظيفه پوشش كه اسلام براي زنان مقرر كرده است بدين معني نيست كه از خانه بيرون نروند.زنداني كردن و حبس زن در اسلام مطرح نيست.در برخي از كشورهاي قديم مثل ايران قديم و هند چنين چيزهايي وجود داشته است ولي در اسلام وجود ندارد.


پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خودنمايي نپردازد.آيات مربوطه همين معني را ذكر مي كند و فتواي فقها هم مؤيد همين مطلب است و ما حدود اين پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذكر خواهيم كرد.در آيات مربوطه لغت «حجاب » به كار نرفته است.آياتي كه در اين باره هست، چه در سوره مباركه نور و چه در سوره مباركه احزاب، حدود پوشش و تماسهاي زن و مرد را ذكر كرده است بدون آنكه كلمه «حجاب » را به كار برده باشد. آيه اي كه در آن كلمه «حجاب » به كار رفته است مربوط است به زنان پيغمبر اسلام.


مي دانيم كه در قرآن كريم درباره زنان پيغمبر دستورهاي خاصي وارد شده است. اولين آيه خطاب به زنان پيغمبر با اين جمله آغاز مي شود: يا نساء النبي لستن كاحد من النساء يعني شما با ساير زنان فرق داريد.اسلام عنايت خاصي داشته است كه زنان پيغمبر، چه در زمان حيات آن حضرت و چه بعد از وفات ايشان، در خانه هاي خود بمانند، و در اين جهت بيشتر منظورهاي اجتماعي و سياسي در كار بوده است.قرآن كريم صريحا به زنان پيغمبر مي گويد: و قرن في بيوتكن يعني در خانه هاي خود بمانيد. اسلام مي خواسته است «امهات المؤمنين » كه خواه ناخواه احترام زيادي در ميان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نكنند و احيانا ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سياسي و اجتماعي واقع نشوند.و چنانكه مي دانيم يكي از امهات المؤمنين (عايشه) كه از اين دستور تخلف كرد ماجراهاي سياسي ناگواري براي جهان اسلام به وجود آورد.خود او هميشه اظهار تاسف مي كرد و مي گفت دوست داشتم فرزندان زيادي از پيغمبر مي داشتم و مي مردند اما به چنين ماجرايي دست نمي زدم.

سر اينكه زنان پيغمبر ممنوع شدند از اينكه بعد از آن حضرت با شخص ديگري ازدواج كنند به نظر من همين است; يعني شوهر بعدي از شهرت و احترام زنش سوء استفاده مي كرد و ماجراها مي آفريد.بنابر اين اگر درباره زنان پيغمبر دستور اكيدتر و شديدتري وجود داشته باشد بدين جهت است.


به هر حال آيه اي كه در آن آيه كلمه «حجاب » به كار رفته آيه 53 از سوره احزاب است كه مي فرمايد: و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب يعني اگر از آنها متاع و كالاي مورد نيازي مطالبه مي كنيد از پشت پرده از آنها بخواهيد.در اصطلاح تاريخ و حديث اسلامي هر جا نام «آيه حجاب » آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آيه حجاب چنان بود و بعد از نزول آيه حجاب چنين شد، مقصود اين آيه است كه مربوط به زنان پيغمبر است (3) ، نه آيات سوره نور كه مي فرمايد:

قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم

- الي آخر -

قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن .

يا آيه سوره احزاب كه مي فرمايد:

يدنين عليهن من جلابيبهن الي آخر.

اما اينكه چطور در عصر اخير به جاي اصطلاح رايج فقها يعني ستر و پوشش كلمه حجاب و پرده و پردگي شايع شده است براي من مجهول است، و شايد از ناحيه اشتباه كردن حجاب اسلامي به حجابهايي كه در ساير ملل مرسوم بوده است باشد.


پي نوشت ها:

1. ص/ 32.

2. نهج البلاغة، نامه 53.

3. رجوع شود به صحيح مسلم، ج 4/ ص 148- 151.

حجاب و عفاف در فضاي مجازي

 

 

1- خداي دنياي واقعي همان خداي دنياي مجازي ست؟ اگر خودش را در جهان واقعي ببيني، يحتمل سرت را مي‌اندازي پايين و عبور مي‌كني، ولي اسمش را، نوشته‌اش، كامنت‌اش را، چراغ روشن‌اش را كه در دنياي مجازي مي‌بيني، چشمت تنگ‌تر مي‌شود، خيره‌تر مي‌شوي به مانيتور، شايد ضربان قلبت هم كمي بالاتر برود.

2- دختركم؛ از نظر قرآن يكي از ملاك‌هاي بي‌حيايي، خودنمايي براي نامحرم است. خودنمايي فقط براي بدحجاب‌ها نيست، بلكه با حجاب هم مي‌شود خودنمايي كرد؛ فقط مشتري‌اش فرق مي‌كند. رعايت كن!

 

3- حالا اگر احوال‌پرسي نكني چه مي‌شود؟!


4- ماه ضيافت است و گشايش درهاي حقيقي رحمتش حتي به روي اين دنياي مجازي... با تكيه بر ايمان و تقوا رنگ و بوي خدايي را براي اين فضا به ارمغان خواهيم آورد. به ميهماني خدا دعوت شده‌ايم... او را با چهره مجازي و حقيقي خود بندگي كنيم.

 


5- مي‌گفت... اينك بقيه مرا با اسم كوچك صدا مي‌زنند تقصير من است؟ گفتم... مردها ميزان جديتشان مي‌شود حجابشان... اينكه يك نفر خيره خيره به يك خانم بدحجاب نگاه مي‌كند تقصير كيست؟ اين هم همان... حجب مرد در ميزان جديت او در برخورد با نامحرم نمايان مي‌شود و اين نكته هم هيچ ربطي به تأهل و تجردش ندارد.

 

6- قدر هر كس به اندازه قدر اراده اوست؛‌ سر دوراهي كليك كردن و نكردن، اندازه آدم‌ها معلوم مي‌شود؛ گاهي بايد مدام براي خودمان روضه حرّ بخوانيم.

7- بانو... همان طور كه در دنياي واقعي حيايت، حجابت، وقارت تو را از برخورد صميمانه با هر نامحرمي بازمي‌دارد،‌ همان طور كه وقتي نگاهي آزارت مي‌دهد؛‌ رويت را محكم‌تر مي‌گيري اينجا هم در فضاي مجازي در برخورد با نامحرم، رويت را بگير در قالب كلمات.

 

 

8- اين لبخندي كه روي لب تو نشسته و او نمي‌بيند من را نگران مي‌كند.

 

9- اول كامل مطمئن شده‌اي هيچ محرمي نمي‌تواند كارت را راه بيندازد؟

 

10- همه اين چيزهايي كه الان داري مي‌نويسي اگر او را رودررو مي‌ديدي هم مي‌گفتي؟

 

11- چرا او بايد بداند و بفهمد؛‌ حالت الان چطور است؟ داري چه كار مي‌كني؟ كجايي؟ در چه حالي؟


12- « بل الانسان علي نفسه بصيرة» مطمئني كه با ايميل كارت راه نمي‌افتد كه ******** مي‌كني؟

 

 

متن ادبي درخصوص حجاب

حجاب فقط يه پوشش در ميان انواع پوشش ها نيست
حجاب فقط يه سليقه در ميان سليقه ها نيست
حجاب فقط يه مرام شخصي در ميان مرام ها نيست
حجاب فقط جلوگيرنده ي نگاه ها و پيشنهاد هاي انسان هاي دنباله روي شهوت نيست
حجاب يعني ترجيح دادن خدا برتمامي نظرها و نگاه ها و سليقه هاي غيرخدا
حجاب يعني ارزش دادن به تلاش هاي زهرا(س)
حجاب يعني فهميدن علت مظلوميت هاي زهرا(س)
حجاب يعني كنار زدن تمام فايده هاي بي حجابي به خاطر خدا و خود
حجاب يعني مي دانم كه صلاحم در حجاب است چون خدا صلاحم را اينگونه مي داند

دستهايتان را براي مشت كردن و دندانهايتان را براي فشردن و دلهايتان را براي اعلام انزجار، مهيا كنيد.

ما حضور عريان اطلسي ها را در تهاجم بي رحم طوفان ها نمي پسنديم.

ما آرايش نرگس ها را در مقابل چشمهاي زمستاني محكوم مي كنيم.

ما محبت نمي فروشيم، عاطفه نمي خريم، دلهايمان را زير پا نمي اندازيم، نگاههايمان را حرام نمي كنيم، گلبرگهاي چهره مان را در زير نگاههاي هوس آلوده مدفون نمي كنيم.

ما ساقه هاي ترد و نازك زلف را به دست گرزهاي آتشين نمي سپاريم.

ما به شرافت پايبنديم، در مقابل حيا زانو مي‌زنيم، با نجابت راه مي‌آييم و در قبال عفت، تمكين مي‌كنيم.
ما در تفكر، منش و اعتقاد، با بي‌دينان شرق و لاقيدان غرب، بسيار فاصله داريم.

ما معتقديم كه خدا هست، معاد و قيامت هست و چشم‌هايي هميشه نگران ماست.

ما حيا مي‌كنيم از حضور ولي نعمتمان كه در منظر نگاهش گناه كنيم.

ما ساقه‌هاي ترد و نازك زلف را به دست گرزهاي آتشين، نمي‌سپاريم.

ما معتقديم زماني كه سوز سرد نگاه مي‌وزد، گل وجود دختران در گلخانه حجاب،‌ محفوظ‌تر مي‌ماند.

 ياوران حجاب

خواهـــــرم
 
سر دفتر صفحات قلبت را
 
به ايمان وتسليم وحيا زرين نما
 
تا گلبرگ وجودت در كاسبرگ زيباي حجاب به وقار وعفت شكفته شود،
 
آنگاه آن شود كهخـــــــــدا خواهد

ديدگاه حضرت زهرا به عفاف و حجاب

چند روايت درباره اهميت حجاب در نظر فاطمه زهرا عليهاسلام:

 حضرت موسي بن جعفر عليه السلام از پدران گراميش از حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام نقل فرمود كه: روزي شخص نابينايي اجازه ورود خواست. فاطمه عليهاسلام برخاست وچادربه سركرد. رسول خدا فرمود:« چرا ازاورو مي‌گيري، او كه تو را مي‌بيند؟»فاطمه عرض كرد:« اومرا نمي‌بيند،اما من كه او را مي بينم. وا اگرچه مرا نمي‌بيند ولي بوي مرا كه حس مي‌كند.» رسول خدا فرمود:« شهادت مي دهم كه تو پاره تن مني.»

  ******************************

· روزي رسول خدا ازاصحاب خودپرسيد:« نزديكترين حالات زن به پروردگارش كدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. اين سؤال به گوش فاطمه عليهاسلام رسيد. فاطمه رمود:« نزديكترين حالات زن به پروردگارش وقتي است كه در خانه اش بنشيند (و خود را در كوچه وبازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد»وقتي رسول خدا اين سخن را شنيد، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»

 *********************************

 · اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌فرمايد: روزي رسول خدا از ما پرسيد:« بهترين كار براي زنان چيست؟» فاطمه عليهاسلام پاسخ داد:« بهترين كار براي زنان اين است كه مردان را نبينند و مردان نيز آنها را نبينند»رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است»

 *****************************

·  رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه عليهاسلام كارها را بين او و علي عليه السلام تقسيم كرد و فرمود كارهاي منزل با فاطمه و كارهاي خارج از منزل با علي. فاطمه عليها سلام مي‌فرمايد:« هيچ كس نمي‌‌داند من چقدر خوشحال شدم كه رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پيش چشم مردان معاف كرد»

   ·  روزي فاطمه زهرا سلام الله عليها به اسماء فرمود:« چه بد است اين تخته‌هايي كه بدن مرده را براي تشييع جنازه روي آن مي‌گذارند! زيرا وقتي زني را روي آن قرار مي دهند و پارچه اي بر بدنش مي كشند، حجم بدن او معلوم است» اسماء گفت:« من كه در حبشه بودم، مي‌ديدم مردم آنجا تابوتي از چوب درست مي‌كردند و مرده را داخل آن مي‌گذاشتند.» سپس اسماء با چوب خرما تابوتي لبه‌دار درست كرد و به فاطمه عليهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسيار خوشحال شد و فرمود:« اين خيلي خوب است. وقتي مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌اي روي آن بكشند،ديگر معلوم نمي‌شود مرده مرد است يا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همين تابوت بگذاريد.»


روز قدس در استان مركزي