مراسم حج

گزارشي از كارها و عملكرد شوراي فرهنگي و ديني

مراسم حج

حاجي به ره كعبه و من طالب ديدار او خانه همي جويد و من صاحب خانه

مراسم سياسي، اجتماعي و معنوي حج، علاوه بر تجلي شكوه، عزت و اتحاد مسلمانان جهان، بركات و آثار و درسهايي نيز براي پيروان مكتب حياتبخش اسلام دارد. به همين جهت، قرآن و پيشوايان معصوم عليهم السلام با تأكيد فراوان به شركت در اين مراسم سفارش مي كردند. خداوند متعال در سوره حج فرمان خود را به حضرت ابراهيم عليه السلام اين گونه بيان مي كند: «وَ اَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...»؛(1) «به طور عمومي مردم را به انجام مراسم حج دعوت كن تا آنان پياده و سواره از راههاي دور دست به نزد تو آيند [و در مراسم حج شركت كنند] تا شاهد منافع [مختلف دنيوي و اخروي حج] براي خويش باشند... .»

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: اميرمؤمنان علي عليه السلام همواره فرزندان خود را به شركت در مراسم حج توصيه مي كرد و مي فرمود: يا بَنِيَّ انْظُرُوا بَيْتَ رَبِّكُمْ فَلا يَخْلُوَنَّ مِنْكُمْ فَلا تُناظَرُوا؛(2) فرزندانم! به خانه خدايتان توجه كنيد كه از شما خالي نماند؛ چرا كه [در اين زمينه] مهلت داده نمي شويد.»

علي عليه السلام در سخن ديگري فرمود: «اَللّه َ اللّه َ في بَيْتِ رَبِّكُمْ لاتُخَلُّوهُ ما بَقيتُمْ فَاِنَّهُ اِنْ تُرِكَ لَمْ تُناظَرُوا؛(3) خدا را! خدا را! درباره خانه خدا در نظر بگيريد؛ تا هستيد، آنجا را خالي نگذاريد؛ زيرا اگر خالي شود، مهلت داده نمي شويد.»

با توجه به اين روايات جايگاه حج و اهميت آن در متون اسلامي به وضوح معلوم مي شود. در اين فرصت مروري كوتاه به برخي از بركات اين اجتماع مهم و مراسم معنوي وسياسي خواهيم داشت.

تبلور وحدت و همدلي

از جمله منافع و بركات حج تجلي وحدت و همدلي مسلمانان بر محور قبله اي واحد است. مسلمانان جهان از هر گروه و مليتي با هدف مشترك از شرق و غرب جهان در گرداگرد خانه خدا جمع مي شوند و با ايجاد ارتباط نزديك همديگر را بهتر مي شناسند. آنان با تشكيل جلسات آگاهي بخش به تبادل افكار و تضارب آراء خويش مي پردازند و با قرار گرفتن در صف واحد و زمزمه نغمه توحيد در كنار يكديگر، اتحاد و يگانگي و اخوت اسلامي را از نزديك احساس مي كنند.

حج گزاران مسلمان در اين عبادت دسته جمعي، وحدت و همبستگي خود را به نمايش گذاشته و با مشاركت در مناسك روح بخش آن بر اهداف مشترك خويش كه همان صفابخشيدن به روح و جسم در پرتو آيين توحيدي ابراهيمي و محمدي است، تأكيد ورزيده، عوامل نفاق و جدايي و انگيزه هاي تفرقه و تشتت را از خود دور مي كنند.

مسلمانان مشتاق در ايّام حج با شور و شوق وصف ناپذيري زير پرچم «لا اله الا اللّه » اجتماع كرده، عزت و شكوه و اقتدار آيين نجات بخش اسلام را به جهانيان عرضه مي دارند. مولوي پيام وحدت اسلامي را اين گونه سروده است:

مؤمنان معدود ليك ايمان يكي جسمشان محدود امّا جان يكي
همچو آن يك نور خورشيد سما صد بود نسبت به صحن خانه ها
جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهاي شيران خداست

موسم حج نفاق شكن و وحدت آفرين است و نيرومندترين عامل در تقريب بين مذاهب اسلامي است. مسلمانان از هر مذهب و فرقه اي اعم از شيعه و سنّي حج را يكي از فرائض مهم الهي مي دانند كه در آن روح برادري و برابري در كالبد مسلمانان دميده شده، نور مهر و عطوفت اسلامي جلوه گر مي گردد و بر تمامي دلهاي زنگار گرفته، نورافشاني مي كند و بذر اميد مي پاشد.

مراسم حج با پيوند دادن قلبهاي متشتت به همديگر و با رهانيدن مسلمانان درمانده در منجلاب جور و ستم مستكبران عالم، اقتدار و شكوه از دست رفته مسلمانان را بار ديگر در منظر جهانيان متبلور مي سازد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «فَجَعَلَ فيهِ الاِْجْتِماعَ مِنَ الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ لِيَتَعارَفُوا؛(4) خداوند اجتماع [با شكوه مردمان[ شرق و غرب زمين را در مراسم حج [بر مسلمانان] مقرر كرد تا آنان همديگر را بشناسند.»

آري، كعبه محور وحدت مسلمانان و مايه قيام و قوام و نماد اتحاد و برابري و برادري است كه مهر و محبت ايماني را جلوه گر مي سازد. كعبه سمبل هماهنگي و ستون مقاومت و قيام در برابر شرك و الحاد و موجب آزادي در مقابل هر گونه بردگي و بندگي غيرحق مي باشد. قرآن مي فرمايد: «جَعَلَ اللّه ُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياما لِلنّاسِ»؛(5) «خداوند كعبه و بيت الحرام را وسيله اي براي استواري [و سامان بخشيدن به] مردم قرار داده است.»

حج تبلور شكوه و تجلي قدرت امت رسول الله صلي الله عليه و آله است و نمايشگاه حضور هم دلان و همراهاني است كه ناهمگوني ظاهري را با همگوني نيتها و سيرتها پيوند مي زنند تا شعار وحدت را فراتر از شكلها، رنگها و معيارهاي جغرافيايي و نژادي و مذاهب گوناگون تحقق بخشيده، تعاليم آيين وحدت آفرين اسلام را ظاهر سازند.

تبليغ معارف اهل بيت عليهم السلام

موسم حج بهترين موقعيت براي تبليغ معارف الهي و رساندن پيام قرآن به مردم جهان مي باشد؛ چرا كه در آن كنگره جهاني مردم مسلمان از تمامي كشورهاي اسلامي حضور دارند و آمادگي براي شنيدن سخنان حقيقي در افراد بيشتر است. رسول خدا صلي الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام نيز از اين فرصت به نحو شايسته اي براي تبليغ دين بهره مي گرفتند.

حضرت امام حسين عليه السلام براي تبليغ معارف الهي و اهداف قيام خود از مراسم حج و اجتماع مسلمانان بهترين بهره را برد و فلسفه حركت حماسي خود را به گوش امت اسلام رسانيد. آن گرامي در اجتماعات مهم حاجيان، سخنرانيهاي روشنگرانه و هدايت بخشي را سازماندهي كرد و براي افشاي سياستهاي شيطاني معاويه، جمعيت حاضر در سرزمين منا را كه از اقصا نقاط كشورهاي اسلامي جمع شده بودند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «اي مردم! سخنان مرا بشنويد و حرفهايم را بنويسيد، آن گاه كه به شهرها و قبيله هايتان باز گرديد، آنچه را كه در حق ما مي دانيد، به دوستان نزديك و افراد مورد اعتمادتان بگوييد. من خوف آن دارم كه معارف الهي فراموش شود و حق از ميان برود؛ البته خداوند نور خود را گسترش خواهد داد، گرچه كافران آن را نپسندند.»(6)

امام در خطابه ديگري با استفاده ازاجتماع پرشكوه حج از عموم مسلمانان براي شركت در حماسه عاشورا دعوت كرد و فرمود: «مَن كانَ باذِلاً فينا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّنا عَلي لِقاءِ اللّه ِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنا فَاِنّي راحِلٌ مُصْبِحا اِنْ شاءَ اللّه ِ تَعالي؛(7) هر كس آمادگي دارد تا در راه ما از خون خود بگذرد و جان خود را به انگيزه [شهادت و] ملاقات با پروردگار نثار كند، لازم است با ما سفر كند. من ان شاء اللّه فردا صبح حركت خواهم كرد.»

جلوه اي از جهاد اكبر

رفتن به خانه خدا و انجام اعمال حج در روح و جان افراد تأثير مي گذارد و هواهاي نفساني را در وجود انسان كنترل مي كند. در حقيقت، حج گزار در عرصه حساس جهاد اكبر قرار مي گيرد و خود را به مبارزه اي آشكار با نفس امّاره مهيا مي كند.

مسلمان حج گزار با اولين حركات خود كه با بستن احرام و پوشيدن لباس مخصوص و سر دادن نداي دلنشين توحيد آغاز مي شود، همانند رزمنده اي كه با تجهيزات لازم و ذكر رمز عمليات به اردوگاه دشمن هجوم مي برد، براي مبارزه با نفس امّاره، هواهاي شيطاني و غرور و تكبر آماده مي شود و در همان حال، عهد و پيمان بندگي با خداي عالميان مي بندد و با نه گفتن به وسوسه هاي بت نفس، شياطين را از خود نااميد مي كند و خويشتن را در پناه قدرت لايزال الهي قرار مي دهد.

حاجي با كندن لباسهاي هميشگي، خود را از گناه و معصيت جدا كرده، با پوشيدن لباس ساده احرام مرگ و معاد را براي اولين بار به ياد مي آورد و تجربه مي كند.

علي عليه السلام مي فرمايد: «وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرامِ الَّذي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَْنامِ يَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعامِ وَ يَأْلَهُونَ اِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمامِ وَ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَةً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَاِذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ؛(8) [خداوند متعال] حج خانه خود را بر شما واجب كرد؛ همان خانه اي كه آن را قبله گاه انسانها قرار داد كه همانند حيوانات تشنه به سوي آن روي مي آورند و همچون كبوتران به آنجا پناهنده مي شوند. خداي بزرگ حج خانه اش را نشانه فروتني انسانها در مقابل عظمت خداوند و اعتراف آنان به عزت پروردگار قرار داد.»

مبارزه با تبعيض نژادي

از ديگر جلوه هاي معارف الهي در مراسم حج، تبلور عدالت و مساوات در آن مكان مقدس است. خداوند متعال بدون اينكه تفاوتي بين افراد بگذارد، همه افراد توانمند را به اين مراسم دعوت مي كند و مي فرمايد: «وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً»؛(9) «و براي خدا بر مردم است كه به قصد حجّ خانه اش روانه شوند؛ آنان كه توانايي عزيمت به سوي او را دارند.»

در آن مراسم سياه و سفيد، سواره و پياده، شهري و روستايي و بومي و غيربومي فرقي ندارند، همه در يك صف و در كنار هم به عبادت مشغول اند. خداوند با اشاره به اين مساوات مي فرمايد: «اَلْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذي جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ»؛(10) «مسجد الحرام را براي همه مردم برابر قرار داديم، چه كساني كه آنجا زندگي مي كنند يا از نقاط دور وارد مي شوند.»

تفاوتهاي قبيله اي و نژادي و فردي و اجتماعي نمي تواند موجب تبعيض و نابرابري در خانه خدا شود، بلكه اشراف زادگان و فقير زادگان همه در آنجا يكسان و با هم به عنوان برادران ديني و پيروان خداي واحد و رسول واحد به طواف و مناسك مي پردازند. آري، مراسم حج و كفارات و محرمات و تمام مناسك آن براي همه يكي است، همانند نماز كه نمادي از عدالت و مساوات در ميان انسانهاي مسلمان به شمار مي آيد.

رسول گرامي اسلام در اين زمينه مي فرمايد: «اِنَّ النّاسَ مِن عَهْدِ آدَمَ اِلي يَوْمِنا هذا مِثْلُ اَسْنانِ الْمُشْطِ لافَضْلَ لِلْعَرَبِيِّ عَلَي الْعَجَمِيِّ وَلا لِلاَْحْمَرِ عَلَي الأَْسْوَدِ اِلاّ بِالتَّقْوي؛(11) همه مردم از زمان آدم تا به امروز همانند دندانه هاي شانه [مساوي و برابر] هستند؛ عرب بر عجم و سرخ بر سياه برتري ندارد، مگر به تقوا.»

ضامن بقاء اسلام

وجود مكانهاي مقدس و مراكز عبادي و معنوي و زيارتي همواره در تبليغ و ثبات دين مبين اسلام نقش به سزايي داشته است. اين كانونهاي توحيد و بندگي و معرفت محور وحدت مسلمانان و ضامن بقاء اين آيين آسماني بوده و هست. در اين ميان، نقش خانه خدا و مسجدالحرام بيشتر از ساير مراكز اسلامي است؛ چرا كه همه گروههاي اسلامي بدون در نظر گرفتن گرايشهاي خاص خويش، خود را به زيارت اين كانون عبادت و مركز اسلام موظف مي دانند و همه ساله در شهر مكه خود را به زيارت خانه خدا مي رسانند. امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد: «لايَزالُ الدّينُ قائِما ما قامَتِ الْكَعْبَةُ؛(12) پيوسته دين استوار خواهد بود تا زماني كه كعبه استوار است.»

بنابراين، مسلمانان براي حفظ موجوديت خود بايد با تمام وجود اين مراسم را زنده نگه دارند و ساير مراكز مقدس نيز همين نقش را دارند. اجتماع در مساجد، مشاهد مشرفه، حسينيه ها و نماز جماعت و جمعه و جلسات مذهبي همه در بقاء دين اسلام، تبليغ و نشر معارف اهل بيت عليهم السلام ، ديدار اهل ايمان، تقويت دوستي و برادري و مجالست و مؤانست و تبادل افكار و اطلاعات مؤثرند. در سيره امامان معصوم عليهم السلام نيز اهتمام به زيارت خانه خدا از جايگاه والايي برخوردار است. آنان نه تنها خود براي شركت در اين مراسم مي كوشيدند، بلكه به ياران خود نيز دستور مي دادند تا ديگران را به مراسم عظيم حج ترغيب كنند. به عنوان نمونه، علي بن يقطين يار وفادار امام كاظم عليه السلام با اشاره آن حضرت هر ساله دويست و پنجاه الي سيصد نفر را با هزينه خود به حج اعزام مي كرد و علاوه بر كسب ثواب اخروي به آن مراسم معنوي رونق بيشتري مي بخشيد.(13)

تجديد عهد با امام زمان عليه السلام

زائر خانه خدا در كنار انجام اعمال حج مسئوليت بيشتري احساس مي كند؛ زيرا او مي داند كه امام زمان عليه السلام در آنجا حضور دارد و حاجيان را مي بيند، ولي آنان حضرت را نمي بينند. امام ششم عليه السلام با تأكيد بر اين باور مي فرمايد: «وَ يَفْقِدُ النّاسُ اِمامَهُمْ يَشْهَدُ الْمَوْسِمَ فَيَراهُمْ وَلايَرَوْنَهُ؛(14) [در آخر الزمان] مردم امام خود را نمي يابند. آن حضرت در موسم حج حضور مي يابد و مردم را مي بيند، ولي آنها او را [به طوري كه بشناسند] نمي بينند.»

حج گزار شايسته با داشتن اين باور نه تنها شوق و رغبت بيشتري را به انجام اعمال خالصانه حج نشان مي دهد، بلكه لحظات حضور را غنيمت مي شمارد و كمال حرمت و احترام را در پاسداشت آن مكان مقدس و حضور شايسته به جا مي آورد و با امام عصر عليه السلام تجديد عهد مي كند. نائب خاص امام زمان عليه السلام محمد بن عثمان عَمْري به حضور همه ساله امام زمان عليه السلام در مراسم حج اشاره مي كند و اين حقيقت را اين گونه ابراز مي دارد: «وَاللّه ِ اِنَّ صاحِبَ هذَا الاَْمْرِ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ يَرَي النّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ يَرَوْنَهُ وَلايَعْرِفُونَهُ؛(15) به خدا سوگند! حضرت صاحب الامر عليه السلام در موسم حج هر ساله حضور مي يابد، مردم را مي بيند و آنان را مي شناسد و مردم نيز او را مي بينند، امّا نمي شناسند.»

افزون بر حضور حضرت بقية الله عليه السلام در مراسم با شكوه حج بسياري از عارفان و اولياء الهي در آن روزهاي استثنايي به منا و عرفات و مشعر مي شتابند و در كنار آن حضرت به طواف و سعي و انجام مناسك حج و مناجات مي پردازند. اصلا شهر مكه مركز آغاز حكومت عدل مهدوي خواهد بود(16) و شايسته است حج گزار ولايي در مركز حكومت امام زمان عليه السلام با آن گرامي تجديد پيمان كند.

 


1. حج/ 27 و 28.

2. همان، ج4، ص272.

3. نهج البلاغه، نامه 47.

4. علل الشرائع، ج2، ص405.

5. مائده/ 97.

6. مستدرك الوسائل، ج17، ص290.

7. لهوف، ص114.

8. نهج البلاغه، خ1.

9. آل عمران/ 97.

10. حج/ 25.

11. الاختصاص، ص341.

12. وسائل الشيعة، ج11، ص21.

13. رجال كشي، ص434.

14. معجم احاديث المهدي عليه السلام ، ج3، ص374؛ كمال الدين، ج2، ص346.

15. من لايحضره الفقيه، ج2، ص520.

16. غيبت نعماني، ص238.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.